بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شاهزاده کاسپین (ماجراهای نارنیا، جلد چهارم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب شاهزاده کاسپین (ماجراهای نارنیا، جلد چهارم)

بریده‌هایی از کتاب شاهزاده کاسپین (ماجراهای نارنیا، جلد چهارم)

۴٫۶
(۱۴)
لوسی گفت: «از جنگ‌های ایران و روم هم بدتر است.»
ℝ𝕠𝕟𝕒𝕜
«رویت را برگردان. طرف دیگر را نگاه کن. بین سنجاب‌ها نگاه کردن به انبار ذخیره همدیگر، انگار که می‌خواهی جایش را یاد بگیری، کار زشتی است.»
آفتاب
ـ اگر یک روز توی دنیای خودمان، توی خانه، مردم بزند به سرشان و مثل حیوان‌های اینجا وحشی بشوند، ولی قیافه‌هایشان باز هم مثل آدم‌ها باشد، طوری که هیچ‌وقت نفهمی کی به کیه، آن وقت چه می‌شود؟
book.lover
همه خیلی امیدوار بودند که فردا شاه کاسپین را پیدا کنند و در عرض دو سه روز میراز را شکست دهند. شاید معقول نبود که چنین احساسی داشته باشند، اما واقعیت همین بود.
book.lover
پس کی می‌خواهید مرا به صبحانه دعوت کنید؟ نمی‌دانید مراسم اعدام چقدر اشتهای آدم را باز می‌کند.
Mohamad Faraji
کاسپین رو به نیکابریک کرد و پرسید: «تو به اسلان اعتقاد داری؟» نیکابریک جواب داد: «من به هر کس و هر چیزی که این تلماری‌های ملعون و وحشی را تکه‌تکه کند یا از نارنیا بیرونشان کند اعتقاد دارم. هر کس و هر چیز، می‌خواهد اسلان باشد یا ساحره سفید؛ متوجه‌ای؟»
Mohamad Faraji
مثل همان جادوگری که توی قصه‌های هزار و یک شب، یک جن را احضار می‌کند، جن هم مجبور است بیاید.
کاربر ۶۹۶۱۱۸۹

حجم

۱٫۱ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان