بریدههایی از کتاب تاریخ اندیشههای دینی (۳) از محمد(ص) تا عصر اصلاحات
نویسنده:میرچا الیاده
مترجم:بهزاد سالکی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۱از ۸ رأی
۴٫۱
(۸)
مولوی سهم بزرگی در تجدید حیات اسلام دارد. آثار او در سراسر جهان اسلام خوانده و ترجمه میشود و مورد شرح و تفسیر قرار میگیرد. این محبوبیت فوقالعاده، بار دیگر اهمیت خلاقیت هنری و بهویژه خلاقیت شعری را در عمقبخشیدن به حیات دینی ثابت میکند. مولوی مانند عارفان بزرگ دیگر، اما با اشتیاق پرشور و قدرت شاعرانهای بینظیر، هرگز از ستایش عشق الهی بازنمیایستد. «بدون عشق جهان بیجان است»
mhzm
روشن بود که این مکاشفهها با وحیهای شنیداری همراه بودهاند، تنها الهاماتی که قرآن آنها را دارای منشأ الهی میدانست. نخستین تجربههای عرفانی که سیرة نبوی او را مشخص ساخت در روایتی از ابناسحاق (متوفا در ۷۶۸) آمده است. محمد (ص) در خلوت خود در غار بود که فرشتة جبرئیل کتاب در دست بر او ظاهر شد و به او فرمان داد: «بخوان!» چون محمد (ص) از خواندن خودداری کرد، فرشته چنان محکم «کتاب را بر دهان و بینی او» فشار داد که تقریباً به حال خفگی افتاد. سرانجام برای بار چهارم فرشته تکرار کرد: «بخوان!» محمد (ص) سؤال کرد، «چه باید بخوانم؟» آنگاه فرشته پاسخ داد: «بخوان: به نام پروردگارت که بیافرید، آدمی را از [نطفه و سپس] لختة خون بیافرید. بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است. همانکه با قلم آموزش داد. به آدمی آنچه را که نمیدانست بیاموخت» (۹۶/ ۱ ـ ۵). محمد (ص) خواند و فرشته از او دور شد و به مأموریت خود خاتمه داد. محمد (ص) گفت: «از خواب بیدار شدم و گویی که پیامی را در قلبم نوشته بودند.»
mhzm
محمد (ص) در این اعلام که، «خدایی جز الله نیست»، تصور نمیکرد که دین جدیدی را بنیانگذارد. او صرفاً میخواست همشهریان خود را «بیدار سازد»، و آنان را تشویق کند که تنها الله را گرامی بدارند: آنان قبلاً او را در مقام آفرینندة آسمان و زمین و بخشندة باروری میشناختند (۲۹/ ۶۱ ـ ۶۳)؛ آنان او را در بحرانهای بزرگ و خطرهای بزرگ به یاد میآوردند، (۲۹/۶۵؛ ۳۱/۳۱؛ ۱۷/۶۹)؛ و آنان «سختترین سوگندهایشان را به [نام] خدا یاد میکردند» (۳۵/۴۲؛ ۱۶/ ۳۸). گذشته از این، الله پروردگار کعبه بود. در یکی از قدیمیترین سورهها، محمد (ص) از اعضای قبیلة خودش، قریش، میخواهد «باید صاحب این خانه را بپرستید، همان که ایشان را پس از گرسنگی [آذوقة] خوراک داد و پس از ترس [و نگرانی] ایمن داشت (۱۰۶/ ۳
mhzm
به این ترتیب، از محمد (ص) خواسته شد تا اصالت رسالت خود را با بالارفتن از آسمان و بازآوردن کتابی مقدس ثابت کند. به عبارت دیگر، او میبایست با الگویی که موسی، دانیال، اخنوخ، مانی و پیامآوران دیگر که با عروج به آسمان با خداوند دیدار کرده و از دست راست او کتاب وحی الهی را دریافت کرده بودند مطابقت میداشت. این سناریو به یک اندازه برای یهودیت هنجاربنیاد و مکاشفههایی یهودی و نیز برای سامریان و گنوسیها و منداییان آشنا بود. اصل و منشأ آن به پادشاه افسانهای بینالنهرین امندوراکی بازمیگردد، و از ایدئولوژی سلطنتی سنتی مایه میگیرد. [۱۸]
mhzm
گفته شد (بند ۲۶۵) که وحدت جامعة اسلامی (امت) به دنبال شکاف بین اهل سنت (که برپایة سنت استوار بود) و شیعیان (که مدعی بودند علی (ع) نخستین خلیفة «راستین» است) از بین رفت. بهعلاوه، «از همان اوایل، اسلام بهطور حیرتانگیزی به فرقهها و مکاتب مختلف تقسیم شد که اغلب در میان خود نزاع داشتند و گاهی حتی یکدیگر را محکوم میکردند، و خود را حامی و مدافع تام و تمام حقیقت وحیانی معرفی میکردند؛ اما بسیاری از آنها در طول تاریخ از بین رفتهاند، و همواره این احتمال وجود دارد که تعداد دیگری از بین بروند. اما بسیاری (و غالباً قدیمیترین آنها) تا روزگار خود ما با نیروی حیات چشمگیری باقی ماندهاند، و کاملاً مصمّماند به خود استمرار بخشند و با کمکهای تازه، به غنی ساختن مجموع باورها و اندیشههایی که نیاکانشان به ارث گذاشتهاند ادامه دهند.»[۱]
mhzm
هیو ترور ـ روپرمینویسد، «یکی از مسائل مهم تاریخ اروپایی پایان دوران باستان، شکست نهایی تمدن مدیترانهای بزرگ یونان و روم است. هیچکس نمیتواند قبول کند که چرا و چه زمانی دقیقاً این واقعه روی داد. تنها میتوانیم تصور کنیم که این اضمحلال فرایندی کند، ویرانگر، و ظاهراً برگشتناپذیری بود که در قرن سوم میلادی شروع شد، و حداقل در حوزة اروپای غربی در قرن پنجم کامل گشت.»
محمد طاهر پسران افشاریان
نهایتاً، مأموریت ــ و دلیل موجه ــ امپراتوری روم آن است که با برقرای و حفظ صلح و عدالت سبب شود که انجیل در همه جا رواج یابد.[۵] اوگوستین با این نظر برخی نویسندگان مسیحی موافق نبود که معتقد بودند رفاه امپراتوری و پیشرفت کلیسا به هم مربوطاند. او پیوسته تکرار میکند که مسیحیان باید فقط در انتظار پیروزی نهایی شهر خدا بر تمدن انسانها باشند. این پیروزی، آنگونه که معتقدان به ظهور عیسی و هزارهگرایان تصور میکردند، در زمان تاریخی رخ نخواهد داد. به عبارت دیگر، حتی اگر کل جهان مسیحی شوند، زمین و تاریخ بهکلی عوض نخواهند شد. قابل تأمل است که کتاب آخر شهر خدا (۲۲) به حشر اجساد اختصاص دارد.
محمد طاهر پسران افشاریان
ترجمة آثار فلسفه و علوم یونانی است که باعث رشد تفکر فلسفی در اسلام میشود و به آن حیات میبخشد. در اواسط قرن سوم/ نهم، نوشتههایی که مستقیماً بر آثار افلاتون و ارسطو متکی بودند (که بهعلاوه از طریق تفسیرهای نوافلاتونی شناخته میشدند) بهتدریج به موازات مباحث کلامی خود را تحمیل کردند
محمد طاهر پسران افشاریان
میکرد. به گفتة پسر او سلطان ولد، «او هرگز برای یک لحظه از گوش دادن به موسیقی و سماع بازنایستاد؛ نه روز میآرامید و نه شب. او عالم بود و شاعر شد؛ زاهد بود و مست عشق شد، نه مست شراب انگور؛ نفس روشنی یافته تنها از شراب نور مینوشد.»[۹۳]
mhzm
اما مسئولیت همة تفسیرهای تشیع و عرفان اسلامی به عهدة من است؛ این تفسیرها بر پایة هرمونتیک دوست فقیدم هانری کُربَن استوار است
mhzm
تهاجمات سهمگین ترک ــ مغولها ــ از زمان هونها در قرن چهارم تا زمان تیمور لنگ در قرن چهاردهم از الگوی اسطورهای شکارچی ابتدایی در اوراسیا الهام میگرفت: گوشتخواری که در دشتها در تعقیب شکار خود بود. سوارکاران هون، آوار، ترک و مغول با شتاب و سرعتی که در حرکات خود داشتند، با کشتار تمامی جماعات، و نابودی کامل نشانههای بیرونی فرهنگهای مستقر (شهرها و روستاها) مانند دستة گرگهایی بودند که حیوانات نشخوار کننده را در دشتها شکار میکردند یا به گلههای چوپانان بادیهنشین حملهور میشدند. بیتردید، اهمیت راهبردی و پیامدهای سیاسی این رفتار برای فرماندهان نظامی آنان شناخته شده بود. اما این شکارچی نمونه، و گوشتخوار با ظاهر اسرارآمیزش نقش قابل ملاحظهای ایفا میکرد. تعدادی از قبایل آلتایی ادعا میکردند که یک گرگ ماورایی نیای آنهاست (بند ۱۰).
mhzm
از همة خدایان اقوام آلتایی، مهمترین و شناختهشدهترین آنها در واقع، Tengri) Tängri در میان مغولها و کالمیکها، Tengeri در میان بوریاتها، Tängere در میان تاتارهای ولگا، و Tingir در میان بلتیرها) است. لفظ tängri به معنی «خدا» و «آسمان» به واژگان ترکها و مغولها تعلق دارد. این اسم از «دورة ماقبل تاریخ آسیا وجود داشته و از بخت و اقبال بینظیری برخوردار بوده است. حوزة نفوذ آن در زمان، مکان، و سرتاسر تمدنها گسترده است؛ بیش از دوهزار سال شناخته شده است؛ همچنین: در سرتاسر آسیا از مرز چین تا جنوب روسیه، از کامچاتکا تا دریای مرمره مورد استفاده قرار گرفته است؛ «دهقانان» آلتایی با نامگذاری خدایان شان، و آنها را در ردیف خداوند متعال قراردادن، به او خدمت میکردهاند و اینگونه و در همة ادیان جهانی بزرگ که ترکها و مغولها در سراسر تاریخشان به آنها ایمان آوردهاند (مسیحیت، مانویت، اسلام و غیره) محفوظ مانده است.»[۳]
mhzm
مسیحیت از جمله علل زوال امپراتوری روم و نابودی جهان باستان است که بیش از همه تکرار میشود: دقیقتر بگوییم، درست زمانی که مسیحیت دین رسمی اعلام شد امپراتوری فروریخت. البته اینجا بهخاطر این مسئلة دشوار و پیچیده از بحث خود منحرف نخواهیم شد. کافی است به خاطر داشته باشیم که اگر مسیحیت وظیفة نظامیگری یا روحیة سلحشوری را تشویق نمیکرد، جدال ضدامپراتوری مخالفان اولیه پس از گرویدن کنستانتین به مسیحیت علت وجودی خود را از دست میداد. (بند ۲۳۹). بهعلاوه، تصمیم کنستانتین مبنی بر پذیرش مسیحیت و بنای پایتختی جدید در کنار تنگة بوسفور سبب شد تا فرهنگ باستانی یونانی ـ رومی حفظ شود.[۲]
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۵۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۵۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
قیمت:
۲۱۸,۰۰۰
۶۵,۴۰۰۷۰%
تومان