
بریدههایی از کتاب فلسفه استنلی کوبریک؛ جنگ، عشق، تکنولوژی
۴٫۲
(۵)
اگزیستانسیالیستها بیشتر تمایل دارند خوانندگان را بهصورت واضح نسبت به آن چیزهایی که پیشتر در موردش آگاهی زیادی پیدا کردهاند، هوشیار کنند. شاید به همین سبب است که موضوع بیشتر فیلمها، حولِ محورِ هستیگرایی است.
yazdaan
فریدریش نیچه، به ما یادآوری میکند که با اختیار میتوانیم وجود خدا و مرگ را نفی کنیم و همچنین ارزشهای خودمان را انتخاب کنیم و با آنها زندگی کنیم.
yazdaan
نمیخواهیم بدانیم حقیقت چیست، بلکه میخواهیم حقیقت را انتخاب کنیم.
yazdaan
دیدگاه کوبریک دقیقا مانند نیچه بهترین نوع بشریت را عرضه کرده است.
yazdaan
وقتی چیزی نگذاریم تا برایش زنده بمانیم، بهراحتی از زندگی دست میشوییم و آرزوی مرگ داریم.
yazdaan
نیچه و کوبریک هر دو تمایل داشتند دیدگاه خاصشان عمیقا پیامبرگونه باشد.
yazdaan
اسپینوزا خطرات انجام درک و تفکر چند جانبه همزمان را گوشزد کرد (و او ۲۷۰ سال پیش از اختراع کامپیوتر این را گفت)
yazdaan
سرباز جوان: ببین، میخوام بهت بگم اگه واقعا از مرگ میترسی، تمام زندگیات را در وحشت سپری میکنی، چون میدونی که یه روزی باید بری، ممکنه هر روزی باشه. از طرف دیگه، اگر این مرگه که واقعا ازش میترسی، چرا باید نگران این باشی که چی تو رو میکُشه؟
سرباز مسن: تو برا من خیلی باهوشی، پروفسور! تمام چیزی که من میدونم اینه که هیچ کس نمیخواد بمیره.
عابد
ما به این دنیا پرتاب شدهایم. موقعیتی که ساخته و پرداختهی تاثیرات خارجی و تصمیمات گذشته است و ما خود را در آن میبینیم. موقعیتها همزمان با فراهم کردن برخی امکانات، فرصتهای انتخاب و عمل را محدود میکند. در چنین موقعیتی این آزادی به ما داده میشود تا هر طور میخواهیم رفتار کنیم یا هر آنچه را که میخواهیم، ارزش نهیم. ذات، اصول اخلاقی، فشار جامعه، تاریخ و... هیچ یک نمیتواند تصمیمات، ارزشها یا رفتار ما را تعیین کند. «پرتاب شدگی» یعنی آزادی محدود شده به موقعیتها.
عابد
اصطلاح «دازاین» را هایدگر برای نوعی از بودن که خاص انسان است، بهکار میبرد؛ موجودیتی محدود به موقعیت که بودنش (به دلیل مرگ اجتنابناپذیر آن) به معنای پایان آن است.
عابد
موقعی که فردی گم میشود، همه ما گم میشویم. کوبریک انتقادش را از طریق یک صحنهی خندهدار و مضحک (پس از گفتگوی فرد عاقل با آن فرد مست) بیان میکند. تمام فرآیندهای مربوط به تفکرات و ارتباطات سازمانی، آزادی فردی را نادیده میگیرد. افراد در درون یک سیستم اداری، مطیعِ دستورات نابخردانه میشوند. در نهایت، یک فرد عاقل، به علت تفاوتش با بقیه، هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. افراد در یک سیستم اداری بزرگ به گونهای مطیع و فرمانبردار میشوند که نمیتوان آنها را کنترل کرد و فقط این مفهوم را میرساند: هر کس که در این سیستم قرار دارد، بدون تفکر است.
ماهان خلیلی
مطابق نظر فیلسوف و نویسنده فرانسوی آلبر کامو، مهمترین کار ما این نیست که معنا و مفهوم زندگی را متوجه شویم، بلکه در حقیقت این است که بدانیم زندگی پوچ و بیمعناست. کامو شرایطی را که بشر دارد، پوچ میدانست. وی این حقیقت را که بشر در زندگیاش به دنبال معنا و مفهوم میگردد و چیزی به دست نمیآورد، پوچ و عبث خواند. استنلی کوبریک کاملا تحت تاثیر اگزیستانسیالیسم قرار گرفته بود، بهویژه بر اساس دیدگاههای آلبر کامو که بهصورت برجسته در دو فیلم جنگیاش مشاهده میکنیم، چگونه با پوچگرایی روبهرو شویم.
ماهان خلیلی
حجم
۳۲۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۳۲۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان