بریدههایی از کتاب رشد
۴٫۵
(۲۸۴)
انسان در راه معشوق به اندازه عشقش صبر میکند.
آلوین (هاجیك) ツ
به حرف آنهایی که میگویند دلت پاک باشد، فریب مخور. دلِ پاک، عملِ پاک میسازد.
حکیمی
مؤمن نمیتواند بیتفاوت و یا سازشگر بماند. سازشگری و بیتفاوتی با ایمان و بالاتر، با توحید نمیسازد.
آلوین (هاجیك) ツ
کسی که عاشق حق شد، عاشق خلق میشود، که: عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست. و این عشق میشود زیربنای مبارزه و امر به معروف و نهی از منکر. کسی که عاشق شد، خواستار بهروزی و بهزیستی و رشد و حرکت و کمال معشوق است و در این دید حتی یک پر سبزی و یک لقمه نان و یک ورق کاغذ هم هدر نمیشود و ضایع نمیگردد،
آلوین (هاجیك) ツ
دلهایی که سازمان گرفتهاند... دیگر بازیچه حادثهها نمیشوند
کاربر ۱۶۵۵۰۴۷
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ..
up
ایمان است که عمل را میآفریند و این عمل است که ایمان را نیرومندتر میسازد، همانند ریشه و برگ، این ریشه است که برگها را میرویاند و این برگها هستند که ریشه را غذا میدهند و نفس میدهند و رشد میدهند
up
انسان مادامی که هدفی ندارد آهسته آهسته راه میرود و میلنگد و حتی مینشیند و میپوسد
Mohammad Kasaei
در برابر دیگران که میگویند برای چه آفریده شدهایم، خیلی پر طمطراق و شتابزده میگوییم برای تکامل.
اِیْ اِچْ|
قرآن دریایی است عمیق، گسترده، پربار.
و دیدار با این عمیق گسترده، همانقدر که حاصلخیز میتواند باشد، توانسوز نیز هست.
آنها که در این دریا، بیروش، بیوسیله، بیراهنما، حرکت میکنند، نه تنها چیزی به دست نمیآورند، که همه چیز را از دست میدهند و خویشتن را جا میگذارند و به موج میسپارند.
چڪاوڪ
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ... و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بیرمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شدهایم ...
Orafa
آنها که راه دراز و وقت کم را فهمیدهاند، مجبورند که خود را زیاد کنند و رشد بدهند.
Mahdi
این جهت اگر جهت برتر باشد، رشد مطرح میشود و باروری وگرنه خسر و زیان، آن هم در بطن تکامل.
اِیْ اِچْ|
هنگامی که یک عمر برای دلم دویدم چه بازدهی دارد؟ هنگامی که یک عمر برای هوسهای مردم سوختم آنها به من چه میدهند؟ جز چهار تا بارک اللّه و یک دقیقه کف زدن و چهار دقیقه سکوت
heaven
ما از استعدادهای عظیم انسان مییابیم که انسان بیشتر از این محدوده هفتاد ساله است. انسان برای این زندگی محدود به این همه استعداد نیاز نداشت، همان غرایز فردی و اجتماعی برای رفاه و نظم و عدالت زندگی هفتاد ساله کافی بودند.
heaven
به حرف آنهایی که میگویند دلت پاک باشد، فریب مخور. دلِ پاک، عملِ پاک میسازد. درخت زنده بار میآورد، مگر این طور نیست؟
nargil
هنگامی که عشقی در سینه نشست و معشوق در دل خیمه زد، ناچار خواستههای این معشوق، عاشق را حرکت میدهد و این است که اعمال عاشق با خواستهای معشوق وابستگی دارد. هنگامی که خواستههای معشوق، صالح باشد، کارهای عاشق به صلاح میگراید.
و از آنجا که خدا جز خوبی نمیخواهد و جز رشد خلق را نمیخواهد، ناچار گروندگان به او و عاشقهای به راه افتاده او، جز خوبی نمیآورند، «وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ». چقدر رابطه، چقدر وابستگی.
الف. میم
کسانی که از وزنههای کوچک ورزیدگی را هدیه گرفتهاند، در زیر وزنههای بزرگ از پا نمیافتند.
Mahdi
هیچ چیز بیحاصلتر از این مطالعات دستوری و کتاب خواندنهای پیشنهادی نیست که پیش از طرح سؤال و جوشش پرسشها، گریبانگیر تازه راه افتادهها و نو مسلمانهای شعارزده میشود.
rezraz ^_^
از وسائلی که در یک اتاق هست میتوان کشف کرد که این اتاق برای چیست و برای چه آفریده شده. از استعدادها و نیروهای انسان هم میتوان کشف کرد که او برای چیست و برای چه آفریده شده است.
Mahdi
مغازهای که قفسهبندی شده و تنظیم گردیده، جنسهای زیاد آن به راحتی در دسترس قرار میگیرند، اما دکهّهای در هم و شلوغ که اجناسشان پخش و رها و زیر پا افتاده است، دست و پاگیر و خستگیزا و وقت کش هستند.
دلهایی که بر اساس اهمیت حادثهها، کارها را ردهبندی کردهاند... در حالی که هزار کار دارند، بیش از یک گرفتاری برایشان نیست؛ چون در یک لحظه، گرفتاری ما فقط مربوط به آن کار و آن حادثهای است که اهمیت زیادتری دارد و ضرورت بیشتری. اگر تمام کارها را انجام بدهیم و این یک کار بماند، کاری انجام ندادهایم و بار خود را نگذاشتهایم و اگر آن یک کار را، فقط همان را، بیاوریم دیگر حرفی برای ما نیست و بازخواستی نیست.
Orafa
مؤمن نمیتواند بیتفاوت و یا سازشگر بماند. سازشگری و بیتفاوتی با ایمان و بالاتر، با توحید نمیسازد.
کاربر ۹۸۲۴۵۹
آنها که راه دراز و وقت کم را فهمیدهاند، مجبورند که خود را زیاد کنند و رشد بدهند.
محمدرضا میرباقری
قرآن کتابی بود که به انسان، نه تکامل که رشد را هدیه میداد؛ «یهْدی اِلی الرُّشْدِ.
قرآن کتابی بود که پس از شکل گرفتن، رهبری کردن را میآموخت، که رشد، رهبری کردن استعدادهای تکامل یافته است.
Mahdi
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم
من
آیا دلم و دل خلق و جلوههای دنیا از من بزرگترند که شب و روز، مرا میچرخانند.
حامد
ما از استعدادهای عظیم انسان مییابیم که انسان بیشتر از این محدوده هفتاد ساله است. انسان برای این زندگی محدود به این همه استعداد نیاز نداشت، همان غرایز فردی و اجتماعی برای رفاه و نظم و عدالت زندگی هفتاد ساله کافی بودند.
ما از عظمت استعدادهای انسان، ادامه او را مییابیم و چون انسان از بینهایت سرمایه برخوردار است، پس بینهایت ادامه خواهد داشت
R.M
چرا رشد کنیم؟
چون استعدادش را داریم.
و چون نیازش را داریم وگرنه گرفتار بحران احتکار و تراکم استعدادها خواهیم شد و بیچاره نیازهای عظیم.
میثم
انسان بینهایت سرمایه دارد و بینهایت راه دارد و فقط هفتاد سال وقت برای تجارت، آن هم، نصفش خوراک و پوشاک و مسکن و نصفش مقدمات اینها، وای به روزی که بقیهاش هم بشود صرف نمایش دادن اینها که دیگر سرمایهها از دست رفتهاند یا راکد ماندهاند و احتکار شدهاند و یا از دست رفتهاند و زیان شدهاند.
R.M
در این دوره بود که به این نکته رسیدم که انسان در یک مرحله خودش را کشف میکند و در یک مرحله این معدن را استخراج و تصفیه میکند و در یک مرحله به استخراج شدهها و آهنهای تصفیه شده شکل میدهد و آنها را به صورت ماشینها و ابزارهای گوناگون در میآورد و به تکامل میرساند. ولی مسأله در همینجا خلاصه نمیشود که پس از شکل گرفتن و به تکامل رسیدن، نوبت رهبری کردن و جهت دادن به ماشینهای تکامل یافته میرسد.
Orafa
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان