بریدههایی از کتاب تنفس در هوای تازه
۳٫۷
(۱۴)
وقتی یک زن کشته میشود، همیشه اولین مظنون همسرش است
پویا پانا
آیا تاکنون به این اندیشیدهاید که هر مرد چاقی، یک مرد لاغر هم در درونش دارد؛ عین تکهسنگی که تندیس مجسمهای در درونش نهفته است؟
پویا پانا
عجیب است که چگونه زنها بعد از عروسی ازبین میروند.
پویا پانا
چاقی باعث میشود آدم مشکلات زندگی را برای خود دشوار نپندارد. من مطمئنم کسی که از ابتدای بهدنیاآمدنش چاق بوده و در تمام زندگی لقب تپلی داشته، هیچگاه احساسات عمیقی ندارد.
یک مرد چاق نمیتواند در نمایش، صحنهای غمانگیز را اجرا کند، آیا میتواند؟ او نمیتواند شخصیتی تراژدی داشته باشد و بیشک نمایشی که در آن مردی چاق حضور دارد، نمایشی کمدی خواهد بود.
پویا پانا
ما در روزگاران گذشته هر چیزی بودیم؛ دیگر ظاهرسازی نمیکردیم.
پویا پانا
مسافرخانه قدیمی شهر که در گذشته استراحتگاه کشاورزهایی که خسته از کار روزانه برمیگشتند بود، تبدیل به یک هتل لوکس و مجلل شده است، فروشگاههای زنجیرهای مدرن، مغازههای کوچک را بلعیدهاند و صاحبانشان را ورشکست و در گوشه نوانخانهها منزوی کردهاند تا اینکه سرانجام در فقر و بدبختی مردهاند. در یک کلام، حالا شهر به کسان دیگری تعلق دارد و جایی برای ساکنان قدیمیاش وجود ندارد.
بهراستی انسان امروز به کجا میرود؟ جایگاه خصایل ارزشمند انسانی که بیشک خداوند او را برای تعالی معنوی آفریده در کجای این دنیای مدرنیته فاقد احساسات و عواطف بشری جای دارد؟ در دنیای امروز انسانِ گرفتار مشکلات و هزینهها، چنان در تنگنا مانده که دیگر جایی برای اینگونه احساسات در درونش وجود ندارد.
Meloy G
شما باور نمیکنید که هیچ ماشینی بتواند در چند جهت بلرزد.
فاطمه
ما همیشه در نگرانی و ترس زندگی میکنیم و جزیی از شخصیت درونی ما را همین امر تشکیل میدهد.
Hana
ما را بهطور کامل خریدهاند و ما هرچه بیشتر پول میدهیم، خودمان را بیشتر میفروشیم. هریک از آن بیچارگان که تا حد مرگ عرق میریزد برای همین خانههای حقیری که نه جلویش منظرهای است و نه زنگ ورودیاش سالم است، دوبرابر ارزشش پول میدهد
Meloy G
دوروز پیش یکی از پاهای زنی را پیدا کرده بودند که در کاغذی قهوهای پیچیده شده و در سالن انتظار قطار افتاده بود. همه مردم در نتیجه چاپهای بیشمار روزنامه از این خبر آگاه شده و با هیجان اخبار آن را مورد توجه قرار داده و آن را دنبال میکردند. تنها خبر هیجانانگیز روزنامه همین پاهای مشمئزکننده بود که دیگر نیازی به شرح و توضیح نداشت.
Meloy G
زندگی برای زیستن است و اگر قرار است که هفته بعد اتفاق بدی برایمان بیفتد؛ بسیار خوب، تا هفته بعد خیلی راه مانده است.
masome
من آدمی عامی هستم که با هر شرایطی خودم را تطبیق میدهم و آدمی غیراحساساتی هستم. تا زمانی که در هر کجای این دنیا برای فروش هر چیزی دلالی لازم است و هر جایی پر از مکر و حیله است و احساسات لطیف در آن جایی ندارد، امثال من توجه خود را تنها به زندگی خودشان معطوف کرده و سعی میکنند آن را سر و سامان بدهند. در هر حالت و وضعیتی، چه جنگ باشد یا مسایلی همچون انقلاب، طاعون و قحطی، آدمهایی چون من تنها به خودمان میاندیشیم و در پی این هستیم که بیشتر از دیگران زندگی کنیم.
عاطفه
اگر شما هم آن را بهیاد بیاورید؛ چنین هستید. درواقع، اگر شما به زمان خاصی در گذشته نگاه کنید، بهترین لحظههای آن را بهیاد میآورید. آن حتی در زمان جنگ هم حقیقت دارد. اما واقعیت آن است که مردم در آن زمان چیزهایی داشتند که اکنون ندارند.
چه چیزهایی؟ خیلی ساده بود، آنها بیشک درباره آینده بهعنوان چیزی وحشتآور فکر نمیکردند. زندگی آنها در آن زمان از حالا راحتتر نبود و اتفاقاً سختتر هم بود. مردم بهطور کلی سختتر کار میکردند، زندگی آنها آسایش کمتری داشت و با رنج بیشتری میمردند.
عاطفه
حجم
۲۶۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۶۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان