بریدههایی از کتاب مکتب دنیای وارونه
۴٫۲
(۵)
صنعت سلاح آمریکای شمالی، در حالی جنگ علیه تروریسم را در صدر تبلیغات بشردوستانهٔ خود قرار میدهد که سلاحهایش را به دولتهای تروریستی میفروشد
وحید
دنیای وارونه، وارونه هم تشویق میکند: صداقت، کوچک شمرده میشود؛ کار و تلاش، مجازات در پی خواهد داشت؛ آدمخواری، تغذیه میشود و برای نداشتن شرافت و درستکاری، بهایی شگرف پرداخت میکند. بزرگان و پایهگذاران این مکتب، به طبیعت تهمت میزنند و اعتقاد دارند: «بیعدالتی، قانونی طبیعی است.
Mahdi Hoseinirad
جایی که قانون تبدیل به منزویترین رکن یک جامعه شود، بدون شک، فساد، در همهٔ ارکان آن رسوخ میکند. فساد، در حال سستکردن ریشههای این کشور است و پاکدامنی، شرافت و قانون، از زندگی ما رخت بربستهاند.
وحید
به دلایلی که فقط خدا میداند چیست، تاکنون هیچ شکایتی از شقاوتها و ستمگریهای عربستان سعودی در هیچیک از رسانههای جمعی نه دیدهایم، نه شنیدهایم و نه خواندهایم. این درحالیاستکه رسانههای جمعی، عموماً خود را نگران تجاوز حقوق بشر در دیگر کشورهای عربی نشان میدهند.
وحید
در سال ۱۹۶۸، دو ماه پیش از آنکه گلولهای چهرهٔ کشیش مارتین لوتر کینگ را از هم بشکافد، وی گفته بود که «کشورش بزرگترین صادرکنندهٔ خشونت در تمام دنیا است». سیسال بعد، ارقام نشان میدهند که از هر ده دلاری که در تمام دنیا برای سلاح خرج میشود، چهارونیم دلار در ایالاتمتحدۀآمریکا خرج شده است.
وحید
میلتون فریدمن (۱)، یکی از نامآورترین اعضای هیئتعلمی این مکتب، از «نرخ طبیعی بیکاری» سخن میگوید. طبق همین قانونِ طبیعی است که ریچارد هرستین و چارلز مورای بر این باورند که سیاهپوستان، پایینترین طبقهٔ اجتماع را تشکیل میدهند. حتی برای توجیه موفقیتهای مالیشان، افرادی همچون جاندیراکفلر ، به این موضوع اشاره میکند که، این ذاتِ طبیعت است که افراد صلاحیتدار را اینگونه تشویق میکند و بیمصرفان را مجازات میکند! حتی بیش از یک قرن بعد، بسیاری از بزرگان دنیای وارونه، همچنان به این باور اعتقاد دارند که نوشتههای چارلز داروین، برای آن بوده که شکوه و بزرگی آنان را به همگان اعلام کند.
وحید
یک کارمند بانک در کمال آرامش و بدون ترس از مجازات، بهراحتی از حسابهای بانکی دیگران بهره میبرد، حال آنکه برای یک سارق بانک، سرنوشتی جز اسارت پشت میلههای زندان و یا محبوس شدن میان قبری تیره و تاریک وجود نخواهد داشت.
وحید
در چنین تمدنی که همواره ارزش اشیاء و هر چیزی غیر از انسان، از روح انسانی مهمتر میشود، اهداف، تحت تسلط وسیلهها قرار گرفتهاند: وسایل تو را میخرند، کامپیوتر به تو برنامه میدهد و تلویزیون، تو را میبیند.
وحید
روبرتمکنامارا، یکی از مسئولین جنگ ویتنام، کتابی نوشت که در آن رسماً اعلام کرد جنگ ویتنام یک اشتباه محض بود. اما این جنگ که بیش از سهمیلیون ویتنامی را به کام مرگ کشاند و جان ۸۵ هزار سرباز آمریکایی را گرفت، چون «بیعدالتی» بود، اشتباه نبود. اشتباه بود، چون آمریکاییها بهرغم دانستن اینکه در این جنگ پیروز نخواهند بود، آن را ادامه دادند. گناه در مغلوبشدن است، نه بیعدالتی. طبق گفتهٔ مکنامارا، در سال ۱۹۶۵، شواهد زیادی مبنی بر عدمموفقیت آمریکاییها در این جنگ وجود داشت؛ اما دولتمردان آمریکایی بر این باور بودند که پیروز میدان خواهند بود. البته اینکه آمریکاییها با استفاده از تروریسم بینالمللی، پانزدهسالِ تمام، سعی میکردند در ویتنام حکومتی که مدنظرشان بود را پایهریزی کنند، کاملاً از بحث ما خارج است و ازسوییدیگر، اینکه اولین قدرت نظامی جهان، بیش از تمام بمبهایی که در جنگجهانیاول، بر روی مردم بیگناه ریخته شد را، بر سر و روی ویتنامیها ریخت، نکتهای است که چندان اهمیت ندارد!
وحید
سه یا چهار قرن پیش، انگلستان، هلند و فرانسه به اسم آزادی تجاری، به دزدی دریایی روی آوردند و حتی در میانشان، شخصیتهایی مانند هنری مورگان، سر فرانسیس دریک، پیت هین، فرانسو اولونیس و چند تن از نئولیبرالهای دیگر، شهرتی جهانی یافتند. در واقع، آزادی تجاری، همان دفاعیهای بود که اروپاییها با توسل به آن، از طریق قاچاق بَرده و فروش گوشت انسانها، ثروتی کلان بهدست آوردند.
وحید
چنین دنیایی که همه را به شرکت در جشنی باشکوه فرا میخواند و درعینحال، درب را بهروی بسیاری از مردم میبندد، هم عدالتمحور است و هم نابرابر؛ عدالتمحور در ایدهها و آدابی که تحمیل میکند و نابرابر در فرصتهایی که میبخشد.
Ali Ali
شمال دنیا، هر روز دستورالعملهای مصرفی الزامآورتری را به شرق و جنوب دنیا تحمیل میکند تا از این طریق، بر تعداد مصرفکنندگان بیفزاید؛ اما در مقیاسی بزرگتر، موجب گسترش تعداد مجرمان میشود. آنهنگام که بتوارهها، حقیقت وجودی انسانها را تحت تسلط خود درمیآورند، هر مهاجمی میخواهد آنچه قربانیاش دارد را از آنِ خود کند تا تبدیل به همان چیزی شود که قربانیاش است.
Ali Ali
حکومت برای برقراری امنیت اجتماعی، شبزندهداری میکند؛ درحالیکه ادارهٔ بقیه امور، در دست بازار است. در مورد فقر، فقیران و یا مناطق فقیرنشین نیز، اگر کاری از دست نیروهای پلیس برنیاید، مسئولیت همه چیز بر عهدهٔ خدا خواهد بود. هرچند دستگاه اداری، تمام تلاش خود را به کار میبندد تا مانند مادری فداکار نشان داده شود؛ اما درنهایت، مجبور خواهد بود تمام عطوفت خود را در دو بخش مجازات و نظارت، به معرض نمایش بگذارد.
Ali Ali
حجم
۱۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۱۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
قیمت:
۱۳,۰۰۰
۳,۹۰۰۷۰%
تومان