بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عقاید یک دلقک | طاقچه
تصویر جلد کتاب عقاید یک دلقک

بریده‌هایی از کتاب عقاید یک دلقک

نویسنده:هاینریش بل
انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۳.۴از ۴۷۱ رأی
۳٫۴
(۴۷۱)
واضح است که در جامعهٔ بسته انتقاد هزینه دارد و فاش‌کردن برهنگی پادشاه گوینده را به دردسر می‌اندازد.
Hossein Shokhmgar
می‌توانم به چیزی که درکش نمی‌کنم احترام بگذارم
-Dny.͜.
«برای پنهان‌شدن یک حرفه‌ای، هیچ‌جا بهتر از گروه تازه‌کارها نیست.»
F.PO
انگشت‌شمارند کسانی که آدم می‌تواند با فراغ بال در حضورشان گریه کند.
ᶜʳᶻ
دیدن یا شنیدن اجباری چیزهایی که ربطی به من ندارند همیشه برایم عذاب‌آور است.
ᶜʳᶻ
بزرگ‌ترین اشکال منتقدین این نیست که از همه‌چیز خرده می‌گیرند، بلکه مشکل این‌جاست که آن‌ها هیچ عیب وایرادی در خودشان نمی‌بینند و کلا هم فاقد حس طنز هستند.
Mehrnaz
چشم خود شیطان هم به اندازهٔ چشم همسایه‌ها تیز نیست.
سينا
انگشت‌شمارند کسانی که آدم می‌تواند با فراغ بال در حضورشان گریه کند
rezaat98
سکوت سلاح خوبی است.
ᶜʳᶻ
هنرمند مثل زنی است که جز عاشقی‌کردن کاری بلد نیست و هر نره‌خری از راه برسد، می‌تواند او را گول بزند. سوءاستفاده از هیچ‌کس آسان‌تر از سوءاستفاده از هنرمندان و زنان نیست.
Hossein Shokhmgar
بگویید حرف حسابتان چیست؟» گفتم: «کاتولیک‌ها مرا عصبی می‌کنند، چون همه‌شان بی‌انصافند.» او خندان پرسید: «و پروتستان‌ها؟» «وررفتنشان با وجدان حالم را به هم می‌زند.» باز هم خندید: «و ملحدها؟» «ملال‌آورند، چون فقط دربارهٔ خدا حرف می‌زنند.» «و خود شما واقعآ چه هستید؟» «من یک دلقکم، که فعلا از آن چیزی که به نظر می‌آید بهتر است.
Yasin_msv☕
من هم از این‌که تشبیهی را توضیح دهم بیزارم. بالاخره یا می‌فهمند یا نمی‌فهمند. من که تفسیرنویس نیستم.
ᶜʳᶻ
. از جلو آینه آمدم کنار، بیش‌تر در خودم فرورفتم و همزمان از خودم دورتر شدم.
ᶜʳᶻ
پولدارها خیلی بیش‌تر از فقرا هدیه می‌گیرند و وقتی هم می‌خواهند چیزی بخرند، فروشنده‌ها معمولا به آن‌ها بیش‌تر تخفیف می‌دهند.
Hossein Shokhmgar
همهٔ آدم‌های این دنیا از بیرون همدیگر را می‌بینند
Eluna
. یک واژهٔ زیبا در این جهان هست: هیچ. به هیچ فکر کن.
ᶜʳᶻ
دیگر هرچه پیش آید، خوش آید.
ᶜʳᶻ
مدت‌هاست که دیگر با کسی دربارهٔ پول یا هنر حرف نمی‌زنم. وقتی این دو کنار هم قرار می‌گیرند، همیشه یک جای کار می‌لنگد. معمولا برای هنر یا بیش‌تر از آن‌که لازم است پول خرج می‌کنند یا کم‌تر.
محمدحسین
ماری ترکم کرده است. و دلقکی که کارش به الکل بکشد، زودتر از شیروانی‌سازی مست سقوط خواهد کرد.
.Z.B
آدمی که از بیرون به زندگی کسی نگاه می‌کند ــ البته همهٔ آدم‌های این دنیا از بیرون همدیگر را می‌بینند ــ وضع او را همیشه بهتر یا بدتر از چیزی می‌پندارد که واقعآ هست، خواه پای بدبختی در میان باشد یا خوشبختی، شکست عشقی یا «افول هنری».
rezaat98
واقعآ چه می‌خواهی؟» گفتم: «تو را.» مگر می‌شود به یک زن چیزی بهتر از این هم گفت؟
هادی محمودی
از نظر کلیسا، انسان موجودی بود ذاتآ گناهکار (وارث گناه ازلی آدم و حوا) که تنها امید رحمتش رنج و زحمتی بود که عیسی مسیح بالای صلیب کشید و با آن «برای ما» فدیه داد
saeed masoudie
آن‌جا بود که برای اولین بار حس کردم وقتی کسی می‌رود یا می‌میرد، اشیای به‌جامانده از او چقدر وحشتناک می‌شوند.
_mohamd_e_amin
اغلب این قضیه توجهم را جلب کرده که زنان می‌توانند تا سرحد جنون به شوهرانشان وفادار باشند.
ترانه
جلو من لباس پوشید و برای من هم خیلی عادی بود که تماشایش کنم. حالا فقیرانه‌بودن لباس‌هایش از قبل هم آشکارتر بود. وقتی داشت بند و دکمه‌های لباسش را می‌بست، به هزار چیز قشنگی فکر کردم که اگر پول داشتم، برایش می‌خریدم. اغلب جلو بوتیک‌ها می‌ایستادم و دامن و پلوور و کفش و کیف پسند می‌کردم. سعی می‌کردم تصور کنم هریک از آن‌ها چقدر به ماری می‌آید.
Aminam
اما همین که به جای «بروید» گفت «برو»، یعنی کار تمام است. در آن واژهٔ کوتاه چنان لطافتی نهفته بود که با خودم گفتم می‌تواند برای یک زندگی کفایت کند و نزدیک بود گریه‌ام بگیرد.
هادی محمودی
از دلقک‌های مشهور برخی شاهان قاجار و صفوی که بگذریم، مشهورترین نمونه در سنت اسلامی وهب بن عمرو مجنون الکوفی، مشهور به بهلول، است. بنابر یکی از روایات، او فردی بزرگ‌زاده و قاضی و عالمی برجسته بود و مذهب تشیع داشت. هنگامی که امام موسی کاظم (ع) در زندان هارون‌الرشید محبوس بود، بهلول به همراه دو نفر دیگر از مریدان به ملاقات امام می‌روند و از او دربارهٔ این‌که در این وضعیت چه باید کرد استفسار می‌کنند. پاسخ امام یک حرف است: ج. نفر اول این را به «جلای وطن» تعبیر می‌کند، نفر دوم به «جبل» (یعنی پناه‌گرفتن در کوه‌ها) و بهلول به «جنون». بدین ترتیب، او داروندار خود را رها می‌کند، خود را به دیوانگی می‌زند
ترانه
من شخصآ اهل دین وایمان نیستم، چه رسد به کلیسا، و اگر متون و سرودهای مذهبی می‌خوانم، تنها به علل درمانی است: این ترانه‌ها بیش از هرچیز دیگری کمکم می‌کنند تا از شر آن دو مرضی خلاص شوم که طبیعت بارشان را بر دوشم نهاده است ــ مالیخولیا و سردرد.
vahid
صدای نفس‌کشیدنش می‌آمد. در سکوت، بوهای تازه‌ای به مشامم می‌خورد: یک افترشیو ملایم، کمی شراب قرمز و بوی خفیف سیگار برگ.
Yasin_msv☕
ماری این حرفم را که گفته بودم حاضرم برای حفظ او کاتولیک هم بشوم توهینی به خود دانست. اما من فقط می‌خواستم دل او را به دست بیاورم.
isaac

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۵۲,۵۰۰
۳۰%
تومان