دلدوختن به وعده معشوق بیوفا
جز آرزوی خام و خیال محال نیست
آلوین (هاجیك) ツ
تا کی سخن معرفت انشا کردن؟
آلوین (هاجیك) ツ
جرم می خوردن ما نیست کم از طاعت کس
کار صد توبه کند گریه مستانه ما
Ali
دلبستگی نماند به وارستگی مرا
وارستگی مباد ز دلبستگی مرا
آسودگی به شربت مرگم علاج کرد
دشمن طبیب گشت درین خستگی مرا
Ali