حقیقتاً که چه نفس حیرتانگیزی دارد آدمیزاد که در یک سری علوم و فنون سرآمد اقران میشود لیکن بعضی امور بدیهی ـ بلکه ابده را ـ چیزی را که صبیان مکتب تمیز میدهند، تمیز نمیدهد.
n re
وقتی آدم یک چیز را بعینه میبیند نمیتواند منکر شود.
n re
آدم غریب اگر زاد سفر نداشته باشد دچار عُسرت و دربدری خواهد شد
n re
در مملکت ایران یک فنی هست به اسم سعایت که از صبح علیالطلوع تا بوق سگ رجال ایران، از هر صنف و طایفه که فکر کنید، به این فن شریف مشغول بوده، کانه در یک مسابقه، دوندگی کرده تا خودشان را نزد شاه عزیز کرده، متعاقباً رقبا را از چشم شاه بیندازند. از این طریق بهتر، مطمئنتر، سهلتر، طریق برای سیر مقامات دنیوی و تصاحب جیفه دنیا نیست.
kfshi
گفت "قوم ایرانی غالباً مسلمانند، اکثراً اهل نماز و روزه و آداب مسلمانی، لیکن شما خاصه مسلمانید.
از روی آثار سجده که بر جبین مبارک مانده پیداست که علاوه بر قرب فرایض، به قرب نوافل هم اهتمام دارید ." عرض کردم: "لیکن در مملکت ما هستند یک عدهای کثیر که منباب ریا، پیشانی خود را داغ کرده یا به توسط بادکش جلوی سر خود را سیاه و کبود کرده تا خود را اهل نوافل نمایش بدهند، بعداً سر رعیت بینوا را کلاه گشاد بگذارند، به قول خواجه حافظ صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد/ بنیاد مکر با فلک حقهباز کرد. از کجا که من با بادکش و داغمه این علامت را محض گول خوردن خلایق نساخته باشم؟»
ghased ruzan abri
علیایحال یکی از رموز ترقی در یوروپ همین تیاتر است که منغیرمستقیم به ملت تعلیم میدهند و راه و رسم مدنیت و توحش را هر دو به صغیر و کبیر ملت علیالخصوص به اطفالشان یاد میدهند و با همین آکتوری بسیار حرفهای عبرتآموز و جملات نغز حکما را به عوامالناس تعلیم میدهند.
ghased ruzan abri