بریدههایی از کتاب بیگانه
۴٫۱
(۵۰)
دروغگويی تنها اين نيست که چيزی بگوييم که وجود ندارد. اگر بيشتر از آنچه که هست هم بگوييم دروغ است، و خصوصاً دروغ اين است ـ و اگر در مورد عواطف انسان، بيشتر از احساس خود سخن بگوييم، دروغ گفتهايم.
yasamiiin
غالباً فکر میکردم که اگر مجبورم میکردند تا در درونِ تنه درختِ خشکيدهای زندگی کنم و در آن مکان هيچ مشغوليتی جز تماشا کردن آسمان بالای سرم نداشته باشم، باز به آن نيز کم کم عادت میکردم. در آنجا منتظر ديدن پرندگان میشدم و يا به انتظار ديدن ابرها، وقت خود را میگذراندم.
azar
گفت: اينطور پيدا است که شما آدم کمحرف و توداری هستيد و نظر مرا در اين مورد پرسيد. جواب دادم: «علتش اين است که چون چيز مهمی برای گفتن ندارم، پس ساکت میمانم.»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
به هر حال، هيچ فکری نيست که آدمی به آن عادت نکند.
Anahita Jafarzadeh
چرا تاکنون نفهميده بودم که هيچ چيز مهمتر از اعدام با گيوتين نيست. به معنای ديگر، اين تنها چيز جالب برای يک مرد است
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اگر بيشتر از آنچه که هست هم بگوييم دروغ است، و خصوصاً دروغ اين است ـ و اگر در مورد عواطف انسان، بيشتر از احساس خود سخن بگوييم، دروغ گفتهايم. و اين کاری است که همه ما هر روز انجام میدهيم تا زندگی را آسان بگيريم
✿tanin
من از کاری که کرده بودم چندان تأسف نمیخوردم. اما اين همه کينهجويی و جوش و خروش مرا شگفتزده کرده بود. میخواستم صميمانه و تقريباً از سر دلسوزی، به او بفهمانم که من تاکنون هرگز نتوانستهام از چيزی پشيمان شده و افسوس بخورم. من هميشه تسليم آن چيزی هستم که واقع شود، چه امروز و چه فردا!
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
احساس میکردم که آمادهام که همه چيز را از سر بگيرم. در برابر اين شب انباشته از نشانهها و ستارهها، انگار اين خشم عظيم مرا از بدی پاک و از اميد تهی ساخته بود. برای اولين بار خود را به دست بیتفاوتی پر مهر دنيا سپردم و از اينکه دنيا را بسيار شبيه خودم و بسيار برادرانه ديدم، احساس کردم که خوشبخت بودهام و همچنان خوشبخت خواهم بود
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
در تاريخ اوت ۱۹۳۷، کامو در دفترچههای خود مینويسد: «از سالها پيش، هر بار که يک سخنرانی سياسی میشنوم، يا گفتار کسانی را میخوانم که رهبریمان میکنند، وحشت میکنم: چون صدايی نمیشنوم که رنگ انسانی داشته باشد.
Hormoz Sohrabi
روز چهارم ژانويه ۱۹۶۰ اتومبيلی که رهسپار پاريس بود با درختی تصادف کرد. «آلبر کامو» در اين حادثه جان سپرد.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اين جمله را بيشتر برای اين گفتم که چيزی گفته باشم
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
گفتم که من قصد کشتن آن مرد عرب را نداشتهام. رئيس جواب داد که اين يک ادعا و نوعی توجيه کردن است و گفت: تاکنون از طرز دفاع من درست سر در نياورده است و خوشحال خواهد شد اگر قبل از شنيدن حرفهای وکيلم درباره انگيزهای توضيح دهم که مرا به اين عمل واداشته بود. من فوراً و در حالی که کلمات را با هم قاطی میکردم و با توجه به آن که از مسخرهآميز بودن آن آگاه بودم جواب دادم که به خاطر آفتاب بود. تالاز از خنده حضار پر شد.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«زندگی انسان هيچوقت تغيير نمیکند و ارزش تمام زندگیها يکسان است و من هم از زندگی در اينجا زياد ناراحت نيستم.»
M.R.A
حجم
۱۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان