بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنگ چهره زنانه ندارد | طاقچه
تصویر جلد کتاب جنگ چهره زنانه ندارد

بریده‌هایی از کتاب جنگ چهره زنانه ندارد

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۳۸۱ رأی
۴٫۲
(۳۸۱)
برای اولین‌بار به مرگ فکر کردم... و بعدش هیچ‌وقت از فکر کردن به آن دست نکشیدم
دهقان غذاخوار
هیچ‌وقت جور دیگری زندگی نکرده‌ایم، شاید اصلاً بلد نیستیم جور دیگری زندگی کنیم. نمی‌توانیم نوع دیگری از زندگی را تصور کنیم
Aysa
قبلاً از مرگ می‌ترسیدیم، حالا از زندگی.
سیویل
خدا آدم رو نیافرید تا بره تیراندازی کنه، خدا انسان رو برای عشق و عشق ورزیدن آفرید. تو چی فکر می‌کنی؟
وفا
رنج از انسانِ کوچکْ انسانِ بزرگ می‌سازد
einlam
جنگ برای همهٔ ملت‌های جهان موضوعی آشناست. همواره در گوشه‌ای از دنیا شاهد جنگ هستیم.
𝘙𝘖𝘡𝘈
پرسش داستایوسکی را تکرار کنم؛ چند انسان در هر انسان وجود دارد، و چگونه باید از این انسان درونی محافظت کرد؟ بدون شک شر جذاب است؛ متنوع‌تر از خیر است؛ وسوسه‌انگیزتر است. همین‌طور عمیق‌تر
سیویل
مرور خاطرات وحشتناکه، ولی مرور نکردن خاطرات از اون وحشتناک‌تر
سیویل
آدم‌ها تغییر خواهند کرد.
سیویل
ساده‌ترین مردم صادق‌ترین آن‌هایند؛ پرستارها، آشپزها، رخت‌شورها... به عبارت دیگر، آن‌ها کلمات را از درون‌شان بیرون می‌کشند، نه از روزنامه‌ها و کتاب‌های خوانده‌شده
نسا
همواره احساسات ما فاصلهٔ میان ما و حقیقت را پُر می‌کنند.
einlam
می‌گید احترام، عزت، هان؟ درحالی‌که دخترها تقریباً همه‌شون تنهان.
B-vafa
در این دفتر صفحاتی را هم که خودم از کتاب‌هایم حذف می‌کردم جا می‌دادم. خودسانسوری‌ام را.
B-vafa
خوشبختی یعنی، یکهو میون این مُرده‌ها یه آدم زنده پیدا کنی...
B-vafa
انسان بیش از هر چیز در جنگ و شاید در عشق، خودش را نشان می‌دهد و رازش را فاش می‌کند. تا عمیق‌ترینِ اعماق و تا لایه‌های زیرپوستی.
einlam
اگه چند دقیقه وقت آزاد پیدا می‌کردیم مشغول بافتن می‌شدیم. مثلاً روسری می‌بافتیم. به‌مون زیرانداز می‌دادن، از اونا شال می‌بافتیم. دل‌مون می‌خواست مشغول یه کار زنانه بشیم. کار زنانه چیزی بود که کم داشتیم، واقعاً غیرقابل‌تحمل بود فضا.
narges
می‌گن آدم تو جنگ نصفش انسانه، نصف دیگه‌ش حیوون! این حقیقت داره... جور دیگه‌ای نمی‌شه زنده موند. اگه فقط آدم باشی، سالم نمی‌مونی.
Elhamtarang
خدا آدم رو نیافرید تا بره تیراندازی کنه، خدا انسان رو برای عشق و عشق ورزیدن آفرید.
ققنوس
همه صف کشیدیم و به‌نوبت لباسش رو بو کردیم، می‌گفتیم بوی خونه می‌ده. این‌جوری دل‌مون برای خونه تنگ می‌شد... فقط با دیدن یه پاکت‌نامه که... دست‌خط پدر روش بود... چه‌قدر خوشحال می‌شدیم.
B-vafa
مرگ دو دختربچه تعجبش را برمی‌انگیزاند. سؤالی به وجود می‌آید؛ چرا آن‌ها؟ آن‌ها که کوچک بودند، آن‌ها که تیراندازی نکردند...
کاربر ۳۴۰۶۱۸۱

حجم

۴۹۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

حجم

۴۹۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
۴۰,۵۰۰
۵۰%
تومان