بریدههایی از کتاب بررسی
۴٫۶
(۱۲)
تمام عقب ماندن و کندی پیشرفت اسلام، از همین آزادیی است که میدهد و از همین زمینهای است که برای انتخاب انسان میسازد. اسلام اگر میخواست خلق را بغلطاند خیلی زودتر به مقصد میرسید. علی میتوانست با یکصدم پولی که معاویه میداد، معاویه را با ریش و سبیلش خفه کند و از میدان به در برد. اینها نمیخواهند حکومت کنند. میخواهند خلق با انتخاب خویش آنها را برگزینند. و این است که عقب میمانند، در حالی که دیگران جلودار شدهاند
محمد پوررجب
مذاکره هنگامی امتیاز آفرین است که تو گلوی دشمن را فشرده باشی و نفسش را گرفته باشی وگرنه او جز منافع خودش دیدگاهی ندارد و به راحتی تو را وجه المصالحه قرار میدهد.
محمد پوررجب
ما تا هنگامی در میان تضادِ خدا و خرما میمانیم که خدا بر ما شیرین نشده و خرما نشده، در این سطح دیگر تضادی نیست، که انسان به راحتی از آنچه دوست دارد، در راه آنچه که بیشتر دوست دارد میگذرد و به هوسهایش جهت میدهد و از آنها بهره میگیرد.
کاربر ۲۰۵۴۷۴۴
که ماندن، گندیدن است.
سپهر
در جواب آن بیخبر که میپرسید من خدا را قبول ندارم؛ چون او را نمیبینم، من فقط پدیدهها را احساس میکنم، گفته شد که تو مثل آن گردنکشی هستی که عکس خودش را در آینه دیده و بانگ بر میدارد من فقط عکس خودم را میبینم. چه کسی میتواند نور را به من نشان بدهد؟! غافل از این که تو با نور میبینی و با این واسطه احساس میکنی و درک میکنی و خدا نور هستی و گواه هستی و شاهد هستی است.
کاربر ۲۰۵۴۷۴۴
ما باید در پاسخگویی، تنها سؤال را در نظر نگیریم، که انگیزه و عامل آن را هم منظور بداریم. باید در پاسخ، جواب عامل و انگیزهٔ سؤال هم داده شود. پاسخی که عاملها را در نظر نمیگیرد به حالت بچههایی میماند که دستها را مؤدب میاندازند و با حالت معصومی دهانها را باز میکنند و سرود میخوانند.
سپهر
انسانی که خودش را هرز کرده و خوش بوده و کیف کرده، در واقع از آنجا لذت برده که نمیداند چه از دست داده، فقط حساب کرده که چه به دست آورده است.
سپهر
ما تا هنگامی در میان تضادِ خدا و خرما میمانیم که خدا بر ما شیرین نشده و خرما نشده، در این سطح دیگر تضادی نیست، که انسان به راحتی از آنچه دوست دارد، در راه آنچه که بیشتر دوست دارد میگذرد و به هوسهایش جهت میدهد و از آنها بهره میگیرد.
سپهر
هیچ گاه نمیتوان آزادهای را به بردگی گرفت حتی اگر خودش بخواهد.
f.r
حرکت از لحظهای آغاز میشود که تو میان آنچه که هستی و آنچه که باید باشی، فاصله را احساس میکنی.
f.r
آن عملی که در شناخت و علاقهٔ ما ریشه ندارد، جز سنگینی و خستگی و وازدگی و نفرت، ثمری نخواهد داد.
م.ح
هیچ کس دشمن را آزاد نمیگذارد تا خودش به اسارت برود. و هیچ احمقی آزادی را در این نمیبیند که پس از مشخص شدن جبههها، دشمن را در سینهٔ خویش و با شیرهٔ جان خویش، سیراب کند تا خود ریشه کن شود؛ آن هم دشمنانی که به تعبیر قرآن اگر به پیروزی برسند حتی به پیمانهاشان عمل نمیکنند. دلهاشان از کینه سرشار است، گرچه زبانهاشان به طرف ما میچرخد.
H.S
مسألهٔ بردهداری اسلام، همان مسألهٔ اسرای جنگی است که فقط در جنگهای عقیدتی و پس از آگاهی و تبیین، تحقق مییابد، نه مسألهٔ شکار سیاهان آفریقا و داستان «کلبهٔ عمو تُم».
f.r
از آنجا که عمل بینهایت رابطه دارد، ارزش عمل وابسته به بینشی است که تو از این رابطهها داری. اگر میشنویم: «ضَرْبَةُ عَلی یوْمَ الْخَنْدَقِ اَفْضَل مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَینِ؛ یک ضربت علی در روز جنگ خندق از تمامی عبادتها افضل است، با همین اصل میتوانیم بفهمیم که چرا؛ چون علی رابطهٔ این ضربت را با عبادت تمامی خلق دیده و با این بینش این گام را برداشته و این ضربت را فرود آورده است.
mohdiu
من کسانی را سراغ دارم که به خاطر پافشاری معلم تعلیمات دینی، با آن که زمینهٔ مذهبی داشتند، به بیبند و باری رو آوردند. آن عملی که در شناخت و علاقهٔ ما ریشه ندارد، جز سنگینی و خستگی و وازدگی و نفرت، ثمری نخواهد داد.
سپهر
مارکسیسم یک مسأله است و در جامعهٔ ما یک پدیده و یک حادثه است
سپهر
جامعهٔ انسانی را در فلسفهٔ علمی تاریخ بر اساس رابطه با ابزار تولید تقسیم میکنند. در این بینش، جامعهٔ انسانی به دو دسته، دو طبقهٔ مالک ابزار، که استثمار کننده است و هیچ کار نمیکند و طبقهٔ فاقد ابزار که استثمار شده است و همهٔ بارها به عهدهٔ اوست تقسیم میشود. البته طبقهٔ متوسط هم در جامعهٔ سرمایهداری، در این تقسیم بندی راه پیدا کرد
f.r
رسولان روشنگریها داشتند و کسانی که با آنها بودند، یا ابوذر میشدند و یا ابوجهل. وجود فیاض، تو را همانطور نمیگذارد، که پس از بینشها، تو یا در راه میتازی که ابوذری و یا سنگ راه میمانی که ابوجهلی. این مربوط به انتخاب توست.
f.r
رسولان میخواستند زمینهٔ انتخاب انسان و زمینهٔ خوب شدن او را فراهم کنند. آنها نیامده بودند که آدمها را به سوی خوبی بغلطانند و به دوش بگیرند... که میخواستند انسان خودش گام بردارد و پیش بیاید و پبش بیاید.
f.r
این اسلام است. این هم حدود آزادی سیاسی آن، در حالی که میخواهد انسان خود انتخاب کننده باشد. از انتخاب نشدنها وحشت ندارد، که نوح نهصد و پنجاه سال نالید و تنها ماند و قدم از راه بیرون نگذاشت تا آنجا که تجاوزها و طغیانها راه را بر عصیانگران بیباک بست و سنگهای کنار راه و درّههای عمیق، جوابگوی کسانی شد که از راه بیرون زده بودند و چشمها را بسته بودند.
f.r
حجم
۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
قیمت:
۱۷,۰۰۰
تومان