بریدههایی از کتاب چائوشسکو؛ ظهور و سقوط دیکتاتور سرخ
۳٫۸
(۶۰)
چند هزار کارگر «قابل اعتماد» را از کارخانههای اطراف بخارست جمعآوری کردند و با نهایت آرامش سوار دهها اتوبوس کردند و آنها را به شهر آوردند. آنها شب را زیر نظارت حزب کمونیست رومانی در مهمانخانهها و خوابگاههای پادگانها در بخارست گذراندند. صبح ۲۱ دسامبر ۱۹۸۹ جمعیت در برابر ساختمان کمیته مرکزی شهر بخارست تجمع کردند تا به سخنان «هماهنگکننده» ـلقبی که دیکتاتور رومانی به خودش داده بودــ گوش کنند. دو بوقچی حزب که وظیفه شعار دادن و شور و حال بخشیدن به تجمع را داشتند شروع کردند به طرح شعارهای آشنای قدیمی علیه «خرابکاران ضدانقلابی» ای که مسئول مسائل رومانی بودند. آنها همچنین از حاضران در میدان خواستند یکصدا فریاد برآورند بر پیمان وفاداری ابدیشان به «هماهنگکننده» استوارند و در این وفاداری هیچ خلل و گسستی رخ نخواهد داد.
امیرحسین
نظامهای دیکتاتوری از قبیل نظام چائوشسکو فقط در محیطی قادر به ادامه حیات است که مشخصه آن سطح نازل فرهنگیاش است. فرهنگ، بزرگترین دشمن دیکتاتور و قدرتهای اوست. اینها دو نیرویی هستند که در تعارض دائمی با یکدیگر قرار دارند و در نبردی جانانه و ریشهای رویاروی هم قرار گرفتهاند.
شقايق بانو
وقتی ملتی سرکوب میشود به ناگزیر حس نوستالژیکش درباره گذشته تقویت میشود
میرزاقلمدون
حیلهگری رهبران کمونیست این بود که موقعیتی را ایجاد کرده بودند که در آن کسب هر چیزی، هر چقدر هم ناچیز و حقیر، به عنوان نشانهای از خیرخواهی و سخاوتمندی دیکتاتور تلقی میشد. اگر چیزی به مردم داده میشد، خوشحال میشدند، در حالی که در هر کشور دیگری آن چیز حق مردم به شمار میرود. در نتیجه، احساسی که مردم رومانی به دیکتاتورشان داشتند به حس قدرشناسی و بعضی وقتها مداحی و تملق تمامعیار تبدیل شد.
مروارید ابراهیمیان
مردم چرا اینقدر خشمگین و عصبانی بودند؟ زیرا در رومانی چائوشسکو بیشترین فضاحت این بود که شما برای رسیدن به هر چیزی ـچیزهایی که در هر جای دیگر کره خاکی رسیدن به آنها حق عادی و بدیهی هر کسی استــ مجبور بودید روح خودتان را بفروشید. در رومانی چائوشسکو، افراد برای ارتقای مقام، دریافت مسکن بهتر، دریافت حقوق بیشتر، خریدن کالاها از فروشگاههای ویژه، برخورداری از حداقل رفاه اجتماعی و غیره مجبور به پایمال کردن روح و وجدان خویش بودند.
erfan khanaki
ملتی که دههها به یک حکومت دیکتاتوری خو کرده، خواسته و ناخواسته اسیر ذهنیتهای مسمومی است که فقط با گذر زمان میتوان به برطرف شدن آنها امید داشت.
نسا
نظامهای دیکتاتوری از قبیل نظام چائوشسکو فقط در محیطی قادر به ادامه حیات است که مشخصه آن سطح نازل فرهنگیاش است. فرهنگ، بزرگترین دشمن دیکتاتور و قدرتهای اوست. اینها دو نیرویی هستند که در تعارض دائمی با یکدیگر قرار دارند و در نبردی جانانه و ریشهای رویاروی هم قرار گرفتهاند.
erfan khanaki
رومانی برای اینکه تصویر خوب خودش را در کشورهای غیرمتعهد جهان حفظ کند، مجبور بود پول زیادی را صرف بسیاری از پروژههای صنعتی و اقتصادی کشورها بکند. چائوشسکو دوست داشت رومانی پس از شوروی، مقام اول را بین کشورهای کمونیست از حیث ارائه کمک به کشورهای در حال توسعه داشته باشد. این تجمل و تفاخری بود که رومانی به سختی میتوانست از عهده آن برآید، اما از نظر چائوشسکو این نوع مخارج ضرورت تام داشت زیرا به صورت روزافزونی، آنچه برایش اهمیت داشت حفظ ظاهر بود و نه واقعگرایی؛ او برای حفظ اعتبار و پرستیژ شخصیاش حاضر بود هر خرجی بکند.
محمدرضا
این فقط چائوشسکو، ایادیاش، و نیروهای پلیس و امنیهچیهایش نبودند که بنای نظام دیکتاتوری را ساختند. تقریبآ هر شهروندی در ساختن این بنا نقش داشت و به ابتکار خودش خشتی بر خشت آن نهاد. و این سرانجام به بیاعتمادی و عنادورزی بین مردم منجر شد. هیچکس مطمئن نبود که دارد چه کسی او را لو میدهد، و کی دارد زیرآب کی را میزند.
erfan khanaki
علاوه بر این، دیکتاتور برای روز مبادا صدها میلیون دلار در بانکهای سوییس گذاشته بود و حداقل سه کشور ایران، چین و آلبانی خوشحال میشدند به این زن و شوهر پناهندگی بدهند.
مروارید ابراهیمیان
مردم رومانی موقعی که قدم به سال ۱۹۸۰ گذاشتند، دیگر هیچ فرمانپذیریای از دستورات چائوشسکو نداشتند. سخنرانیهای چائوشسکو بازتابدهنده همین واقعیت بود. او با ارائه آمارهای مفصل و خستهکننده میکوشید ثابت کند که اوضاع کشور تحت رهبری خردمندانهاش هرگز بهتر از این نبوده است. او با فحاشی و ناسزاگویی علیه مرئوسین و کادرهای حزبیای که مسئول «کمبودها» بودند، میکوشید از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند و همه کاسهکوزهها را سر آنها بشکند. چائوشسکو در ۱۹۸۲، در جریان یکی از دیدارهای سرزدهاش از بازار بخارست، وزیر کشاورزی را که جزو ملتزمان رکابش بود درجا اخراج کرد. او وزیر را متهم کرده بود که نتوانسته محصولات غذاییای را که یک کدبانوی رومانیایی به آنها نیاز دارد در دسترسشان قرار بدهد. چنین رفتارهای هارونالرشیدیای شاید از حیث پروپاگاندایی تأثیرگذار بود، اما تا آنجا که به قضیه کمبود مواد غذایی مربوط میشد معلوم بود که چائوشسکو جز ابراز ژستهای دراماتیک اینچنینی هیچ راهحلی ندارد.
Firooz
با سقوط چائوشسکو، قیدوبندهای سابق برداشته شد. طنز روزگار اینکه، همه آنهایی که در گذشته مداح و ستایشگر چائوشسکو بودند حالا که او سقوط کرده بود میکوشیدند در تخریب شهرتش گوی سبقت را از همگنان خویش بربایند.
erfan kaharkaboodi
هر انقلابی فرزندانش را میبلعد
Mary gholami
حیلهگری رهبران کمونیست این بود که موقعیتی را ایجاد کرده بودند که در آن کسب هر چیزی، هر چقدر هم ناچیز و حقیر، به عنوان نشانهای از خیرخواهی و سخاوتمندی دیکتاتور تلقی میشد. اگر چیزی به مردم داده میشد، خوشحال میشدند، در حالی که در هر کشور دیگری آن چیز حق مردم به شمار میرود. در نتیجه، احساسی که مردم رومانی به دیکتاتورشان داشتند به حس قدرشناسی و بعضی وقتها مداحی و تملق تمامعیار تبدیل شد. فقر به طرز وحشتناکی اخلاقیات را نابود میکند و جامعه رومانی در فقر زندگی میکر
کاربر ۲۹۸۳۲۳۸
«جرگه نظرکردگان»، به صورت روزافزونی، به یک جمع حفاظتشده متشکل از چاپلوسان بزرگ رژیم و اقوام نزدیک چائوشسکوها تبدیل شد. رومانیاییها اسم این جمع را گذاشته بودند: «سوسیالیسم در یک خانواده.» علاوه بر النا، مناصب کلیدی را ایلی وردت، مانئا مانسکو و کورنلیو بورتیکا، که جمعی از اقوام سببی و نسبی چائوشسکو بودند، اشغال کرده بودند. گئورگه پترشکو ـ برادر النا چائوشسکو- یا همان گوگو که در جوانی به «کلهپوک» معروف بود، معاون نخستوزیر شد؛ ایلی چائوشسکو برادر بزرگتر نیکولای چائوشسکو، معاون وزیردفاع شد؛ نیکولای آندریوتا، دیگر برادر چائوشسکو، مصدر شغلی کلیدی در وزارت کشور شد. بسیاری از اقوام سببی چائوشسکوها وزیر شدند یا به عضویت در کمیته مرکزی درآمدند. نیکو چائوشسکو، کوچکترین پسر چائوشسکوها که روحیهای شورشی و لجامگسیخته داشت ابتدا رئیس سازمان جوانان حزب و عضو کمیته مرکزی و سپس دبیر منطقهای حزب در «سیبیو» و عضو علیالبدل کمیته اجرایی (دفتر سیاسی) شد.
محمدرضا
خشمی برآمده از شرمساریهای فردی و خاطرات آن سالهای بطالت. مردم چرا اینقدر خشمگین و عصبانی بودند؟ زیرا در رومانی چائوشسکو بیشترین فضاحت این بود که شما برای رسیدن به هر چیزی ـ چیزهایی که در هر جای دیگر کره خاکی رسیدن به آنها حق عادی و بدیهی هر کسی است- مجبور بودید روح خودتان را بفروشید.
imaanbaashtimonfared
افراد مجبور بودند به بهانههای مختلف از رفتن به سرِ کار طفره بروند تا بتوانند در صف بایستند و چیزی برای پر کردن شکم خود و خانوادهشان گیر بیاورند. این قضیه به خودی خود بد و ناگوار بود، اما چیزی که کار را بدتر و ناگوارتر میکرد گوش دادن به سخنرانیهای طولانی و ملالآور چائوشسکو درباره ضرورت رژیم غذایی متوازن برای رومانیاییها و گلایههایش از «پرخوری رومانیاییها» بود.
MjavadF
تعداد اتاقها و تختهای بیمارستانی بسیار کم بود و جواب کردن بیماران راهی برای کاستن از شدت این معضل بود. با این حال، وزارت بهداشت به دستور چائوشسکو، در زمینهای خاص بسیار پیگیرانه عمل میکرد: هر زن حاملهای از بدو حاملگی تا وضع حمل میبایست به صورت منظم توسط پزشک معاینه میشد و به اصطلاح روند حاملگیاش تا زمان تولد فرزند تحت رصد و پایش قرار میگرفت. چائوشسکو طالب این بود که جمعیت کشورش زیاد شود و به همین خاطر زنان و مردان را به بچهدار شدنِ هر چه بیشتر تشویق میکرد. در چارچوب همین سیاست، سقط جنین ممنوع و عمل مجرمانهای بود که با آن به شدت برخورد میشد.
MjavadF
یک ضربالمثل رومانیایی که ریشه ترکی دارد میگوید: «ببوس آن دستی را که نمیتوانی گاز بگیری.»
Vahid
«در رژیمی که زبان را به اشغال خود درآورده شما نمیتوانید عقایدتان را بیان کنید.»
کاربر ۲۹۵۷۲۲۳
آمارهای رسمی حکایت از آن داشت که هر سال به صورت منظم بر حجم تولیدات غذایی کشور اضافه شده است. اما مردم خبر نداشتند این آمارها در واقع برآورد مقادیر تولیدی است و نه آنچه واقعآ تولید و مصرف شده است. از اواخر دهه ۱۹۷۰ به بعد، غالب مواد غذایی با کیفیت رومانی به خارج صادر میشد تا دولت بتواند اقساط وامهای کلانی را که از بانکداران خارجی گرفته بود بپردازد
Firooz
کشف دیگری که چائوشسکو کرد مربوط به قدرت «ترور دولتی» بود. او فهمید با ترساندن کل یک ملت میتوان در نهایت سهولت تکتک افراد را مطیع و منقاد کرد بیآنکه نیازی به تهدید مستقیم و علنی آنها باشد.
erfan khanaki
این دستگاه نظارتی چنان همهجا حاضر بود که عملاً به نوعی لولوخورخوره تبدیل شده بود. این سازمان بیشک قدرت بسیار زیادی داشت اما عامدانه کاری میکرد که مردم عادی رومانی در باره قدرتها و تواناییهایش غلو کنند.
erfan khanaki
گئورگیو دژ در دهه ۱۹۵۰ مصرف مواد غذایی در رومانی را به شدت کاهش داده بود تا رومانی بتواند با صادرات مواد غذاییاش به شوروی غرامتهای جنگی خود را به این کشور بپردازد. این خوشخدمتی به شورویها باعث شده بود تا آنها او را یک «سوسیالیستِ انترناسیونالیستِ» مطیع تلقی کنند.
hamid
دانشجویانی که سر راه سوارشان کردم همگی بدون استثناء آرزوی سفر به «غرب» را داشتند و مدعی بودند فقط آن کسانی که به حزب وابستهاند یا پارتیهای گردن کلفتی که در حزب دارند میتوانند مجوز سفر به غرب را بگیرند.
hamid
دلیل اینکه، علاوه بر نیکولای، دو برادر دیگر او نیز نیکولای نامگذاری شده بودند این بود که پدرشان آندریوتا، موقع ثبت اسامی فرزندان پسرش به قدری مست بود که تنها اسمی که به ذهنش میآمد نیکولای بود. یکی از همسایگان چائوشسکوها به یاد دارد که «بچههای این خانواده کار کردن در مزارع را دوست نداشتند؛ درست مثل پدرشان.»
Z
با توجه به حوادثی که پس از سقوط دیکتاتور رومانی شاهدش بودهایم به این نتیجه رسیدهایم که دیکتاتورها و همپالکیهایشان حتا اگر هم بروند، باز مهر و نشان خود را بر کشورهایشان میگذارند. آنها دنیایی درب و داغان و زشت پشت سرشان به جا میگذارند؛ دنیایی که میزید و برای یک مدت طولانی خواهد زیست.
Parnian
وزرا، مقامات ارشد، مقامات اداره پلیس، قضات و خود حزب در ابعادی بسیار گسترده به صورت منظم به فساد کشانده شده بودند. ابعاد این فساد به قدری وسیع بود که در اواخر عمر رژیم هیچ کارمندی بدون دریافت پولِ زیرمیزی کار روزانهاش را انجام نمیداد.»
Asmouse
رومانی برای اینکه تصویر خوب خودش را در کشورهای غیرمتعهد جهان حفظ کند، مجبور بود پول زیادی را صرف بسیاری از پروژههای صنعتی و اقتصادی کشورها بکند. چائوشسکو دوست داشت رومانی پس از شوروی، مقام اول را بین کشورهای کمونیست از حیث ارائه کمک به کشورهای در حال توسعه داشته باشد. این تجمل و تفاخری بود که رومانی به سختی میتوانست از عهده آن برآید، اما از نظر چائوشسکو این نوع مخارج ضرورت تام داشت زیرا به صورت روزافزونی، آنچه برایش اهمیت داشت حفظ ظاهر بود و نه واقعگرایی؛ او برای حفظ اعتبار و پرستیژ شخصیاش حاضر بود هر خرجی بکند.
erfan khanaki
همانطور که آلکساندرو ایواسیوک نویسنده ناراضی رومانی (که بعدآ در زلزله ۱۹۷۷ بخارست کشته شد) نوشت، رومانی کشوری بود که «ساکنان بیست میلیونیاش در درون دایره خیال و تصور یک دیوانه زندگی» میکردند.
erfan khanaki
حجم
۴۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۱ صفحه
حجم
۴۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۱ صفحه
قیمت:
۱۸۰,۵۰۰
تومان