هیچ چیز غمانگیزتر از این نیست
که بدانیم
ما پیش از آرزوهامان میمیریم
F313
من از این عشق ردّ نمیشوم
من در این عشق حل میشوم
آرام
چگونه است
چکیدنِ کسی
از چشمهای خودش
بلاتریکس لسترنج
مرا در آغوش بگیر
من بوی روستا میدهم
بوی دریا
بوی نمک
بوی دستانِترک خوردهی ماهیگیرِ خستهِ شهرمان
من لهجه دارم
بلند میخندم
بلند میگریم
بلند عشق میورزم
آرام
باید چنان بی صدا کنارِ قدمهایت بشکنم
تا جاودانه کنم
صلابتِ عشق را
Maryam Bagheri
محبوب من!!!
این شعرها را با مهر بخوان
کسی که هر شبِ خدا
با خیالِ تو خوابیده
جز حقیقت چیزی نمیگوید
بلاتریکس لسترنج
حیرت نکن نازنین
بر این روزها بخند
هیچ چیز غمانگیزتر از این نیست
که بدانیم
ما پیش از آرزوهامان میمیریم
Maryam Bagheri
هیچ نبود
و چیزی نخواهد بود
ولی دل دادیم
و دلداده ماندیم
که همین بی نهایت است
و قشنگ
F313
خلقِ من تنگتر از سرخترین غروبی که دیدهای
هذیانِ لحظههایی را میگوید که بی آمدن، گذشت
F313
و از میان تمامِ آرزوها
دردناکترینش
نخواستن تو در نداشتنِ توست
بلاتریکس لسترنج
حیرت نکن نازنین
بر این روزها بخند
هیچ چیز غمانگیزتر از این نیست
که بدانیم
ما پیش از آرزوهامان میمیریم
بلاتریکس لسترنج
جسارت میخواهد
نزدیک شدن
به دورترین افکار زنی که
درد بی کسی را
به مسلخِ کوچه پس کوچههایِ شهر برده
زنی که هر شب
به پابوسِ کابوسهایِ مردانه میرود
و سحر گاه
لحافش را پر می کند از هق هقِ تنهایی بی مرزش
ها ی روزگار لعنتی
با دختران غریب خود چه میکنی؟؟؟؟
بلاتریکس لسترنج