بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مردی همیشه جاری | طاقچه
تصویر جلد کتاب مردی همیشه جاری

بریده‌هایی از کتاب مردی همیشه جاری

۵٫۰
(۹)
- آقا سیدمحمد! می‌خواهم اینجا در حرم حضرت ابوالفضل از شما خواهش کنم بپذیرید پس از مرگم وصی من باشید. - من زودتر از شما این دنیا را ترک می‌کنم آقا میرزا! پس شما وصی من باشید... . در ضمن ثلث مالم را هم به فرزندان صغیرم بدهید. لازم نیست برای نماز و روزه‌ام خرج کنید؛ چون من حتی نمازهای تمام عمر پدر و مادرم را هم قضاء کرده‌ام. سیدمرتضی عسکری فرزند چنین مردی بود.
مادربزرگ علی💝
از مصر، اردن، مراکش، سوریه، یمن، الجزایر، فلسطین، عراق، بلژیک، چین، هلند و ... نامه نوشته‌اند. معالم المدرستین، عبدالله‌بن‌سباء، صد و پنجاه صحابی ساختگی و دیگر کتاب‌های علامه را خوانده‌اند و شیعه شده‌اند. نامه‌ها کتابی شده است به نام «فی طریق اهل‌بیت» ۴۴۲ صفحه؛ اما علامه عسکری اجازه انتشارش را نداد تا اسامی افرادی که در کشورهای دیگر شیعه شده‌اند، مشخص نشود و در معرض خطر قرار نگیرند.
hadiizadi
مدیر الازهر کتاب را بین علمای مصر بلند کرد و گفت: - یا جواب این کتاب را می‌دهید یا من غیر از قرآن دیگر به کتابی اعتماد نخواهم کرد.
hadiizadi
بیمارها معمولاً زیر دستگاه دیالیز درد زیادی تحمل می‌کنند؛ اما پیرمردی که علیزاده نشان داد، با دست‌های لرزانش کتاب را گرفته بود جلوی صورتش، مطالعه می‌کرد. علیزاده گفت: ۹۵ سالش است، ولی این کار همیشه‌اش است. هفته‌ای سه بار؛ هر بار چهار ساعت. روی برگه بالای تختش نوشته بود: «سیدمرتضی شریف عسکری»
hadiizadi
عجیب بود و غیرقابل باور؛ اما آن‌روزها هر کس در مصر کتاب «معالم المدرستین» را داشت، سه سال زندانی می‌شد. فکر کردم خوب است دلیل این‌همه محبوبیت کتاب را از خود علامه عسکری بپرسم. علامه لبخند زد و گفت: - چون که هیچ کتابی به اندازه این کتاب «معالم المدرستین» شیعه نکرده است. علت تأثیرگذاری‌اش هم به خاطر این است که من بدزبانی نمی‌کنم. تمام ادّله‌ای را که برادران اهل‌سنّت دارند در این کتاب آوردم و بعد یکی‌یکی جواب‌شان را داده‌ام.
کاربر ۶۳۱۳۱۴۲
قرار بود دانشکده‌ای تأسیس کنیم برای تربیت مبلغان یا آموزش کسانی که عراقی نبودند، اما دل‌شان می‌خواست با اسلام آشنا شوند. اجازه تأسیس دانشکده به دست دکتر «الدوری» بود که رئیس دانشگاه بزرگ بغداد بود و محققی طراز اول. به همراه علامه عسکری رفتیم دیدنش. دکتر الدوری ابتدا قبول نکرد. علامه عسکری بی‌تفاوت از جا بلند شد. - باشد، ما می‌رویم؛ اما این در تاریخ عراق می‌ماند که در عصر ریاست دکتر «دوری» درخواست اجازهٔ تأسیس دانشگاهی برای پیشرفت کشور شده بود و او مانع شد. یک ساعت بعد وقتی از دفتر ریاست دانشگاه بیرون می‌رفتیم، مجوز تأسیس دانشکده اصول‌الدین دست‌مان بود.
کاربر ۶۳۱۳۱۴۲

حجم

۶۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

حجم

۶۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان