- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب ژه
- بریدهها
بریدههایی از کتاب ژه
نویسنده:کریستین بوبن
مترجم:دینا کاویانی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۴۷ رأی
۳٫۸
(۴۷)
مردهها اینقدر هم نمردهاند. همین را دربارهٔ زندهها هم میتوان گفت؛ زندهها هم اینقدر زنده نیستند.
ماهی
حقیقت را که بگویید، باعث میشود یا سیلی بخورید یا تشویق بشوید.
Mithrandir
هیچچیز پایدار نیست. اینجا هیچچیز تا ابد نیست
ماهی
وقتی کسی را دوست داشته باشیم، همیشه، تا آخر دنیا، چیزی داریم که به او بگوییم یا برایش بنویسیم.
pejman
پروردگارا! ما را در برابر دوستدارانمان محافظت بفرما!
pejman
مردهها اینقدر هم نمردهاند. همین را دربارهٔ زندهها هم میتوان گفت؛ زندهها هم اینقدر زنده نیستند.
Aysan
«وقتی کسی را دوست داشته باشیم، همیشه، تا آخر دنیا، چیزی داریم که به او بگوییم.»
Emma
آنچه نمیشناسیم ما را میترساند.
Aysan
زندگی هدیهای است که هر صبح، بهمحض بیدارشدن، روبانهایش را باز میکنم. زندگی هدیهای است که هر شب، پیش از بستن پلکهایم، زیباترینش را کشف میکنم
pejmannavi
پروردگارا! ما را در برابر دوستدارانمان محافظت بفرما!
Mithrandir
گهگاهی، حتی اگر بخواهیم کاری انجام دهیم، واقعاً آن را انجام دهیم.
Aysan
حقیقت را که بگویید، باعث میشود یا سیلی بخورید یا تشویق بشوید. بدتر از همه این است که هیچوقت کسی حرف شما را باور نمیکند.
حقیقت باورنکردنی است.
پریسا
آنچه با آن زندگی میکنیم از ما جدا میشود و بر روی اشیائی که اطرافمان است مینشیند.
ناهید
آنچه نمیشناسیم ما را میترساند.
Pariya
وقتی کسی را دوست داشته باشیم، همیشه، تا آخر دنیا، چیزی داریم که به او بگوییم.
pejmannavi
چه اتفاقی برای چیزهایی میافتد که کسی آنها را نمیبیند؟ بزرگ میشوند؛ هر چیزی که بزرگ میشود، در ناپیدایی بزرگ میشود و با گذشت زمان نیروی بیشتروبیشتری و جای بیشتروبیشتری میگیرد
ناهید
باید بهفکر مادرها بود که از شدت میلشان به خوببودن بد میشوند
Saeid
آسمان به رنگ آبی در دریاچه سقوط میکند و به رنگ سبز فرومیرود و به رنگ سیاه غرق میشود. انواع مختلف سیاه در رنگ سیاه وجود دارد؛ آبهای سن سیکست سیاه ارغوانی روشن هستند؛ پر آشوب، شبیه چشمان حسودها.
حسین
لبخندش تیرگی کل دنیا را از بین میبرد.
Pariya
برایشان توضیح دادهام. میدانند که هرچیز خوبی شکننده هم هست
Saeid
وقتی مگسها کمی استراحت میکنند، حالتهای بامزهای دارند؛ پاهای جلوییشان را بلند میکنند و آنها را بههم میمالند؛ این حالتشان شبیه حالت فروشندهای است که معاملهای را بهخوبی پیش برده است و چیزی را بهقیمت خوبی فروخته است و به خودش میبالد و به خودش تبریک میگوید.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
رازها دانههای فلفل روی نوک زبان هستند. دیریازود، زبان را میسوزانند و شیطانکی را نشان میدهد که بین دندانهای بههمفشردهمان آشپزی میکند. و بعد از آن باید حرف بزنی و بازهم حرف بزنی.
شلاله
وقتی کسی را دوست داشته باشیم، همیشه، تا آخر دنیا، چیزی داریم که به او بگوییم یا برایش بنویسیم.
Saeid
بله، یکریز با تو حرف میزنم. بهجز کلمهها، چیزهای دیگری هم برای حرفزدن هست.
Saeid
اگر نتوانید در هر چیزی که پایان مییابد، چیزی را که آغاز میشود پیدا کنید، نگرانکننده است.
کمالی
لبخند از صورتی که روی آن پدیدار میشود جدا میشود. لبخند شبیه فوج پیشقراولها، تغییری در بدن است که بیشتر از بدن عمر میکند_که از بدن جدا میشود و به دورها پرواز میکند_بسیار دورتر از صورتی که از رویش بلند شده است؛ جایی که به وجود آمده است.
mercy
پروردگارا! ما را در برابر دوستدارانمان محافظت بفرما!
مهسا
وقتی کسی را دوست داشته باشیم، همیشه، تا آخر دنیا، چیزی داریم که به او بگوییم یا برایش بنویسیم.
مهسا
زندگی هدیهای است که هر صبح، بهمحض بیدارشدن، روبانهایش را باز میکنم. زندگی هدیهای است که هر شب، پیش از بستن پلکهایم، زیباترینش را کشف میکنم
مهسا
ترجیح میدهم وارد دنیا نشوم و آستانهٔ در بمانم و نگاه کنم، تا ابد نگاه کنم، عاشقانه نگاه کنم فقط نگاه کنم.
کاربر ۲۲۱۸۰۸۴
حجم
۹۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۹۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومان