بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کلاه پوستی برای رفیق یفیم سمیونوویچ راخلین | طاقچه
تصویر جلد کتاب کلاه پوستی برای رفیق یفیم سمیونوویچ راخلین

بریده‌هایی از کتاب کلاه پوستی برای رفیق یفیم سمیونوویچ راخلین

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۴.۲از ۱۵ رأی
۴٫۲
(۱۵)
او زیر لبی غرید: «فیما! چه‌کار می‌کنی؟ آیا خبر داری حزب کمونیست شوروی هجده میلیون عضو دارد؟ این برای خودش یک ارتش است، یک ارتش آماده به خدمت. آن وقت تو علیه این ارتش دست بلند کرده‌ای! این‌ها قدرتمندند و تو هیچ کاری علیه‌شان نمی‌توانی بکنی!» یفیم گفت: «سالومو یفسییویچ، هجده میلیون عضو حزب چه ربطی به قضیه من دارد؟ من که مخالف آن‌ها نیستم. همه آن چیزی که من می‌خواهم فقط یک کلاه پوستِ خوب است، نه کلاهِ درست‌شده از گربه نره پشمالو. حداقل، خرگوش بدهند، مثل همان خرگوشی که به کوستیا داده‌ان
yazdaan
زیرا حزب خواهان وفاداری ماست، نه عشق ما. من مجازم که از حزب بدم بیاید اما موقعی که لازم باشد من سرباز حزب خواهم بود.
imaanbaashtimonfared
تو فکر می‌کنی که اگر علیه رژیم شوروی ننویسی، ما می‌آییم و ازت تشکر می‌کنیم؟ نه، اشتباه می‌کنی. فقط کافی نیست که علیه ما نباشی. تو باید طرفدار ما باشی و علنآ این طرفداری‌ات را هم در نوشته‌هایت و در سخنانت ابراز کنی
imaanbaashtimonfared
آدم‌ها هر جایی که باشند، همان‌جوری‌اند که همیشه بوده‌اند.
Standing MAN
اما به جای من شوشوگین را عضو کردند. و این جناب 'کتابخانه `را می‌نویسد 'کتابخوانه `باورت می‌شود؛ و حالا آمده‌اند ایشان را کرده‌اند عضو فرهنگستان ادبی کشور. آن‌ها با این کارشان به من توهین کرده‌اند و همه این را می‌دانند، پس من هم به خودم حق می‌دهم که چاک دهانم را باز کنم و هر چه دلم می‌خواهد بگویم. اما من این حرف‌ها را فقط در خانه‌ام می‌زنم، زیرا حزب خواهان وفاداری ماست، نه عشق ما. من مجازم که از حزب بدم بیاید اما موقعی که لازم باشد من سرباز حزب خواهم بود. تو نویسنده‌ای و باید تفاوت بین واژه‌های 'مجاز` و 'ملزم` را بفهمی. من آنچه را که لازم باشد انجام می‌دهم، و از همین‌رو مجاز به انجام خیلی کارها هستم. اما اگر تو آنچه را که لازم است انجام ندهی، پس فقط مجاز به انجام کارهای خیلی کمی هستی. خیلی خیلی کم. این دیالکتیک است.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
یفیم ذهنی داشت که فقط چیزهای خوشایند را به خود راه می‌داد.
imaanbaashtimonfared
البته هر دوی آن‌ها از شنیدن چنین خبری خوشحال می‌شدند چون آن‌ها از هر چیزی که باعث رسوایی و آبروریزی حکومت کشورشان می‌شد یا آن را وادار به عقب‌نشینی می‌کرد قلبآ خوشحال می‌شدند. و عجبا که این حکومت همان حکومتی بود که قهرمانان کتاب‌های یفیم به خاطرش حاضر بودند جانشان را فدا یا اعضای بدنشان را اهدا کنند.
imaanbaashtimonfared
واسکا نشانه‌های این توطئه جهان‌گستر را در همه‌جا می‌دید. شب‌ها که به آسمان نگاه می‌کرد، ستاره‌ها اَشکال صهیونیستی توطئه‌گرانه تشکیل می‌دادند و به یکدیگر چشمک‌های مشکوک می‌زدند. در طراحی ساختمان‌ها و خیابان‌های شهر نمادهای محرمانه صهیونیستی را تشخیص می‌داد. در داخل صفحات روزنامه‌ها و مجلات، ستاره‌های شش‌گوشِ مخصوص یهودیان و دیگر طرح‌ها و نقش‌های صهیونیستی را پیدا می‌کرد
imaanbaashtimonfared
یفیم حالا به این نتیجه رسیده بود که کسب تأیید منتقدانی که در نشریات داخلی قلم می‌زنند هیچ فایده‌ای ندارد: درست است که از شما تمجید می‌کنند، اما نزد عامه مردم منفور می‌شوید.
میرزاقلمدون
مرد جوان در ارتش هیچ‌وقت نباید سؤال‌هایی را بپرسی که جوابشان کاملا واضح و مبرهن است
میرزاقلمدون

حجم

۱۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۶ صفحه

حجم

۱۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۶ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
تومان