اگر چیزی وجود داشت که سوسیالیسم را با آزادی فردی جمع میکرد، من هنوز سوسیالیست بودم، زیرا هیچ چیزی بهتر از یک زندگی توأم با قناعت و ساده و آزاد در جامعهای تساویطلب ممکن نبود وجود داشته باشد. مدتی گذشت تا سرانجام پی بردم که این تصور، رؤیای زیبایی بیش نیست و آزادی مهمتر از برابری است؛ و کوشش برای محقق ساختن برابری، آزادی را به خطر میافکند؛ و اگر آزادی از دست برود، دیگر حتی برابری هم در میان ناآزادان نخواهد بود.
فواد انصاری
اگر پول زنجیری است که مرا به زندگی انسانی، جامعه را به من، من و طبیعت و آدمی را به یکدیگر پیوند میدهد، آیا زنجیر زنجیرها نیست؟ آیا پول نمیتواند تمام بندها را باز کند و از نو ببندد؟ بنابراین، آیا پول عامل جهانشمول جدایی نیست؟ پول نمایندهٔ راستین جدایی و نیز نمایندهٔ راستین پیوندهاست
فواد انصاری
ارباب نمیتواند، هرگز از جهانی که زیستگاه اوست جدا شود و اگر این جهان نابود شود، او نیز با آن نابود خواهد شد. تنها بنده میتواند از جهان «داده» برتر رود و نابود نشود. تنها بنده میتواند جهانی را که او را در بندگی شکل میدهد و ثابت نگاه میدارد و دگرگون کند و جهانی بیافریند که خود آن را شکل دهد و در آن آزاد باشد.
هگل، خدایگان و بنده
فواد انصاری