جان استوارت میل میگوید زن یا مردی که اجازه میدهد جهان، یا آن بخش از جهان که او بدان تعلق دارد، نقشه زندگیاش را برایش انتخاب کند، به استعداد دیگری جز استعداد تقلید بوزینه نیازی ندارد."
Hamidy
بیگمان نقشهاش باید این باشد که در هر شرایطی، خوب یا بد، به پیش برود و با وجود زشتیهایی که در این جهان میبیند از تسلیم شدن به غم و ناراحتی پرهیز کند
شراره
شهرت وی بیشتر مدیون رمانهایی نظیر تس دوربرویل، جودگمنام، به دور از مردم شوریده و اشعاری نظیر توکای سیاه و نرّهگاوان است.
شراره
من علاقهای به چالک گونه ندارم، فکر هم نمیکنم چیزی به زن اضافه کنند... بخصوص به یک زن شوهردار، و زنی به بنیه و قد و قواره تو.”
" بیشتر مردها بعکس این فکر میکنند.”
" به من ربطی نداره که بیشتر مردها چه فکر میکنند... تازه، اگه اونطور هم که تو میگی فکر کنند... تو از کجا میدونی؟”
alireza atighehchi
اما افسوس که میل به تصنع در خمیره و سرشت بعضیهاست، و به اولین نگاه شیفته تقلید میشوند. بههرحال، شاید هم این عیب بزرگی نباشد که زنی بخواهد گیسوانش را بیشتر از آنچه هستند جلوه دهد، و تصمیم گرفت دیگر به این موضوع نیندیشد.
alireza atighehchi
کمکم میدید که حیات شهر همچون کتابی است درباره بشریت؛ چیزی بسیار تپندهتر و متنوعتر و مجملتر از حیات روحانی.
طلا در مس
این جوانان هنگامی که از او میگذشتند حتی او را نمیدیدند، یا سخنانش را نمیشنیدند. از او طوری میگذشتند که انگار از کنار جام پنجرهای میگذرند و از پشت شیشه اشیاءِ آشنا را میبینند. آنها در نظر او هر چه بودند، او در نظر آنها و برای آنها وجود نداشت.
طلا در مس
اما این احساس چیزی گذرا بود و چندی که گذشت آرابلا در روحش اظهار وجود کرد. چنان راه میرفت که گویی احساس میکند با جود دیروزی فرق دارد.
طلا در مس