بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول) | طاقچه
تصویر جلد کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول)

بریده‌هایی از کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول)

نویسنده:اسدالله علم
امتیاز:
۴.۵از ۶۷ رأی
۴٫۵
(۶۷)
جشن‌های دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران را آن چنان که شاه آرزو داشت برپا ساخت و جزیره کیش را که قرار بود با اجرای برنامه‌ای جامع، مرکزی برای جلب سیّاح از شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس گردد، در عمل تبدیل به کانون بسیار لوکسی برای شاه و اطرافیان او کرد.
Javad Sobouti
برنامه آموزش و بهداشت رأیگان نیز چندان معناًیی نداشت. در ۱۳۵۵ تنها ۷۵٪ کودکان به آموزش دسترسی داشتند، آن هم در شرایطی که حتّی در پایتخت مدرسه‌ها تا سه نوبت کار می‌کردند و شمار شاگردان هر کلاس به ۸۰ـ۷۰ تن می‌رسید. بر پایه گزارش سال ۱۹۷۹ بانک جهانی، درصد اشخاص بالغ باسواد در ۱۹۷۵، در تانزانیا ۶۶، در ترکیه ۶۰ و در ایران ۵۰ بیش نبود، هم‌چنین در ۱۹۷۷ انتظار عمر متوسط در ترکیه ۶۰ در ایران ۵۲ و در هندوستان و تانزانیا ۵۱ سال بود. به زبان دیگر چه در زمینه آموزشی و چه در زمینه بهداشتی، وضع ایران از کشورهایی که درآمد کمتر یا خیلی کمتر داشتند، بهتر نبود.
mo az
امشب ساعت یک صبح است که به تهران برمی‌گردم. در این جا خبر مهمّی نبوده جز این که رادیو لندن گویا به انتخابات ایران حمله کرده است. یکی نمی‌پرسد پدرسوخته‌ها به شما چه ربطی دارد؟ بر فرض انتخابات ایران خراب، به رادیو لندن چه مربوط است؛ مگر شما فضول‌باشی محلّه هستید؟ از آن بدتر آن که روزنامه اطلاعات هم جواب داده است، یعنی مدرک باقی گذارده.
محمد
مصدّق مظهر آرزوهای ملّت برای گرفتن حقّ کشور و تأمین آینده‌ای بهتر بود.
parisa.h.25
وقتی سر شام رفتم از من پرسید: آیا میل داری با دختر قوام ازدواج کنی؟ تعجّب کردم که این چه حرفی است! گفتم: دختر قوام کیست؟! گفت: دختر قوام شیرازی، همان کسی که پسرش داماد شاه و شوهر شاهدخت اشرف است. گفتم: چنین مطلبی را اصلاً فکر نکرده بودم از کجا سر‌چشمه می‌گیرد؟ گفت: امر شاه است! گفتم می‌توانم بگویم نه! گفت: نه!
معصومه
معلوم گردید به واقع عَلَم شخصاًً این خاطرات را به دور از چشم محمد‌رضاشاه تهیّه و تنظیم می‌کرد ولی از آنجا که وحشت آن را داشته که مبادا آنچه را که می‌نویسد به دست شاه برسد. در تدوین مطالب طوری قلم را به کار می‌گیرد که اگر چنین اتفاقی افتاد مشکلی برای او ایجاد نشود.
معصومه
اردوی پنج‌هزار نفری که وسیله ما داده خواهد شد، در هر ماه یک صد و پنجاه هزار دلار خرج دارد. شوخی نیست، این اردوی آوارگان فلسطین است.
فردین
بعدازظهر به كاخ گلستان برای جشن سالروز تولد حضرت امام عصر رفتم. من در جلسات مذهبی دربار معمولاً شركت نمی‌كنم. چون وقت ندارم. دكتر باهری معاون من می‌رود و ترتیب پذیرایی مردم را كه خیلی هم استقبال می‌كنند می‌دهد. ولی این عید به خصوص را مرتب می‌روم كه خودم را از جرگه بهایی‌ها كاملاً مشخص و متمایز بكنم. این بهایی‌های بی‌وطن در همه شئون رخنه كرده‌اند. مخصوصاًً مشهور است كه نصف اعضای دولت بهایی هستند و مردم از این بابت خیلی ناراضی هستند. سپهبد ایادی طبیب مخصوص شاهنشاه كه متأسفانه مشهور بهایی است. از این حیث شاهنشاه خیلی صدمه می‌خورد.
محمد
چون روز عاشورا بود، حوالی ظهر تکیّه دزآشیب رفتم. بعدازظهر برای مجلس ( کاخ) گلستان، ( که) عزاداری از طرف شاهنشاه است رفتم، جلسه خیلی پُر بود. جمعیتی در حدود بیست و پنج هزار نفر و خیلی آبرومند.
معصومه
کم‌کم مردم فهمیدند که ما حتّی زندگی شخصی خودمان را هم وقف آن‌ها کرده‌ایم.
فردین
هنگامی که کارتر اعلام کرد که به کشورهای عضو ناتو هم‌چنین اسراییل، استرالیا، نیوزیلند و چند کشور دیگر بدون قید و شرط اسلحه خواهد فروخت ولی نام ایران را در این فهرست نیاورد، باز هم شاه به علم می‌گوید: " ... یعنی اهمیّت سوق‌الجیشی ایران برای آمریکا از نیوزیلند هم کمتر است؟ شاید آمریکا و شوروی عملاً می‌خواهند دنیا را بین یکدیگر تقسیم کنند..."
محمد
واقعاًً کارهای بزرگ به دست این شاه برای این کشور شده است. به این جهت است که او را می‌پرستم، یعنی اگر یک قدرت مطلق می‌باشد، این قدرت مطلق، مطلقاًً محو در ترقی و پیشرفت کشور است و اعتلای ایران. حال اگر دموکراسی نداریم، به جهنّم که نداریم، مگر دموکراسی‌های غربی چه می‌کنند و چه گلی به سر مردم خود زده‌اند؟ جز آن‌که یک عدّه معتاد و بلاتکلیف و بی‌علاقه و بی‌تفاوت دارد در کشورهای غربی بار می‌آید... .
فرزانه
با گذشت زمان و بالا رفتن سن، آدمی به آب و خاک خود بیش از پیش خو می‌گیرد و با آن پیوندی استوارتر پیدا می‌کند.
Avash
به شاه عرض کردم، این جشن آن‌قدر اهمیّت نداشت که شخصاًً تشریف بیاورید. فرمودند، می‌خواهم به جای گریه و ندبه که بین ما مردم این‌قدر معمول است، جشن و شادمانی را تشویق کنم.
میرزاقلمدون
روز عاشورا بود، حوالی ظهر تکیّه دزآشیب رفتم. بعدازظهر برای مجلس ( کاخ) گلستان، ( که) عزاداری از طرف شاهنشاه است رفتم، جلسه خیلی پُر بود. جمعیتی در حدود بیست و پنج هزار نفر و خیلی آبرومند.
زیـ نب
به رغم بودجه عظیمی که صرف تبلیغات می‌شد، مردم نسبت به خبرهای رسانه‌های گروهی داخلی بی‌اعتنا بودند و علّت این امر گذشته از عدم امکان مشارکت آنان در فرایند تصمیم‌گیری سیاسی، شیوۀ ناشیانه تبلیغاتی بود.
🌱ehsan
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است چو یار ناز نماید، شما نیاز كنید
علیرضا طاهری نیا
شهبانوی رئوف خوش‌قلب قبول کردند به آن‌ها که هنوز نمی‌توانند شهریّه بدهند قرض بدهند، البتّه برحسب پیشنهاد شاهنشاه.
فردین
عصری لایحۀ خانواده را با ( جواد صدر) ، وزیر دادگستری و دکتر ( محمّد) باهری بررسی کردیم.
فردین
امروز در تهران از شاهنشاه استقبال بزرگی به عمل آمد. می‌گویند یك میلیون و نیم نفر شركت كرده‌اند. احتیاج به این كارها نیست. اگر برای چشم داخلی‌ها است كه اغلب می‌دانند به چه صورت این مردم را جمع‌آوری كرده‌اند و اگر برای خارجی است كه خارج اعتنایی به آن ندارد. چنان كه یقین دارم در هیچ‌جا منعكس نخواهد شد. جز در این گرمای تابستان باز هم مردم را ناراضی كردن نتیجه ( ای) عاید نمی‌شود.
فرزانه
از یک‌سو آرزو داشت جامعه‌ای از نظر مادی پیشرفته و کم و بیش غربی برپا سازد و از سوی دیگر کوشید از نظر سیاسی به خودکامگی سده پیش گراید.
haji
شنبه ۲/۱۲ /۴۹ بوشهر رفتیم. شاهنشاه بر سر چای سرد ( ی) كه تقدیم شد، عصبانی شدند. عصر برگشتیم. هنوز عصبانی هستند. من فكر می‌كنم عصبانیت شاه به علت وصول گزارش بحرین باشد... شب یكی از همراهان كه پیرمرد تریاكی است، خواست به شاه تریاك تقدیم كند بكشند. برای رفع عصبانیت خوب بود. من شدیداً مخالفت كردم عرض كردم، " من خودم ( بی‌بند و بار) bohemicn هستم، ولی شاه ایران كه قاچاقچی را اعدام می‌كند، حق ندارد لب به تریاك بیآلاید." با آن‌كه شاه عصبانی‌تر شدند، ولی با كمال انصاف عرض مرا قبول فرمودند.
ناصر
جواب‌هایی مرحمت فرمودند که بگویم. خلاصه این که شما آخوندها از زمان قدیم، یعنی زمان پدرم، با قانون عدلیه، نظام وظیفه، رفع حجاب و در موقع خودم با تقسیم املاک و رأی نسوان مخالفت نمودید. تحمّل کردم. بدانید حالا حرفتان به جایی نمی‌رسد، واقعاًً درست می‌فرمودند.
فردین
همان وقت، دو سال پیش، من عریضه‌ به شاهنشاه که در سویس تشریف داشتند
فردین
بعدازظهر بلافاصله شرفیاب شده، دو ساعت گردش رفتیم. بسیار خوب و خوش گذشت. به شاهنشاه عرض کردم، این همه کار شما را از پا خواهد انداخت و بدبختی عظیمی دامنگیر مملکت خواهد شد.
فردین
صبح سه‌شنبه ۲ خرداد شاهنشاه سفر طولانی چکسلواکی، آلمان، کانادا، آمریکا ( و) ترکیه را آغاز فرمودند، مجموعاًً سی و پنج روز طول خواهد کشید.
فردین
عصر اوقاتم تلخ شد. گزارش بدی از آلمان رسید که دانشجویان در تلویزیون کلن مصاحبه بسیار بدی بر علیه شاهنشاه کرده‌اند. نمی‌دانم ساواک این همه اظهار اطمینان می‌داد، این چیست؟ فوق‌العاده از این سفر شاهنشاه به آلمان ناراحت هستم. اگر بهمن قشقایی را سال گذشته اعدام نکرده بودند، قبل از حرکت شاهنشاه گرویی خوبی بود
mo az
یک بار که رییس دارایی زاهدان بیش از اندازه کارشکنی می‌کرد و دستور او را به بهانه تعارض با مقررّات انجام نمی‌داد، به دنبال او فرستاد. از قضا هنگامی سر و کلّه رییس دارایی پیدا شد که علم سرگرم بازی تنیس بود. دوباره از او جویای دستوری که داده بود شد و باز همان بهانه‌های همیشگی را شنید. علم به چند تن از پیشخدمت‌های خود دستور داد رییس دارایی را با طناب به درختی کم‌سایه ببندند و خود بازی تنیس را از سر گرفت. بسته ماندن به درخت در زیر آفتاب سوزان بلوچستان چندان دلپذیر نیست و پس از اعتراض‌های آغازین هنگامی که رییس دارایی دریافت که گوش علم بدهکار نیست و خود با خطر آفتاب‌زدگی روبروست، با التماس درخواست رها شدن کرد و قول داد از آن پس دستور‌های فرماندار کلّ جوان را اطاعت کند.
زیـ نب
علم از همان آغاز مرتّب گزارش‌های مفصلّیّی درباره وضع منطقه خود و هم‌چنین مسئله‌های کلّی‌تری که به نظرش می‌رسید، مستقیم به حضور شاه می‌فرستاد. شاه در آن زمان قدرت چندانی نداشت و رویارویی با مسائل مهم کشور و تصمیم‌گیری درباره آن‌ها به عهده قوام بود و این وضع چندان به مذاق شاه که آرزوی مداخله بیشتر در حکومت کشور را در سر می‌پروراند، خوش‌آیند نبود. شاه و اطرافیانش می‌کوشیدند کسانی را که به نظر با‌ کفایت می‌رسند و می‌توانند در آینده کشور مؤثر باشند، به گرد خویش آورند.
زیـ نب
تقدّم شاه دو چیز بود، یکی این که درآمد نفت را تا آن‌جا که شدنی بود افزایش دهد، و دیگر این که درآمد مزبور را پیش از هر چیز صرف خرید اسلحه و گسترش ارتش کند. از هنگامی که برنامه‌های پنج ساله آبادانی به راه افتادند، فرض بر این بود که درآمد نفت به مصرف عمران کشور برسد، ولی در عمل به دنبال هر " پیروزی نفتی" پیش از آن که دولت فرصتی برای اندیشیدن به طرح‌های نیمه‌کاره یا انجام‌نیافته پیدا کند، شاه فهرست درازی از نیازمندی‌های ارتش عرضه می‌داشت و دیگر کسی را یارای گفت‌وگو نبود ــ تنها در بودجه سال ۱۳۵۲ ناگهان هزینه سرمایه‌گذاری ارتش ۳۰۰ درصد و هزینه جاری ۲۰۰ درصد افزایش یافت.
🌱ehsan

حجم

۸٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲۷ صفحه

حجم

۸٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲۷ صفحه

قیمت:
۲۳۱,۰۰۰
تومان