بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل خون در رگ های من | طاقچه
تصویر جلد کتاب مثل خون در رگ های من

بریده‌هایی از کتاب مثل خون در رگ های من

نویسنده:احمد شاملو
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۳۹۰ رأی
۴٫۲
(۳۹۰)
امروز بیشتر از دیروز دوستت می‌دارم و فردا بیشتر از امروز. و این، ضعف من نیست: قدرت تو است.
آرام
روزی که من تو را از دیروز کم‌تر دوست داشته باشم، آن روز آفتاب طلوع نخواهد کرد.
Roya🌱
به تو گفتم: «زیاد، خیلی خیلی زیاد دوستت دارم.» جواب دادی: «هر چه این حرف را تکرار کنی، باز هم می‌خواهم بشنوم!»
bhr
می‌خواهم بگویم که اگر این سکوت ادامه یابد به زودی تنها جسد سرد و مُرده‌یی را در آغوش خواهی گرفت که از زندگی تنها نشانه‌اش همان است که نفسی می‌کشد. می‌خواهم بگویم که سکوت تو، پایان غم‌انگیز زندگی من است. حرف بزن آیدا، حرف بزن!
min
به کسی که هیچ وقت هیچ چیز نداشته است حق بده! و به من حق بده که تو را مثل بچه‌ها دوست داشته باشم.
Maryam Bagheri
درخت با بهار و ماهی با آب زنده است، و من با حرف‌های تو.
آرام
این که مرا به سوی تو می‌کشد عشق نیست، شکوه توست؛ و آنچه مرا به انتخاب تو برمی‌انگیزد، نیاز تن من نیست، یگانگی ارواح و اندیشه‌های ماست.
Roya🌱
همهٔ شادی‌هایم در یک لبخند تو خلاصه می‌شود
ماهی
آیدای من، تو معجزه‌یی.
معجزه ی سپاسگزاری
آیدای نازنین من! تو از پاکی و معصومیت به بچه‌یی می‌مانی که درست در میان گریه، اگر کسی با انگشتان دستش سایهٔ موشی روی دیوار بسازد، همچنان که هنوز اشک‌ها بر گونه‌اش جاری است صدای خنده‌اش به آسمان می‌رود... تو به همان اندازه بی‌آلایش و معصومی.
min
هر چه بیشتر می‌بینمت، احتیاجم به دیدنت بیشتر می‌شود.
Haniyeh amini😄
هرگز هیچ چیز در پیرامون من از تو عظیم‌تر نبوده است.
مهدی
چه بی‌تابانه می‌خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری! چه بی‌تابانه تو را طلب می‌کنم!
ماهی
و من در انتظار آن روز درخشان آرام ندارم
`یک رهگذر`
روزگار درازی بود که شعر را گم کرده بودم. این روزها احساس می‌کنم که شعر، دوباره در من جوانه می‌زند.
...💙
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
Parinaz
از این جهت است که من، با اعتماد و یقین به تو می‌گویم که خدا نیز نمی‌تواند طلوع آفتاب فردای ما را مانع شود. زیرا که ما ــ من و تو ــ برای فردای‌مان حتی به طلوع خورشید خدا نیز نیازی نداریم: قلب من و تو هست؛ و عشق، قلب ما را از خورشید فروزان‌تر می‌کند... ما برای فردای خود فقط به قلب‌های فروزان یکدیگر اعتماد می‌کنیم.
پوژنگ پروازی
آیدای من، تو معجزه‌یی.
میرفندقی
به تو گفتم: «زیاد، خیلی خیلی زیاد دوستت دارم.»
sosoke
وقتی تو نیستی، مثل بچه کوچولویی که دور از مادرش بهانه می‌گیرد و باید دلش را با بازیچه‌یی خوش کرد و فریبش داد، ناچارم که خود را با یاد لحظاتی که با تو بوده‌ام، با خاطرهٔ حرف‌هایت، خنده‌هایت، اخم‌هایت، آن «خدایا خدایا» گفتن‌هایت که من چه قدر دوست دارم و از شنیدن آن چه اندازه لذت می‌برم
Maryam Bagheri
درست در تاریک‌ترین دقایق زندگی‌ام دستی از دور رسید و زیر بازوی مرا گرفت
ماهی
به قول حافظ: بندهٔ طلعت آن باش که، آنی دارد.
ماهی
من مظلوم واقع شده بودم. زندگی به من ظلم کرده بود.
مستورع
من محتاج شنیدن حرف‌های تو هستم... با من از عشقت، از قلبت، از آرزوهایت حرف بزن... اگر مرا دوست می‌داری، من نیازمند آنم که با زبان تو آن را بشنوم: هر روز، هر ساعت، هر دقیقه، و هر لحظه می‌خواهم که زبان تو، دهان تو و صدای تو آن را با من مکرر کند...
Haniyeh amini😄
آن آینه که من می‌جستم تا بتوانم نقش وجودم را در آن تماشا کنم تویی.
فائزه
دلم گرفت، آن چنان گرفت که ناچار شدم برای شما نامه بنویسم.
`یک رهگذر`
هر چه بیشتر می‌بینمت، احتیاجم به دیدنت بیشتر می‌شود.
بهار
تو طلوع کردی و عشق باز آمد، شعر شکوفه کرد و کبوتر شادی بال‌زنان بازگشت؛ تنهایی و خستگی بر خاک ریخت. من با تو ام، و آینه‌های خالی از تصویرهای مهر و امید سرشار می‌شوند.
پوژنگ پروازی
تو تنها پیروزی دوران حیات منی.
Rghaf
این تنها راه نجات من است: حرف بزن آیدا!
golab

حجم

۲٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۲٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
تومان