
بریدههایی از کتاب گیلداد
۳٫۹
(۸)
پیرزن آرام بود. دوزانو روی خاک نشسته بود و به چوبدستش تکیه داده بود. با چشمان تورفته، سایهٔ درخوننشستهٔ فرزندش را میدید؛ اما بیتابی نمیکرد. اجازه نمیداد احساسات مادرانه عظمت کار سُترگ فرزندش را خدشهدار کند. با افتخار سرش را بلند نگه داشته بود و با تبسمی محبتآمیز به میوهٔ باغ زندگیاش نگاه میکرد. گویی زنجیری گران نگاه معصومانهٔ مادر و فرزند را در هم گره میزد.
گل پری
همهٔ آدمهای حکومت، که در این چند سال با آنها برخورد کرده بود، از همین قماش بودند. آدمیت برایشان یک جو نمیارزید. برای صنّارسیشی، همهچیز دهاتیها را به مسخره میگرفتند؛ درست مثل همین آژان تیموری که وقتی کدخدا پول را در جیبش گذاشت رنگ عوض کرد و از قصههای مسخرهاش دست کشید. از کیاستها و سیاستهای خود شاهنامه ساخت. نامهٔ تحکمآمیز بهرامخان را بالای چشمانش گرفت و گفت: «امرِ خان مُطاع! شما بفرمایید. فردا، کلهٔ صبح، تا منقلتان را روبهراه کنید، من قشونکشی کردهام.»
Tamim Nazari
رعیت باید جان بکند و عرق بریزد تا ارباب و آن تولهٔ بیچشمورویش بروند در قمارخانههای شهر حرامی کوفت کنند
Tamim Nazari
ماه و خورشید دو تا برادر و خواهر بودند. از دست آزار و اذیتهای نامادری به تنگ آمده بودند. دائم گریه میکردند و دعا میکردند که خداوند آنها را به صورت ماه و خورشید درآورد. خدا هم دعایشان را برآورده کرد و آنها را به آسمان برد. یک روز خواهر، که خورشید شده بود، به برادرش، که ماه شده بود، گفت: ’تو روز بیرون بیا و من شب؛ گناه است که من روز بیرون بیایم و نامحرم مرا ببیند.‘ ماه قبول نکرد و گفت: ’شب همهجا تاریک است و اوشانان بیرون میآیند. ممکن است تو را با خود ببرند. بهتر است تو روزها بیرون بیایی و با نور تند و تیزت چشمان آنها را بدوزی.‘ خورشید گفت: ’ولی من برای تو نگرانم. اگر شبها بیرون بیایی، موقع گذشتن از آسمانِ قبرستان و باغهای خلوت و تاریک نمیترسی؟‘ ماه گفت: ’نه، همیشه ستارهای را کنارم نگه میدارم تا در وقت دشواری و خطر به من کمک کند.‘ ...
Tamim Nazari
موهایش را به دهانش فروکردم و زیر چانهاش را فشار دادم. فکر کردم شاید حالش به هم بخورد و طفل را پس بیندازد. اما چه فایده؟ هر چه زور زدیم نشد. شاباجی میگفت: ’اسم مادرشوهرش را صدا بزنیم؟‘ بیچاره عین من نبود که رنگ مادرشوهر دیده باشد؛ تا اسمش را صدا زدند، از ترسش فارغ شدم. ش
گل پری
حجم
۵۲۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۸۲ صفحه
حجم
۵۲۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۸۲ صفحه
قیمت:
۱۴۴,۰۰۰
تومان