بریدههایی از کتاب روزهای فاطمه (س)
۴٫۲
(۴۸)
خداوند به موسی میفرماید: " یا موسی! میدانی چرا تو را به مقام کلیم اللهی رساندم؟ چون در میان دلها و صورتها، دلی از دل تو خاشعتر و صورتی از تو متواضعتر، نیافتم".
امیری حسین
خدا شاهد است بین ما و کشتن اولیای خدا هیچ حائلی نیست. خیال میکنید، آنان که حسینِ فاطمه را کشتند و حتّی به بدن تکه تکه شدهٔ او هم رحم نکردند و آن را زیر سمّ ستوران قرار دادند، چه کسانی بودند؟ صحابی و در رکاب و همراه رسول (ص) بودند و نفس گرم او را احساس و کلام حضرت را در مورد حسین شنیده بودند که میگفت: " حُسَینٌ مِنِّی وَ اَنَا مِنْ حُسَینٍ".
ما خیال میکنیم برای کفر و عناد و لجاج و درگیری با خدا و ایستادن در مقابل رسول او، یک ادّلهٔ سنگینی لازم است. خیر، همینها کافی است. انحطاط و سقوط طبیعی است، پرواز دلیل میخواهد.
زهرا سادات
این روزها، روزهای فاطمه (س) و این شبها، شبهای علی (ع) است.
s.latifi
ما غرورمان را روی شانههایمان گذاشتهایم. این بار سنگینی است. کمرمان را خم میکند و میشکند. ای کاش زیر پایمان میگذاشتیم و بالا میرفتیم؛ که حجم سنگین غرور اگر زیر پا قرار میگرفت، برای آدمی، رفعتی را میآورد و او را به خیلی جاها میرساند.
زهرا سادات
بارها با خودم میگویم: " یک لحظه و این همه ارزش؟! نه سال و این همه استمرار؟!"
زهرا سادات
اگر فاطمه (س) از فدک میگوید، تنها سخن از فدک نیست. سخن از غدر و خیانتی است که شکل گرفته
زهرا سادات
جامعهای که بدیها و پستیها و بدعتها در آن شکل گرفت، حاکم عادل را تحمّل نمیکند.
زهرا سادات
این روزها، روزهای فاطمه (س) و این شبها، شبهای علی (ع) است.
با خودم میگویم چگونه در عمرهای کوتاه و در بهارههای محدود، این همه جوشش و شکوفایی و این همه زایش و باروری!! جوششی که از مرز قرنها گذشته و از محدودهٔ جغرافیا و تاریخ پرکشیده و حتی این دل خسته و این کویر تشنه را در خود گرفته است.
عباس
ین روزها، روزهای فاطمه (س) و این شبها، شبهای علی (ع) است.
mohammad
این روزها، روزهای فاطمه (س) و این شبها، شبهای علی (ع) است
دلتنگِ ماه
بزرگی میگفت، یک کبر در شیطان و یک حرص در آدم و یک بخل در پسر او که بعدها تبدیل به حسادت گشت و یک شتاب در یونس و یک توجّه به غیر در یوسف، همهٔ آنها را زمین زد و مبتلا کرد؛ ما که همه را یکجا داریم چه کنیم؟
راء
چهل و پنج سال فرصت زیادی است؛ ولی در این فرصت، من، نه در زمین، نه در آسمانها و نه در حضور حق، جلوهای نکردهام. شکوفهای و حاصلی نیاوردهام.
عباس
محسن، از متقی بالاتر است؛ چون تقوا به اضافهٔ صبر میشود احسان. چون احسان، خوب خوبی کردن است، با زیبایی کار خوب را به سامان رساندن است.
نون صات
هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنُوهَا". رسالت و ولایت و امامت را فاطمه رابط است و پیوند.
🌸فطرس🌸
روابط باید به عدل و احسان باشد؛ آن هم عدل به معنای دینی آن، نه عدل فلسفی؛ که مراد از عدل، تعادل و حدّ وسط بین افراط و تفریط نمیباشد، بلکه به این معناست که به اندازهای که به انسان دادهاند از او بازدهی میخواهند و بازخواست میکنند؛ و آیهٔ " لایکلِّفُ اللهُ نَفْساً اِلّا ما آتاها"، حاکی از این معناست.
و احسان هم مرحلهای است که کمتر از آنچه تو داری بطلبند و طالب باشند.
وحید
خدا شاهد است ما با همهٔ ظرفیتمان حرکت نکردهایم و بار خودمان را بر دوش دیگران انداختهایم و خیال میکنیم رندی همین است، در حالی که زرنگهای عالم جور دیگری عمل کردهاند و بار دیگران را نیز به دوش کشیدهاند.
زهرا سادات
از چشمه سار دستهای مهربان تو
مرگ هم، آب زندگی مینوشد...
یا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء اَغیثِینِی...
دلتنگِ ماه
گناه رنجآور، از خوبی غرور آفرین، بهتر است.
هانیه اکبری
دیدم مقدار نان و خرمایی است که حضرت آماده کردهاند تا تقسیم کنند. به ایشان گفتم اجازه بدهید من بردارم. حضرت اجازه ندادند و فرمودند: " هر کس باید بارِ خودش را خودش بردارد". آن شخص میگوید با حضرت تا اطراف شهر آمدیم. دیدم ایشان نان و خرما را بدون سر و صدا بالای سرِ عدّهای که از اهل سنّت بودند و شیعه نبودند، گذاشتند. به ایشان گفتم: " یابن رسول الله، ایشان که از شیعیان نیستند؟!" حضرت فرمودند: " اگر از شیعیان بودند که نمک غذایمان را هم تقسیم میکردیم".
وحید
یکی از اساتید و بزرگان میگفت بعضی از اصحاب در جنگهایی که طی ۲۴ سال اتفاق افتاد حتی یک نفر را هم نکشته است. ابن ابیالحدید در یک مورد میگوید فلان صحابی، فلانی را کشته، اما بعد وقتی میخواهد مجموعهٔ مقتولین را بشمارد، قاتلش را شخص دیگری معرّفی میکند. و این دروغ هم زود مشخص میشود.
امیری حسین
این روزها، روزهای فاطمه (س) و این شبها، شبهای علی (ع) است.
🌸فطرس🌸
خدایا! ما بهارهای عمرمان را برای دیگران خرج کردهایم، نه برگی و نه شکوفهای و نه گلی، هیچ نیاوردهایم. شکوفهای که دل رسول خدا و فاطمهاش را شاد کند.
راء
تو هنگامی که ذلت و شکست گناه را بر صورت کودک خودت میبینی، دیگر بر او فریاد نمیکشی، گرچه چینی قیمتی را شکسته باشد؛ که از او دلجویی میکنی و بر او میبخشی؛ که امام سجاد (ع) در وداع ماه رمضان میفرماید: " اَللّهُمَّ آجُرْنا عَلی ما اَصابَنا مِنَ التَّفْریطِ".
سید محمد
آنجا که تو، نه اندازهایت را فهمیدی و نه ارزشهایت را پیدا کردی و نه برنامههایت را مشخص کردی، از دست رفتهای و در ضلال و سردرگمی هستی. و اینجاست که هر صدایی تو را میبرد و در هر بساطی چشم میدوزی که مبادا چیزی را از دست بدهی و اینجاست که تو به هر دعوتی جواب میدهی و خیلی راحت گام بر میداری و ثقل و سنگینی هم نخواهی داشت و در برابر هر دمیدن و تحریکی، برافروخته و غضبناک میشوی و آنچه را که برای تو و در حوزهٔ تو نبوده، عهدهدار و مالک میشوی.
سید محمد
اما شکل دوم حمایت فاطمه (س)، قبر پنهان و کلام گویا و فریاد سنگین اوست؛ که از گذشته تا امروز را پرکردهاند و در تمامی محکمهها به گواهی ایستادهاند و به شهادت زبان باز دارند.
زهرا سادات
" اَفَحُکمَ آلجَاهِلِّیةِ تَبْغُونَ...؟". این فقه فاطمه (س) است که به ابوبکر میگوید: چطور میگویی که ما ارثی نداریم و از رسول (ص) ارث نمیبریم، ولی شما از پدرانتان ارث میبرید؟! و چطور تو میگویی که رسول الله فرموده: انبیاء ارثی نمیگذارند، در حالی که این قرآن است که میگوید: " اِذْ یقُوُل وَ وَرِثَ سُلَیمَانُ دَاوُدَوَ قَال فِیمَا آقَتصَّ مِنْ خَبِر یحْیی بْنِ زَکرِیا اِذْ قالَ: فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْک وَلِیآ یرِثُنِی وَ یرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوب..."؛ سلیمان از پدرش داود ارث برده و زکریای نبّی برای یحیی ارث گذاشته.
کاربر ۱۵۰۱۶۰۰
آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُوْلِ الطَّرِیقِ
زهرا جاویدی
بارها با خودم اندیشیدهام که چگونه میتوان در فرصتهای کوتاه، بهرههای زیاد برداشت.
همین دیشب فکر میکردم که دارم بهارهٔ چهل و پنجم عمرم را به پاییز میسپارم. چهل و پنج سال فرصت زیادی است؛ ولی در این فرصت، من، نه در زمین، نه در آسمانها و نه در حضور حق، جلوهای نکردهام. شکوفهای و حاصلی نیاوردهام.
در زمین، جهل و غفلت و ظلم و فسق و کفر، داشتهام. آیهها و نشانههای حق را دیدهام و چشم پوشیدهام. از حدود و جایگاهها تجاوز کردهام و حتی بر فکر و قلب و عقل و روحم ستم کردهام. به دنبال آگاهی نرفتم و خودم را اندازه نگرفتم. و اگر به آگاهی و معرفتی هم رسیدم، با سرگرمیها و بازیها، با لهوها و لعبها، آن را به غفلت سپردم.
راء
خداوند به موسی میفرماید: " یا موسی! میدانی چرا تو را به مقام کلیم اللهی رساندم؟ چون در میان دلها و صورتها، دلی از دل تو خاشعتر و صورتی از تو متواضعتر، نیافتم".
زهرا سادات
من فقط از فاطمه (س) میپرسم؟ راستی در او چه درخششی است که تا امروز در چشمها و دلهای ما نشسته است و راهها را نشانه میزند.
زهرا سادات
حجم
۱۰۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۶۹ صفحه
حجم
۱۰۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۶۹ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان