بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سفرهای رضا‌ شاه پهلوی به خوزستان و مازندران | طاقچه
تصویر جلد کتاب سفرهای رضا‌ شاه پهلوی به خوزستان و مازندران

بریده‌هایی از کتاب سفرهای رضا‌ شاه پهلوی به خوزستان و مازندران

نویسنده:هارون وهومن
امتیاز:
۳.۷از ۶۸ رأی
۳٫۷
(۶۸)
«خدا عمر بدهد که این وطن جذاب و عزیز را به قدری آباد کنم، که حتی خائنان راحت‌طلب سست عنصر عیاش هم آن را ترک نگویند و خارجه را بر آن ترجیخ ندهند.»
داود
«چون در تمام ایران شرط اول شیخ‌الاسلامی، بی‌سوادی است، من که بالمره سواد خواندن و نوشتن ندارم، لهذا از تمام شیخ‌الاسلام‌ها شیخ‌الاسلام‌ترم!
داود
گمرک‌خانه سرحد، درست نمونه محبس بزرگ صحرای بین‌النهرین بود. اکنون خاک فرح‌بخش پرافتخار ایران به روی من می‌خندد. خانه خودم و همراهانم بر رویم گشاده است. با خود گفتم: «خدا عمر بدهد که این وطن جذاب و عزیز را به قدری آباد کنم، که حتی خائنان راحت‌طلب سست عنصر عیاش هم آن را ترک نگویند و خارجه را بر آن ترجیخ ندهند.»
جلیل
حقیقت ارتقاء و تعالی یک مملکتی را از روی پروگرام مدارس آن می‌توان سنجید و فهمید.
داود
«آرامشی که آغامحمدخان بر ایران تحمیل کرد، از نوع همان آرامش‌هایی است که در قبرستان وجود دارد. یعنی او به قدری مردم این مملکت را کشت، که دیگر کسی باقی نماند تا سروصدایی داشته باشد و به عرض وجود بپردازد.»
امیر
جز خرابی و ویرانی، ذخیره دیگری برای من در مملکت انباشته نشده، از قصر گلستان تهران تا بنادر خلیج‌فارس و دریای خزر، همه جا خراب است. در همه جا خرابه‌هایی است که روی خرابه‌های دیگر انباشته شده، و مفاسدی است که بر زیر مفاسد دیگر انبوه شده است.
داود
من خداوند را در همه حال شاهد گزارشات خود دانسته‌ام، بالاخره یا باید شخصاً در راه این ممکلت محو شده و یا طریقی را بسپارم که دیگر کسی برخلاف امنیت و انتظامات مملکت و برخلاف استقلال و عظمت ایران قادر بر اجرای خیانت نباشد.
Meti & yeganeh
مباهات من، فقط در این است که ملت خود را به اصول مدرسه آشنا می‌سازم، و از طریق مدرسه است که آنها را به جاده مستقیم هدایت می‌کنم.
داود
سرنوشت ایران بی‌شباهت به سرگذشت سمندر، آن مرغ افسانه‌ای قدما نیست که می‌گفتند هر روز مقارن غروب، بال‌های خود را برهم می‌زند و از آن تولید شعله آتشی کرده خود را می‌سوزد و به خاکستر تبدیل می‌شود، سپس صبح باز از میان آن توده خاکستر، تازه و شاداب و جوان و با نشاط برمی‌خیزد و به ادامه حیات مشغول می‌شود.
Meti & yeganeh
می‌گوید پلیتیک پدر و مادر ندارد، یا سیاست برادری و رفاقت نمی‌فهمد، از حیوان هم پست‌تر است. این بدبخت‌ها حتی به خودشان هم بدی می‌کنند، زیرا که بعد از مدتی نه دوست و نه دشمن، به‌قول‌آنها اعتماد نمی‌کند و هیچ نقشه‌ای را تا آخر نمی‌توانند پیشرفت‌بدهند. این پناه بردن به پلیتیک و دروغ و خیانت را سیاست نام‌گذاردن از ضعف نفس است،‌ کسی که جرأت ندارد در مقابل دشمن یا در برابر خطر بایستد، و بگوید این عقیده من،‌این است تکلیف تو،‌ همیشه به این قسم دورویی و خیانت مبادرت می‌ورزد و زود است که خداوند راستی و پروردگار درستی، او را به کیفر خیاناتش می‌رساند.
Meti & yeganeh
مردم ایران چنانکه تاریخ عریض و طویل ایشان می‌فهماند، به وضع حکومت مقتدرانه عادلانه، از هر نوع حکومت دیگر بیشتر علاقه دارند و یقین است که تا این مردم در سایه بسط تعلیمات و معارف و تعمیم ورزش و تربیت استقلالی، ‌صاحب حس اعتماد به نفس نشوند، هیچ طرز حکومتی غیر از این طرز هم نمی‌تواند آنها را به سر منزل سعادت برساند و به مصلحت آنها ختم شود.
Meti & yeganeh
دولت ایران در خلیج‌فارس، دارای کشتی قابلی که لایق دریانوردی باشد، نیست و من هم عزم کرده بودم که اگر قایق کوچکی هم از مال دولت ایران دست بیاید، آن را بر هر کشتی دیگر ترجیح داده و در آن مسافرت کنم. این کشتی که من و اتباع مرا می‌برد و گرفتار امواج ساخته، موسوم است به کشتی مظفری، و تقریباً زورقی است که از اساس برای سیر در دریا ساخته نشده و مخصوص عبور از کانال‌ها و رودخانه‌ها و تفرّج در سواحل است.
Meti & yeganeh
همه چیز را می‌شود اصلاح کرد. هر زمینی را می‌شود اصلاح نمود. هر کارخانه‌ای را می‌توان ایجاد کرد. هر مؤسسه‌ای را می‌توان به کار انداخت، اما چه باید کرد با این اخلاق و فسادی که در اعماق قلب مردم ریشه دوانیده، و نسلاً بعد نسل برای آنها طبیعت ثانوی شده است؟
داود
این مملکتی است که با این صورت به دست من سپرده شده، و این است آن مملکتی که من باید در آن تغییر ماهیت بدهم، و اینها هستند آن مردمی که باید لباس عزت بپوشند و ابراز غرور ملی نمایند.
علی
حقیقتاً گویی این بیت سعدی ریشه اخلاق این مردم است و اساس اطلاعات و عقاید آنها در مقابل تلقینات و وانمودهای داخلی و خارجی: اگر خود روز را گوید شب است این بباید گفت اینک ماه و پروین نمی‌دانم چه وقت این ملت عمقاً عوض خواهد شد! کی می‌شود که افراد اهالی در مقابل تهدیدات، در برابر اتهامات، با یک میزان منطقی ایستاده و سقم را از صحیح تجزیه کنند! چهار سال است جان در کف نهاده، شبانه‌روزی 15 ساعت کار کرده و تحمّل همه قسم سختی نموده و بالاخره مملکت را به این حالت امروزی رسانده‌ام. قشون خارجی را طرد، دست مداخله آنها را کوتاه و استقلال سیاسی مملکت را تثبیت کرده‌ام.
Meti & yeganeh
شخصی که مسئول امور مملکت خود است، چرا باید تقاضاهای بیگانگان را بپذیرد؟ چه اجباری دارد؟ چه محرکی دارد؟ جز ضعف نفس. زمامدار وطن‌پرست باید قبلاً موضوع را مطالعه کند. قوانین و حدود اختیارات خود و آن نماینده خارجی را کاملاً تشخیص بدهد و آن وقت به اتکای حق و انصاف با جرأت و استظهار کامل سربلند کرده و بگوید: «آقای ایلچی، جناب نمایندهء یک دولت عالم متمدن، چه می‌فرمایی؟ به چه حق، به چه سبب، به من که مسئول حقوق یک مشت مردم آسیایی هستم، این طور صحبت می‌نمایی؟
Meti & yeganeh
غالباً اشخاص نالایق و خائن به وطن را می‌بینید که از جانب دربار دارای نشان شده‌اند. واقعاً کار نشان به جایی رسیده است که صاحبان فضیلت و تقوی و خدمتگزاران فداکار، نشان خود را در بی‌نشانی تشخیص می‌دهند.
Meti & yeganeh
«جان شریف است، اما در میدان جنگ نباید آن را تا این اندازه قیمت نهاد. با وجود همه این خطرها، مسلح بودن هواداران خزعل در اهواز، سوءقصد و تجهیزات شیخ، نبودن قشون و غیره چون عزم کرده‌ام باید به اهواز بروم و هیچ چیز حتی گلوله توپ هم مرا برنمی‌گرداند. می‌گویید بی‌احتیاطی است و تهوّر است؟ باشد! اشخاص کم دل، شجاعت را تهوّر می‌خوانند و شهامت را بی‌احتیاطی! من تنها وارد این شهر پر دشمن می‌شوم و با تمام قوای خزعل مقابله می‌کنم.»
Meti & yeganeh
تصمیم گرفتم که متملقین اطراف خود را به چشم حقارت نگاه کنم، و به وسایل مختلفه اصول تملق و چاپلوسی را که فرع عدم علم و صنعت و لیاقت ذاتی و ضعف نفس است، بر کنم. عزم کردم که دربار مملکت را از وجود متملقین، که خطرناکترین و گمراه‌کننده‌ترین عناصراند، پاک سازم.
Meti & yeganeh
به تمام وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی شخصاً نظارت می‌نمایم. رفتار عمال دولت را در ولایات تحت تفتیش شدید قرار داده‌ام، و قصد دارم به زودی هیأت‌های تفتیشه سیاری تشکیل بدهم، که رسماً تمام ولایات را از حیث عمل مأمورین تحت نظر داشته، و راپرت آن را برای من مرتباً بفرستند، تا هم به تجاوزات مأمورین خاتمه داده شود، و هم راه شکایت برای مردم باز شد.
داود
شخص توانگری که سنگ دیگران را به سینه زده و در همان حال جواهر و نقدینه خود را هم از دسترس حوادث محفوظ دارد، غیر از کسی است که با یک عقیده خلل‌ناپذیری در راه مملکت حاضر به جانبازی و فداکاری شده است.
Meti & yeganeh
من از بدو زمامداری خود از وقتی که در کارها تسلطی یافته‌ام، همیشه میل داشته‌ام دول اروپا با ایران مهربان و متحد باشند، مخصوصاً روس و انگلیس که سابقه آشنایی دارند و در همسایگی ما علاقه‌مند و صاحب قدرت هستند؛ اما قویاً خودداری کرده‌ام که ذره‌ای از نفوذ آنها را در امور حکومتی خود دخالت داده و ایران را در هیچ موردی بازیچه جریان یکی از سیاست‌های متخالف کنم. ایران را دارای یک پلیتیک مستقل و آزادی کرده و همیشه همّ خود را مصروف نموده‌ام، که در آن طریق سیر کنم.
Meti & yeganeh
تنها در قصر دشمن نشسته‌ام و میزبان من با چند هزار نفر مسلح که دارد، هراسان شده و به ساحل پای ننهاده، کشتی خود را در وسط کارون نگه داشته است. مهمان یک نفر است و باید میزبان را با وجود قوای بسیاری که دارد، امان بدهید. این ورود بی‌باکانه من به قلب دشمن و نترسیدن از یک شهر مسلح، بیش از 1000 توپ و ۱۰۰/۰۰۰ قشون در مرعوب کردن خصم مؤثر شده است.
Meti & yeganeh
روس‌ها طبعاً و قلباً خوشوقت بودند. جراید و بی‌سیم آنها مرتباً اوضاع این صفحه را تحت دقت و مطالعه قرار داده و با اضطراب یا شوق، از خبر پیشرفت سیاست انگلیس، یا تقدّم عملیات قشون ایران استقبال می‌کردند. خیال می‌نمودند که این شکست سیاست انگلیس، به نفع پلیتیکی آنها تمام خواهد شد و دولت ایران هر قدر با انگلیس مخالفت می‌کند، قهراً به آنها نزدیک می‌گردد. در حالتی که این عقیده بی‌اساس و سطحی است. در نظر من خارجی، خارجی است و همسایه، همسایه. تا مشفق‌اند و بی‌طرف و خیرخواه، دست دوستی ما به جانب آنها دراز است، و به محض اینکه در خانه ما سنگ بیندازند و آتش بریزند، تیر تنفر ما به سوی آنها گشاده خواهد بود.
Meti & yeganeh
بدون داشتن یک اراده قوی و تزلزل‌ناپذیر، انتظار کامیابی از شانس و اقبال نباید داشت.
Meti & yeganeh
به آنها گفتم که شخص هر قدر در خاک ایران می‌ماند، وطنش را بیشتر دوست دارد، و پس از مدتی توقف در ملک بیگانه، چنان حالی در خود می‌بیند که ساعتی سکونت در زیر آسمان وطن خود را بر سلطنت دنیا ترجیح می‌دهد. از حب وطن راسخ‌تر، هیچ ریشه محبتی در قلب انسان فرو نرفته است. فرزند و اقوام و تمام چیزهای عزیز را در راه وطن فدا کردن، از ساده‌ترین و طبیعی‌ترین کارهای بشری است.
Meti & yeganeh
«خدا عمر بدهد که این وطن جذاب و عزیز را به قدری آباد کنم، که حتی خائنان راحت‌طلب سست عنصر عیاش هم آن را ترک نگویند و خارجه را بر آن ترجیخ ندهند.»
Meti & yeganeh
در طبیعت من دشمنی غریبی بر ضد ناامنی ایجاد گردیده و من برای قلع و قمع اختلال‌کنندگان و سرکشان خلق شده‌ام، زیرا که بر من مسلم شده که اساس هر اصلاح و اقدامی در این مملکت علی‌العجاله بسط دامنه امنیت و آرامش است.
Travis
خدای را شکر که من موفق شدم قشون بیگانگان را از بنادر خارج کنم، و بیرق شیر و خورشید را بر سواحل جنوب ایران نصب نمایم.
Travis
مباهات من، فقط در این است که ملت خود را به اصول مدرسه آشنا می‌سازم، و از طریق مدرسه است که آنها را به جاده مستقیم هدایت می‌کنم.
Travis

حجم

۴۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۱ صفحه

حجم

۴۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۱ صفحه

قیمت:
۷۸,۵۰۰
۵۴,۹۵۰
۳۰%
تومان