بریدههایی از کتاب بازارگرمی در هنر
۴٫۴
(۷)
پروست چیزی به این مضمون میگفت که «ما زیبایی را تنها درون یک قاب طلایی مزیّن میتوانیم ببینیم.» منظورش این بود که تصور ما از آنچه زیباست کاملاً شرطی شده است. آنچه زیبا میانگاریم از زیبایی ذاتی برخوردار نیست؛ بلکه بهواسطهٔ مواجهه و تثبیت عادت کردهایم آن را زیبا بدانیم. زیبایی با شناخت قبلی ارتباط دارد؛ تثبیتِ ایدهای است که از قبل داشتهایم؛ سازهایست که بر لایههایی متغیر ساخته شده است. هنگام گفتوگو با دوستان، فقط با گفتن اینکه «وای، این چه زیباست!» میتوانیم بر زیبایی چیزی بیفزاییم. یا وقتی که به تعطیلات میرویم، میخواهیم عکسی درست شبیه عکسی که در بروشور مسافرتی دیدهایم، بگیریم؛ عکسی که ما را تکوتنها در ماچو پیچو زیر نور بیدریغ آفتاب نشان میدهد. نظر ما دربارهٔ زیبایی را خانواده و دوستان، تحصیلات، ملیت و نژاد، و دین و سیاست شکل میدهند.
flora
در این مراسم که جنبهٔ آیینی داشت، وقتی گروه به مکانی مهم یا سنگچینهای مرزی میرسید، پسرهای جوان را شلاق میزدند تا مطمئن شوند آنها بهواسطهٔ درد شلاق، خاطرهٔ آن مکان را هرگز فراموش نخواهند کرد. چون ما چیزها را اینطوری به خاطر میسپاریم. حافظهٔ عاطفی ما بسیار نیرومند است.
flora
امروزه شاید بهترین تعریفی که میشود از یک اثر هنری کرد این است که بگوییم «کیفیت موزهای» دارد.
flora
افراد تصاویری را که پیش از آن بهطور منظم دیده بودند، حتی به تصاویر مشابه مشهورتر ترجیح میدادند. پس نتیجه گرفت که انتشار مکرر تصاویر مشخصی در کتابها و روزنامهها و مجلات و تلویزیون به حفظ آنچه در فرهنگ ما معیار تلقی میشود، کمک میکند. بنابراین اگر همواره تصویر آثار هنرمندانی مانند دگا یا رنوار یا مونه را در بافتاری با سرمایهٔ فرهنگی والا ببینیم، ناگزیریم آنها را زیبا بدانیم. این از روز هم روشنتر است.
flora
رسیدن به نقطهٔ آغاز ادراک هنر کار سختی است؛ چون اگرچه ممکن است با چیزی خیلی زود درگیری عقلانی پیدا کنیم اما درگیری روحی و عاطفی خیلی زمان میبَرد. باید با آن زندگی کرد. پس این نکته یادتان باشد.
flora
کسانی که به طمع پول وارد دنیای هنر میشوند خیلی انگشتشمارند؛ بیشتر افراد یا به ساختن اثر هنری سوق داده میشوند یا عاشق نگاه کردن به آثار هنریاند و یا مشتاق نزدیک بودن به هنرمنداناند. اینها افرادی عمدتاً پرشور و کنجکاو و حساساند. چه آدمهای خوب و خوشمشربی! زندگی در دنیای هنر خوشایند است. بفرمایید تو! اما کار راحتی نیست؛ همیشه هم شهرت و پول و نوشیدنیِ مجانی در کار نیست. کار سخت و ناکامی، بخشی از این زندگیِ ارضاءکننده و هیجانانگیز است.
flora
من جداً معتقدم که همه شایستگی لذت بردن از هنر یا هنرمند شدن را دارند -هر لات و بیسوادی، هر کارگری، هر شهروندی با دیدگاهی شخصی که میخواهد آن را با دیگران در میان بگذارد. لازم نیست به خاستگاه اجتماعی خاص یا بخش ویژهای از جامعه تعلق داشته باشید. با تمرین و پشتکار، و با تشویق و اعتمادبهنفس میتوانید از راه هنر روزگار بگذرانید.
flora
دنیای هنر نیاز دارد که مردم مدام از آن سؤال کنند؛ پرسشهایی که اندیشیدن به آن، به لذت بردن از هنر و درک آن کمک میکند.
flora
لازمهٔ لذت بردن از بعضی آثار، داشتن شناخت علمی و تاریخیست.
flora
از دید گریسن پری دنیای هنر همچون سرزمین عجایبیست که همه، از هنرمند تا مخاطب، میکوشند راه خود را در آن بیابند.
flora
هنرمندان از بدن خود و دیگران در حال راه رفتن و خوابیدن و شلیک کردن به خود و آفتابسوخته شدن، و همچنین از منظره و حیوانات و نور و فیلم و ویدیو اثر هنری ساختهاند. حتی سفالگری را هم هنر نامیدهاند.
به این ترتیب، مفهوم هنر کیسهای گلوگشاد شده است.
گاهی که از خودم میپرسم هنر ممکن است چه نوع کیسهای باشد، احساس میکنم یکی از آن کیسهزبالههای ارزانی است که وقتی از سطل بیرون میآوریم، خداخدا میکنیم پاره نشود و آشغالها روی فرش سالن نریزد. هنر همچو کیسهای است: کیسهای شده پر از سوراخ، نیمهشفاف، با محتوای مبهم.
kian
توانایی مقاومت در برابر فشار همتایان و اعتماد به قضاوت خود، گرچه برای هنرمند حیاتی است اما میتواند روندی منزویکننده و اضطرابآور باشد. در لحظات آزاردهندهٔ عدم قطعیت، این روند هنگامیست که «ماشین چرندسازی» به کار میافتد. استیون پینکر، دانشمند حوزهٔ علوم شناختی، این پدیده را به بخشی از ذهن ما مرتبط میداند که ندانستن و کاملاً نفهمیدن را برنمیتابد. بنابراین ذهن در مواجهه با سؤالی ساده مثل «هنر خوب چیست؟» برای پنهان کردن ناراحتیاش (از ندانستن پاسخ)، چرندیات تولید میکند.
این ماهیت ذهنی آزاردهندهٔ زیبایی، مردم را واداشته که برای درک چیزی که بهلحاظ زیباییشناختی خوشایند مییابند، بهدنبال توجیهی تجربی باشند. این کار از دید من ابلهانه است.
me
قضاوت اثر هنری بر اساس ارزش زیباییشناختی آن، پذیرفتن سلسلهمراتب بیاعتبار و کهنهایست که به جنسیتگرایی و نژادپرستی و استعمارگری و برتریجویی طبقاتی آلوده است؛ این نظر دربارهٔ زیبایی نظری جانبدارانه به شمار میرود، چون اصلاً منشأ تعریف ما از زیبایی چیست؟
flora
محبوبیت هم الزاماً به معنای خوب بودن نیست. در واقع در دنیای هنر معمولاً این دو مقوله با هم در تضادند.
flora
هنرمندانی هم که میتوانند مردم را جذب کنند، در جرگهٔ مشاهیر جایگاه بهتری پیدا میکنند.
flora
همه میتوانند از هنر لذت ببرند، و هرکسی میتواند وارد دنیای هنر شود
flora
سارا ثورنتن در کتابش به نام هفت روز در دنیای هنر، از سردبیر نشریهٔ آرت فروم (مجلهای خوشنام در دنیای هنر) نقل قول میکند که چون زبان اول خانم سردبیر سابق مجله انگلیسی نبود، مجله در دورهٔ سردبیری او مبهم و غیرقابل خواندن شده بود. اما دنیای هنر معمولاً از شفافیت بهمعنای عام آن هراس دارد.
kian
به نظر من خندهدار است. فیلیپ هوک -که برای حراجی ساتبیز کار میکند- میگفت نقاشیهای قرمز همیشه بهتر فروش میروند؛ و بعدش نقاشیهای سفید، آبی، زرد، سبز، و سیاه. اما البته هر نقاشی قرمزی هم به بالاترین قیمت فروش نمیرود.
kian
وقتی از فرهنگی که مصرف میکنیم حرف میزنیم، معمولاً تصویری را در نظر داریم که میخواهیم دیگران از ما ببینند: چیزی که از آن لذت میبریم بر شخصیت ما تأثیر میگذارد. هر وقت میخواهم دربارهٔ جدیدترین قطعهٔ موسیقی که از آن لذت بردهام با دوستی حرف بزنم، وقتی صدای خودم را میشنوم که میگویم «اوه، باید این رو بشنوی» از نگرانی به خودم میپیچم؛ دوستم مجبور است به آن قطعه گوش کند و من از عدم پذیرش او وحشت دارم؛ چون بد و بیراه گفتن به هر چیزی همیشه بیخطرتر از ستایش و تحسین آن است.
me
بدون وجود بازار هنر اعتباربخشی به بخش اعظم هنر معاصر واقعاً برعهدهٔ محبوبیت قرار میگیرد. و البته میدانیم که چون «دموکراسی بدسلیقه است» نتیجهٔ محبوبیت چیست.
kian
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۳۰%
تومان