بریدههایی از کتاب پنجره های تشنه
۴٫۸
(۶۸)
حسین وقتی میگفت هل من ناصر ینصرنی نمیخواست کسی دستش را بگیرد. دوست داشت تا میتواند دست کسی را بگیرد؛ شاید دست من و تو را. یادت باشد دستمان را دراز کنیم برای نجات.
میـمْ.سَتّـ'ارے
صحبت آقای جوادی آملی کنار ضریح خیلی جالب بود که گفت: ’ما در زیارت عاشورا میگوییم: علیک منی سلام الله ...‘ این یعنی اینکه وقتی خدا ما را آفریده گفته سلام من را به حسین برسانید.»
zeinai3
قبرک فی قلبی لا فی کربلا.
میـمْ.سَتّـ'ارے
مردم آن قدر حواسشان به ضریح و امام حسین بود که اصلاً متوجه حضور دوربین نمیشدند. به همین دلیل، بچهها صحنههای نابی ثبت کردند. مردم بازی نمیکردند، ادا درنمیآوردند، خودشیرینی برای دوربین نمیکردند، هول نمیشدند ... همه هم به این دلیل بود که اصلاً در آن واویلا دوربینها به چشم نمیآمد.
f_altaha
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَيْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَيْنِ.
محمدحسین
حسین وقتی میگفت هل من ناصر ینصرنی نمیخواست کسی دستش را بگیرد. دوست داشت تا میتواند دست کسی را بگیرد؛ شاید دست من و تو را. یادت باشد دستمان را دراز کنیم برای نجات.
feri
«بعد از مهدی ظهوریفر ’مسافر کربلا‘ نوشتن پشت لباس بسیجیها باب شد. یادش به خیر آن روزها مسافر کربلا بودن رؤیا بود! نه فقط سفر به کربلا، در یکی از عملیاتها اعلام شد رزمندهها با آب فرات وضو گرفتهاند؛ یک ولولهای شد در جبههها و کشور. حالا ضریح امام حسین با این عظمت بدرقه میشود برود کربلا. باور کن اسلام و انقلاب و تشیّع با سرعت دارد پیشرفت میکند، ولی ما مثل ماهی داخل آب متوجه نیستیم.»
NasiM
مرزبانان ما در آن سمت در حالت احترام نظامی ایستاده بودند و مرزبانان عراقی در این سمت. معلوم بود مولای ما و مولای آنها، مولای خیلیهای دیگر هم هست در این دنیا و مرزهای جغرافیایی که قراردادهایی بشری هستند ربطی به تقسیمبندیهای عالم محبت و ولایت ندارند. مرزبانها اطراف ضریح جمع شدند و دست گرفتند به تریلی؛ درست مثل ایران و ایرانیها.
f_altaha
میگوییم لبیک یا حسین، خوب که گوش کنی صدایی میآید در جواب که لبیک، صدایی از گلویی بریده!
کاربر ۸۴۶۵۴۱
«برای من این صحبت آقای جوادی آملی کنار ضریح خیلی جالب بود که گفت: ’ما در زیارت عاشورا میگوییم: علیک منی سلام الله ...‘ این یعنی اینکه وقتی خدا ما را آفریده گفته سلام من را به حسین برسانید.»
tadai
مستحب است زیارت امام حسین (علیهالسلام) با همان خستگی و گرد و خاک سفر باشد. امام حسین (علیهالسلام) خودش هم خسته و گرسنه و تشنه شهید شد. حتی دفنش هم با آداب کامل نبود؛ مثلاً کفن نداشت. معلوم است که زیارتش هم بیتکلف مستحب خواهد بود.
feri
میگوییم لبیک یا حسین، خوب که گوش کنی صدایی میآید در جواب که لبیک، صدایی از گلویی بریده!
meshkat
«دیدی؟ گوسفند را کشید کنار، که زیر دست و پای مردم نماند. لشکر یزید همین قدر هم معرفت نداشتند که لااقل بدن امام حسین (علیهالسلام) را کناری بکشند. قربان امام حسین (علیهالسلام) که برای لگدمال کردن بدن مقدسش، به اسبها نعل تازه زدند.»
feri
«بالرّوح، بالدّم، نفدیک یا حسین.» (با روح، با خون، فدای توییم ای حسین.)
feri
ان للحسین فی قلوب المومنین محبه مکنونه لن تبرد ابدا‘ در دل مؤمنین عشق و محبتی به امام حسین وجود دارد که هرگز سرد نمیشود.
یا صاحب الزمان
یاد حرف آن بندهخدا افتادم که وقتی ازش پرسیدند از اینکه ضریح را میسازید چه حسی دارید؟ گفته بود: «ما ضریح را نمیسازیم، ضریح ما را میسازد.» گفتم: «سردار ما ضریح را نیاوردهایم، ضریح ما را آورده و دارد میبرد.»
zahra ag
السلام علیک یا اباعبدالله
هفتصد و چهل و نه
داشتیم شیرینی میخوردیم که دیدم کفتری از زیر پایم بیرون آمد. حیدر برایش صدا درآورد و خواست بگیردش که کفتر برگشت داخل. حیدر کفتر را از قم آورده بود. خود حیدر میگفت: «سر خیابان تولیددارو کفتربازهای قم به احترام ضریح پرندههایشان را هوا کردند. یکی از آنها افتاد جلوی پای من که عقب تریلی ایستاده بودم. من هم انداختمش زیر ضریح.» پرش را قیچی کرده و انداخته بود در فاصله بین کفیِ تریلی و سازه ضریح و هر روز هم برایش آب و غذا میگذاشت. میخواست در حرم امام حسین (علیهالسلام) پروازش بدهد. حاج خلج اگر میفهمید، کفتر را به خاطر نداشتن پاسپورت پیاده میکرد.
مریم بانو
داخل ضریح نشسته بودم و مینوشتم. صدای مردم اطراف ضریح را میشنیدم. هر یک نجوایی داشتند. گاهی هم صدای برخورد کف دست و مشت به شیشهها میآمد. دوست داشتم جای مردم باشم و مردم، اگر میدانستند من کجا نشستهام، لابد دوست داشتند جای من باشند.
نظریان
نماز خواندیم؛ آنها کامل و من شکسته. یکی از لطفهای سفر همین نماز شکستهاش است!
محمدحسین
پایم را داخل گذاشتم. زانویم شل شد. دستم را به صندوق چوبی روی قبر گرفتم، که نیفتم. همه چیز را از پشت پردهای از آب و اشک، موجموج میدیدم. خادمی که روبهرویم ایستاده بود، لب میجنباند و نمیفهمیدم چه میگوید. من درست رفته بودم در آغوش محبت حسین. یک چیزی در دلم منفجر شد. بغضم رها شد. حالا صداهای اطرافم را میشنیدم. به خودم که آمدم، کنار قبر نشسته بودم. بلند گفتم: «السلام علیک یابن رسول الله. السلام علیک یا اباعبدالله.» خادم گفت: «اللهم ارزقنا شفاعه الحسین.» شاید این طور میخواست کمکم کند، که بدانم چه میخواهم. اما من کنار امام شفاعتش را نمیخواستم. خودش را میخواستم. میخواستم سلام بدهم و در دنیا و آخرت زیر سایهاش باشم. گفتم: «السلام علی العطشان، السلام علی الغریب، السلام علی الشهید، السلام علی المظلوم.»
به خودم مسلطتر شدم. یادم آمد دعای زیر قبه مستجاب است. دعای فرج خواندم و برای سلامتی و ظهور امام زمان(عج) دعا کردم. روی سنگ کف، صندوق روی قبر، و سپس صورتم دست کشیدم. قبل از اینکه خادم بخواهد چیزی بگوید، بلند شدم و بیرون آمدم.
میم.قاف
«آیتالله مکارم آخر درس خارج فقهش از کار انتقال ضریح تقدیر کرده و جواب کسانی را که شبهه وارد کرده بودند که این ضریح هنوز روی قبر نصب نشده پس زیارت کردن و تبرک جستن ندارد داده. گفته ضریح نماد ارادت ما به امام حسین (علیهالسلام) است. تکریم ضریح مثل تکریم پرچم کشور است. مگر مردمی که به پرچم کشورشان احترام میگذارند یک تکه پارچه را میپرستند یا دوست دارند؟ نه آنها حس وطندوستیشان را در این حرکت نمادین نشان میدهند. احترام به ضریح هم به واسطه انتساب به امام حسین است؛ والّا چرا مردم طلاها و نقرههای دیگر را نمیبوسند. کار انتقال هم کار باعظمتی بوده و همین که در طول مسیر پول از مردم نمیگیرند، نشان بیشائبه بودن آن است.»
feri
ما میگوییم شما مگر پرده کعبه و جلد قرآن را نمیبوسید؟ اینها که جماد هستند. معلوم است که این کار به خاطر انتساب است، والّا کسی پارچه و چرم و کاغذ را که احترام نمیکند. ضریح امام حسین هم یک علامت و نماد است منتسب به امام حسین. ما به خاطر اعتقاد و علاقه و ارادت به امام حسین به ضریح و هر چیز منتسب به او احترام میگذاریم.
feri
«ابد ولله یا زهرا ما ننسی حسینا»، به خدا تا ابد حسین را فراموش نمیکنیم ای زهرا
feri
پیامبر فرمود: ’حسین منی و انا من حسین، احب الله من احب حسینا.‘ این حدیث فقط از طریق شیعیان وارد نشده، نص علمای اهل سنت هم هست؛ مثلاً ابن عساکر در تاریخش دارد.»
یا صاحب الزمان
ما میگوییم شما مگر پرده کعبه و جلد قرآن را نمیبوسید؟ اینها که جماد هستند. معلوم است که این کار به خاطر انتساب است، والّا کسی پارچه و چرم و کاغذ را که احترام نمیکند. ضریح امام حسین هم یک علامت و نماد است منتسب به امام حسین. ما به خاطر اعتقاد و علاقه و ارادت به امام حسین به ضریح و هر چیز منتسب به او احترام میگذاریم. خدا هم در قرآن میفرماید: ’قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی‘ آنها میتوانند منکر قرآن بشوند؟ در روایت از اهل سنت هم هست که از پیامبر سؤال کردند قربی کیست؟ ایشان فرمود علی و فاطمه و دو پسرشان
یا صاحب الزمان
«ابد ولله یا زهرا ما ننسی حسینا»، به خدا تا ابد حسین را فراموش نمیکنیم ای زهرا.
یا صاحب الزمان
«خوزستان دروازه تشیع ایران بوده. اولین گروههای ایرانیای که به حکومت امیرالمؤمنین ابراز وفاداری کردند، خوزستانیها بودند.
یا صاحب الزمان
«بالرّوح، بالدّم، نفدیک یا حسین.» (با روح، با خون، فدای توییم ای حسین.)
یا صاحب الزمان
مستحب است زیارت امام حسین (علیهالسلام) با همان خستگی و گرد و خاک سفر باشد. امام حسین (علیهالسلام) خودش هم خسته و گرسنه و تشنه شهید شد. حتی دفنش هم با آداب کامل نبود؛ مثلاً کفن نداشت. معلوم است که زیارتش هم بیتکلف مستحب خواهد بود.
یا صاحب الزمان
حجم
۲۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
حجم
۲۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
۶۶,۰۰۰۵۰%
تومان