
بریدههایی از کتاب پرورش صدا و بیان هنرپیشه
۳٫۶
(۴۱)
شما صدای خود را آنچنانکه دیگران آن را میشنوند، نمیشنوید. این امر دو علت دارد: یکی آنکه شما بخشی از صدای خود را از طریق هدایت استخوانی و لرزشهای درون جمجمه دریافت میکنید؛ دلیل دیگر، این است که شما صدای خود را بهطور ذهنی میشنوید، یعنی آنچه میشنوید از یکسو آمیخته است با تصوری که از صدای خوب و مناسب دارید و از سوی دیگر با مفهوم و مطلبی که میخواهید بگویید.
محسن
صدای انسان نسبت به آنچه در اطرافش میگذرد، بهشدت حساس است. از همینروست که گفتار مردمی که در نواحی روستایی زندگی میکنند معمولاً کندتر و موسیقاییتر از گفتار مردم شهرهای بزرگ است.
محسن
بیش از ۲۵ سال پیش شادروان ملکالشعرای بهار در کتاب گرانمایهاش، سبکشناسی، ضعف نحوهٔ سخنگویی ما را امری کلی دانست و از «ضایعشدن آهنگ صدای ما» و وجود «الحان عاجزانه و صوتهای نازک و شکستهبسته و حروف جویدهجویدهٔ مظلومانه و حیلتگرانه» در آن سخن گفت، و از قول مردی «فاضل» نقل کرد که مردم ما «بهجای سخنگفتن ناله میکنند». بهار، در ضمن «کودکان و جوانان و نیز بانوان و دوشیزگان» را دعوت کرد تا به ورزش صدا بپردازند و «طریق سخنگویی درست و فصیح را با آهنگ استوار و متین و جذابی» بیاموزند.
zahra.n
هنرپیشه نباید صدای خود را مانند یک وسیله__ مثلاً یک ساز__ تلقی کند؛ یعنی چیزی خارج از وجود خودش که میتوان کارهای ماهرانهای با آن انجامداد، زیرا در این صورت، صدا کیفیتی متظاهرانه و خودنمایانه پیدا خواهدکرد.
محسن
گلو، ناحیهای است که در آن، هنگام سخنگفتن نباید هیچگونه فشار یا زحمتی احساس شود.
اندیشه
هرچه به بیان اندیشهٔ خود کمتر مایل باشید، عضلات خود را ضعیفتر بهکارمیاندازید. این نکته دربارهٔ میزان اعتمادبهنَفَس نیز صادق است، اما در مورد تنبلی بهندرت مصداق دارد. گذشته از این موارد، در برخی افراد سرعت اندیشیدن از سرعت سخنگفتن بیشتر است؛ از این رو کلمهها را شکستهبسته ادامیکنند. باید دقت کرد که هنگام سخنگفتن، همهٔ منظور ذهنی به عمل فیزیکی تبدیل شود.
احمد
آگاهی بر اندیشه یا مفهوم نهفته در گفتار به اندازهٔ توانایی فیزیکی (نَفَس) برای بیان آن اهمیت دارد.
محسن
یک بار دیگر، به شباهت تولید صدا بهوسیلهٔ انسان و بهوسیلهٔ ویولن توجه کنید. کیفیت صوت ویولن به این عوامل بستگی دارد: جنس سیمها و میزان کشیدگی آنها؛ نحوهٔ بهکاربردن آرشه؛ شکل و جنس جنبهٔ تشدیدکننده. دربارهٔ صدا، نَفَس در حکم آرشه است و نباید زیاد شدید باشد، زیرا صوت را نازک خواهدکرد و به آن امکان تشدید نخواهدداد. همچنین نَفَس نباید زیاد ضعیف یا کم باشد؛ چراکه حالتی حلقی و خفه به صدا میدهد. پس نَفَس باید بهاندازه و دقیق باشد و تمامی آن برای ایجاد صوت بهکاررود. تارآواها، که در مثال ما معادل سیمهای ویولن هستند، در کنترل مستقیم ما نیستند
zahra.n
بیش از ۲۵ سال پیش شادروان ملکالشعرای بهار در کتاب گرانمایهاش، سبکشناسی، ضعف نحوهٔ سخنگویی ما را امری کلی دانست و از «ضایعشدن آهنگ صدای ما» و وجود «الحان عاجزانه و صوتهای نازک و شکستهبسته و حروف جویدهجویدهٔ مظلومانه و حیلتگرانه» در آن سخن گفت، و از قول مردی «فاضل» نقل کرد که مردم ما «بهجای سخنگفتن ناله میکنند». بهار، در ضمن «کودکان و جوانان و نیز بانوان و دوشیزگان» را دعوت کرد تا به ورزش صدا بپردازند و «طریق سخنگویی درست و فصیح را با آهنگ استوار و متین و جذابی» بیاموزند.
zahra.n
بیش از ۲۵ سال پیش شادروان ملکالشعرای بهار در کتاب گرانمایهاش، سبکشناسی، ضعف نحوهٔ سخنگویی ما را امری کلی دانست و از «ضایعشدن آهنگ صدای ما» و وجود «الحان عاجزانه و صوتهای نازک و شکستهبسته و حروف جویدهجویدهٔ مظلومانه و حیلتگرانه» در آن سخن گفت، و از قول مردی «فاضل» نقل کرد که مردم ما «بهجای سخنگفتن ناله میکنند». بهار، در ضمن «کودکان و جوانان و نیز بانوان و دوشیزگان» را دعوت کرد تا به ورزش صدا بپردازند و «طریق سخنگویی درست و فصیح را با آهنگ استوار و متین و جذابی» بیاموزند.
zahra.n
صدا و بیان انسان محصول عوامل مختلف فیزیولوژیک (چگونگی اندامهای تنفس و گفتار)، روانشناختی (شخصیت) و اجتماعی (وضع آموزش و پرورش و پایگاه اجتماعی) است. بنابراین پرورش کامل صدا و بیان باید به همهٔ این جنبهها نظر داشتهباشد.
zahra.n
صدا و بیان انسان محصول عوامل مختلف فیزیولوژیک (چگونگی اندامهای تنفس و گفتار)، روانشناختی (شخصیت) و اجتماعی (وضع آموزش و پرورش و پایگاه اجتماعی) است. بنابراین پرورش کامل صدا و بیان باید به همهٔ این جنبهها نظر داشتهباشد.
zahra.n
نَفَس در حکم آرشه است و نباید زیاد شدید باشد، زیرا صوت را نازک خواهدکرد و به آن امکان تشدید نخواهدداد. همچنین نَفَس نباید زیاد ضعیف یا کم باشد؛ چراکه حالتی حلقی و خفه به صدا میدهد. پس نَفَس باید بهاندازه و دقیق باشد و تمامی آن برای ایجاد صوت بهکاررود.
اندیشه
مزرع سبز فلک دیدم و داس مَه نو
یادم از کِشتهٔ خویش آمد و هنگام درو
در مصراع اول، صحنهٔ حادثه با دو تشبیه دلنشین و مؤثر __ آسمان به مزرعهٔ سبز و ماه نو به داس__ در برابر ما گسترده میشود. در مصراع دوم شاعر از راه همخوانی__ آسمان سبز به کشتهٔ خویش و داس مه نو به هنگام درو __ به خود میاندیشد و از خود میگوید.
iman ghezelbashan
یک تمرین بسیار مفید دیگر برای تأمین یک تُن محکم و استوار، پرتاب مصوتهاست. تصور کنید توپی در دست دارید و میخواهید آن را به نقطهٔ معینی پرتاب کنید. همراه با رهاکردن توپ، با خواندن روی یک مصوت، صوتی را نیز پرتاب کنید. برای این منظور مصوتهای ترکیبی «اِی» (ei) و «آی» (ل i) که باز و بلندند مناسبترند. اینک فرض کنید توپ را در دست گرفتهاید؛ درحالیکه دستها را بلند میکنید هوا را به درون بکشید؛ توپ را بهسوی نقطهای که انتخاب کردهاید پرتاب کنید. با پرتاب توپ مصوت را نیز رها کیند تا توپ خیالی را دنبال کنید؛ یعنی صوت را تا هنگامی که توپ به هدف میرسد ادامه دهید. صوت حاصل باید محکم و روشن باشد. این تمرین برای ازبینبردن اِشکال نَفَسیشدن صدا و فشارهای ناگهانی در گلو و حلق مفید است، زیرا به هماهنگی نَفَس و صوت کمک میکند.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
برای آزادکردن نرمکام با گفتن متوالی «گِ_گِ_گِ…» زبان و انتهای کام را بهکاراندازید تا عضلاتی را بشناسید که در ادای این واک شرکت دارند؛ آنگاه زبان را محکم به طرف بالا، به کام بفشرید و بگویید «گِ» و روی صامت «گ» مکث کنید. سپس قسمت پسین زبان و کام را رها کنید تا فروافتند و توجهکنید که چهقدر شل و سنگیناند؛ ضمن این حرکت آرواره باید باز باشد.
این تمرین را دوباره انجام دهید، با این تفاوت که این بار زبان را، عمدی سخت منقبض کنید، چنانکه صوت حاصل_ «گِ_گِ»_ بهشدت فشرده باشد.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
بازیگر واژهها را با قدرت عضلانی خود وضوح میبخشد؛ و واژه نیز به بازیگر مایه و انرژی میدهد. طبعاً هرچه متن بهتر باشد، واژهها چیزهای بیشتری در اختیار شما قرار خواهندداد؛ نیز هرچه آگاهی شما از انرژی عضلانیتان بیشتر باشد، و هرچه این عضلات نیرومندتر و منعطفتر باشند، شما بهتر میتوانید از امکانهای واژه (طول، تکیه، وزن و…) استفاده کنید.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
صامتهای انسدادی فارسی عبارتاند از: «پ»، «ب»، «ت»، «د»، «ک»، «گ»، «ق» «ء» (یا همزه).
«پ» و ب»_ برای تلفظ این دو واک لبها به هم میچسبند و عبور هوا یا صوت را برای برخهای از زمان متوقف میکنند و هنگامی که لبها با یک حرکت ناگهانی از هم جدا شوند، صامت شنیده میشود؛ با این تفاوت که دربارهٔ «پ» هوا بهصورت انفجاری خفیف بیرون میزند، چراکه این، یک صامت بیآواست؛
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
«چ» و «ج»_ برخی این دو واک را صامتهای ترکیبی زبان فارسی دانسته و گفتهاند که هریک از آنها از دو واک انسدادی و انقباضی تشکیل شدهاست. ظاهراً «چ» از ادای فشردهٔ «ت» و «ش» به وجود میآید و «ج» از «د» و «ژ»؛
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
مصوت واکی است که با تولید صوت در حنجره و عبور بدون مانع آن از گذرگاه صوت پدید میآید؛ به عبارت دیگر هنگام تلفظ مصوت هیچیک از اندامهای گفتار، گذرگاه صوت را مسدود یا تنگ نمیکنند، اما برخی از آنها وضعیتهای مختلفی به خود میگیرند که شکل مجرای دهان را تغییر میدهد و همین تغییرها علت تمایز مصوتها از یکدیگر است.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
لبها
الف) هردو لب را بهطورکامل به هم بفشرید، بهطوریکه یکدیگر را بپوشانند؛ فشار را احساس کنید و بگویید:
پَ: (Pa:)
این شکل تلفظ «پ»، البته، مبالغهآمیز است، اما برای آغازکردن ضروری است. باز با بهکارانداختن لبهای خود بهطورکامل و با صرف مقدار زیادی فشار بگویید:
با هر بار ادای این واک، مقدار زیادی هوا بیرون میزند و باید حالتی شبیه بازشدن چوبپنبهٔ بطری ایجاد شود.
ب) لبها را برای لحظهای چسبیدهبههم نگاه دارید؛ امکان لرزش را احساس کنید و بگویید:
بَ: (ba:)
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
ملازه یا انتهای نرمکام را به انتهای زبان بفشرید و بگویید:
ق: (ga)
از آنجا که مخرج «ق» حتی عقبتر از مخرج «ک» است، تأمل در نحوهٔ تلفظ آن ما را بهکار ملازه و انتهای زبان آشنا میکند. در تلفظ «ق» باید توجه داشتهباشید که ادای آن با فشار بیشازحد همراه نباشد، چراکه به آن حالتی غلیظ و سخت خواهدداد و آن را توگلویی خواهدکرد؛ مانند تمرینهای پیشین، ابتدا با استفاده از شمعک و سپس بدون آن تمرین کنید:
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
ادای «م» باید همانقدر عضلانی باشد که ادای «ب»؛ همچنین هنگام ادای آن باید احساس کنید صوت بیرون میجهد، و نیز __ چنانکه در مورد «ن» گفتیم__ بلافاصله پس از ادای «م»، یعنی جداشدن لبها از یکدیگر، نرمکام باید افرا
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
با دهان بسته، از راه بینی، روی نُتهای مختلف بخوانید. ابتدا دستها را روی سر بگذارید و سعی کنید تشدید صوت را در استخوانهای سر احساس کنید؛ آنگاه کف دستها را بهتمامی روی صورت بگذارید و تشدید صوت را در سینوسها و استخوانهای صورت احساس کنید. برای رسیدن به نتیجه به خود فرصت دهید و مطمئن شوید که نَفَس نُت را تولید میکند. ضمن اجرای این تمرین به اینسو و آنسو بروید؛ بنشیند و برخیزید.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
با استفاده از نَفَس فراوان، متنی را با صدای بسیار بلند بگویید و ارتفاع (زیر و بمی) صدا را بیشازحدِ دامنهٔ عادی صدای خود بالا ببرید
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
تنوع در نوسانهای گفتار است که آن را جالب و لذتبخش میکند. از سوی دیگر، این تصور که صدای بم لزوماً جالب و خوشایند است، صحیح نیست. هنگامی که به حرفزدن مردم گوش میدهید، بهویژه هنگامی که آنچه میگویند برایشان اهمیت دارد، متوجه میشوید که میزان نوسانهای گفتارشان فوقالعاده زیاد و درعینحال مناسب و طبیعی است؛
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
کسی که خوب سخن میگوید، باید همچنین خوب گوشبدهد؛ بهعبارت دیگر برای خوب سخنگفتن باید خوب گوشداد.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
حتی در این مرحله نیز گوشدادن اهمیت خود را همچنان حفظ میکند، زیرا تازگی و زندهبودن واکنشها وابسته به این است که شما هر چیز را در همان لحظه بشنوید، و هر لحظه نیز با لحظههای دیگر تفاوت دارد. بنابراین واکنش شما نیز باید تحتتأثیر همان لحظه باشد
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
بهطور کلی، ترکیب یک صامت با یک مصوت بلند، یک هجای بلند («با»، «دی»، «کو»)، و ترکیب یک صامت با یک مصوت کوتاه، یک هجای کوتاه («نه»، «که»، «دو»_ عدد ۲) به وجود میآورد. از ترکیب یک هجای کوتاه با یک صامت هجایی پدید میآید که امتداد آن معادل امتداد یک هجای بلند است («سر»، «دل»، «شد»)
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
واژهٔ «هستی» را در نظر بگیرید و یک بار هجای اول آن («هَسـ») و بار دیگر هجای دوم («تی») را با شدت تلفظ کنید. خواهیددید که بار اول «تو وجود داری» و بار دوم «وجود» معنی خواهدداد. حال به کلمهٔ «حسن» در دو جملهٔ «حسن رفت» و «حسن، برو!» توجه کنید. در جملهٔ اول هجای اول کلمهٔ «حسن» و در جملهٔ دوم هجای دوم آن وضوح بیشتری دارد.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
حجم
۵۳۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۵
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۵۳۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۵
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۵۰%
تومان