بریدههایی از کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ
۳٫۹
(۱۴۷)
من بهخوبی ارزش زمان را درک میکنم. از فرصت استفاده کنید. همین حالا کاری بکنید.
.
وقتی با احتمالِ مرگ زودرس مواجه میشوید میفهمید که خیلی کارها هست که میخواهید قبل از سرآمدن زندگی انجام دهید.
.
از کجا آمدهایم؟ عالم چگونه آغاز شد؟ معنا و طرحِ مبنای آن چیست؟ آیا کسی آن بیرون وجود دارد؟
Dexter
همیشه از شاگردان متوسط کلاس بودم (کلاس پر از افراد باهوش بود) ولی همکلاسیهایم مرا آینشتاین صدا میکردند، پس میشود فرض کرد چیزی در من میدیدند. وقتی دوازده سالم بود، یکی از دوستانم با دوستی دیگر سر یک بسته آبنبات شرط بست که من هیچوقت به جایی نمیرسم.
.
مشکل این است که بسیاری از مردم فکر میکنند علم راستین آنقدر غامض و پیچیده است که نمیتوانند درکش کنند. ولی من فکر نمیکنم اینطور باشد. تحقیق در مورد قوانین بنیادین حاکم بر کیهان نیاز به چنان صرفِ وقتی دارد که از توان بیشتر مردم خارج است؛ اگر همهٔ ما مشغول فیزیک نظری شویم، دنیا بهسرعت متوقف میشود.
دهقان غذاخوار
چرا اینقدر نگرانِ هوش مصنوعی هستیم؟ حتماً بشر همیشه میتواند سیم را از برق بکشد.
از کامپیوتر پرسیدند: " خدایی هست؟" و کامپیوتر گفت " حالا هست" و دوشاخه را به پریز جوش داد.
Mr.Aqayi
ما وقت زیادی صرف مطالعهٔ تاریخ میکنیم. خودمانیم، بیشتر تاریخِ حماقت است. پس خیلی خوشحالکننده است که کسانی بهجایِ آن آیندهٔ هوش را بررسی میکنند.
H.H
اما البته، پرسش اساسی دوباره به میان میآید: آیا خدا خالق قوانین کوانتومی بود که وقوع مهبانگ را ممکن میکرد؟ خلاصه، آیا لازم است خدایی باشد که شرایط بانگیدن مهبانگ را مهیا کند؟ من دوست ندارم به مؤمنان بر بخورد ولی فکر میکنم توضیحی که علم میدهد متقاعدکنندهتر از خالق الهی باشد.
HoseinBlaugrana
سختترین قسمت بازی کردن نقش یک فرد زنده این است که باید در مورد نقشت به او حساب پس دهی.
&Mona&
وقتی از فضا به زمین مینگریم خودمان را بهعنوان یک کلّیت میبینیم. وحدت را میبینیم و نه مرزبندیها را. تصویری بسیار ساده است که پیامی قانعکننده دارد: یک سیاره، یک نژاد بشر.
کاربر ۶۲۴۱۳۹۷
تابستان سال ۱۹۶۲ راه افتادم. با قطار رفتم استانبول، بعد به ارزروم در شرق ترکیه، بعد تبریز، تهران، اصفهان، شیراز و تخت جمشید، پایتخت شاهان ایران باستان. در مسیر برگشت به خانه، من و همسفرم ریچارد چایین با زلزلهٔ بوئینزهرا مواجه شدیم، زلزلهای عظیم و ۷.۱ ریشتری که بیش از دوازده هزار نفر کشته بر جای گذاشت. احتمالاً نزدیک کانون زلزله بودم ولی متوجهش نشدم چون مریض بودم و سوار اتوبوسی که در جادههای بسیار ناهموار آن زمانِ ایران بالا و پایین میجهید.
philobiblic
امروزه علم پاسخهای بهتر و سازگارتری میدهد اما مردم همواره دنبال دین هستند چون به آنها آرامش میدهد و به علم اعتماد ندارند یا آن را درک نمیکنند.
Mr.Aqayi
به نظر میرسید پیشرفت بیماری سریع است. چنان که انتظار میرود، افسرده شدم و دلیلی برای ادامهٔ تحقیقاتم در مقطع دکترا پیدا نمیکردم چون نمیدانستم آنقدر عمر میکنم که بتوانم تمامش کنم یا نه.
.
به یاد داشته باشید که به بالا و به ستارگان نگاه کنید و نه به پایین و پاهایتان. سعی کنید از آنچه میبینید سر در آورید و دربارهٔ آنچه وجودِ عالم را ممکن کرده فکر کنید. کنجکاو باشید. هر قدر هم زندگی به نظر دشوار برسد، همیشه کاری هست که بتوانید بکنید و در آن موفق باشید. مهم این است که تسلیم نشوید. خیال خود را مهارگسیخته کنید. آینده را شکل دهید.
Captain
مشخصهٔ هوش، تواناییِ سازگار شدن با تغییر است. هوشِ بشر نتیجهٔ نسلها انتخاب طبیعیِ افرادی است که تواناییِ سازگاری با شرایط جدید را داشتهاند. نباید از تغییر بهراسیم. باید کاری کنیم که به نفع ما باشد.
H.H
کُند شد و من مجدداً به کارم علاقهمند شدم. پس از اینکه انتظاراتم به صفر رسید، هر روزِ جدید مثل جایزه بود و کمکم قدر آنچه داشتم میدانستم. تا وقتی زندگی هست، امید هم هست.
.
من کسی هستم که در بیستویک سالگی از پزشکان شنید که حداکثر پنج سال دیگر زنده میماند و در سال ۲۰۱۸ هفتادوشش ساله شد. به همین دلیل، من بهگونهای دیگر متخصص زمان هستم؛ گونهای بسیار شخصیتر. من بهطرز ناراحتکننده و حادی از گذشتِ زمان آگاهم و بیشتر عمرم این حس را داشتهام که زمانی که به من داده شده، به قول معروف، قرضی است.
Mr.Aqayi
من بر این سیاره زندگی خارقالعادهای داشتهام، و در همان حال با استفاده از ذهنم و قوانین فیزیک در کیهان سفر کردهام. تا نهایتِ کهکشانمان رفتهام، به داخل یک سیاهچاله سفر کردهام و به آغاز زمان بازگشتهام. بر زمین، اوج و حضیض تجربه کردهام، اغتشاش و آرامش، موفقیت و رنج. غنی و فقیر بودهام، سالم و معلول. مرا ستودهاند و بر من ایراد گرفتهاند، ولی هرگز مرا به هیچ نگرفتهاند. بسیار خوشاقبال بودهام که از طریق کارم توانستهام به ادراکمان از عالم کمک کنم. اما عالم تهی میبود اگر کسانی که دوستشان دارم و دوستم دارند وجود نداشتند. بدون ایشان، شگفتیهای عالم بر من پدیدار نمیشد.
هارو چان~
مکانیک کوانتوم به داشتن اصل عدم قطعیت معروف است. طبق این اصل، ممکن نیست بتوان هم مکان و هم سرعت یک ذره را سنجید. اگر مکانِ چیزی را دقیقاً اندازه بگیریم، سرعتش نامعین است. اگر سرعت چیزی را اندازه بگیریم مکانش نامعین است. در عمل به این معنی است که تعیین موضع هیچ چیز ممکن نیست.
𝐍𝐨𝐜𝐭𝐮𝐫𝐧𝐞
آینشتاین با این عقیده که شانس بر عالم حاکم است شدیداً مخالفت کرد. احساسات او را میتوان در این گفتهاش جمعبندی کرد: " خداوند تاس نمیاندازد."
من زنده ام و غزل فکر میکنم
حجم
۸۶۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۸۶۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۴۸,۳۰۰۳۰%
تومان