بریدههایی از کتاب یگانگی با تمامیت هستی
۴٫۲
(۴۳)
علت اصلی ناشادی هرگز ناشی از یک موقعیت نیست، بلکه ناشی از افکار شما نسبت به آن موقعیت است.
زهرا
نفس تحتانی می گوید، "من نباید رنج بکشم." و این فکر باعث می شود که شما خیلی بیشتر رنج بکشید. این تحریف حقیقت است که همیشه متناقض به نظر می رسد. حقیقت این است: قبل از اینکه شما بتوانید به ورای رنج بروید، لازم است آن را بپذیرید.
پیام
نیرویی که در لحظۀ حاضر پنهان شده است، آگاهی است. به همین دلیل، می توانیم آن را "حضور" نیز بنامیم.
هدف نهایی وجود انسان، یا به عبارت دیگر، هدف شما، آوردن آن نیرو به این جهان است.
Dexter
علت اصلی ناشادی هرگز ناشی از یک موقعیت نیست، بلکه ناشی از افکار شما نسبت به آن موقعیت است.
زهرا
وقتی "نه" گفتن به زندگی، که عادت شده است، تبدیل به "آری" شود و شما به لحظۀ حاضر اجازه دهید همان گونه که هست باشد، زمان و نفس تحتانی را محو می کنید.
سارا شاه
تمامیت (زندگی) می خواهد که نهال به درخت بدل شود، ولی نهال، خود را جدا از زندگی نمی بیند و از اینرو چیزی برای خود نمی خواهد. به همین دلیل نگران یا تحت فشار نیست و اگر باید نارس و نابهنگام بمیرد، به آسانی می میرد. آن نهال همانقدر تسلیم مرگ است که تسلیم زندگی است و ریشه داشتن در هستی، یا همان زندگیِ بی شکل و ابدی را حس می کند، بدون اینکه به مبهم بودن آن اهمیت دهد.
Dexter
حذف زمان از آگاهی تان، حذف نفس تحتانی است. این تنها تمرین معنوی حقیقی است. چیزی که در موردش صحبت می کنیم، حذف زمانِ روانی است، که به معنای درگیری و مشغولیتِ بی پایانِ ذهن نفسانی با گذشته و آینده است و همچنین به معنای عدم تمایل، به "یکی شدن با زندگی از طریق زیستن در هماهنگی با لحظۀ حاضر" می باشد. لحظه ای که هستیِ آن اجتناب ناپذیر است.
سارا شاه
هر گاه مجبورید کاری را انجام دهید ولی نمی توانید از آن لذت ببرید، حداقل می توانید "بپذیرید" که باید انجامش دهید. پذیرش به این معناست: در حال حاضر، این کاریست که موقعیت فعلی و این لحظه، انجام دادنِ آن را توسط من می طلبد، بنابراین آن را با کمال میل و رغبت انجام می دهم.
اگر نمی توانید از آنچه انجام می دهید لذت ببرید یا آن را بپذیرید، متوقفش کنید. در غیر این صورت، شما دارید از قبول مسئولیت تنها چیزی که واقعاً می توانید در این لحظه مسئولش باشید سر باز می زنید. این تنها چیزی است که واقعاً اهمیت دارد، یعنی وضعیت آگاهی شما در رابطه با لحظۀ حاضر. و اگر مسئولیت وضعیت آگاهی تان را نپذیرید، مسئولیت زندگی را نپذیرفته اید.
پیام
اگر بجای اینکه منتظر تغییری باشید تا لذت بردن را آغاز کنید، بتوانید از هرآنچه اکنون انجام می دهید لذت ببرید، احتمال اینکه گشایش و تغییر مثبت در سطح بیرونی زندگی شما اتفاق بیفتد، خیلی بیشتر می شود.
وقتی نقطۀ مرکزی زندگی شما، بجای گذشته و آینده، "لحظۀ حاضر" باشد، توانایی شما در لذت بردن از آنچه انجام می دهید و به همراه آن، کیفیت زندگی تان، بطور چشمگیری افزایش می یابد.
لذت، از آنچه انجام می دهید نمی آید، بلکه از ژرفنای وجود شما به درون آنچه انجام می دهید و در نتیجه به این جهان جاری می گردد.
شما از هر فعالیتی که در حین انجام آن کاملاً حاضر هستید لذت می برید، هر فعالیتی، که صرفاً وسیله ای برای رسیدن به چیزی و پایان دادن به آن نباشد. آنچه واقعاً به شما لذت می دهد، عملی که انجام می دهید نیست، بلکه حس عمیق زنده بودن است که در آن جریان دارد. این زنده بودن، با آن کسی که شما هستید یکی است. این بدان معناست که وقتی شما از انجام کاری لذت می برید، واقعاً نشاطِ بودن را در شکل پویای آن تجربه می کنید. به همین دلیل است که هرآنچه از انجامش لذت می برید، شما را به نیروی نهفته در تمامیت هستی متصل می کند.
پیام
وقتی "آگاه باشید" که خود را با چیزی یکی انگاشته اید و بخشی از خود را در آن می شناسید، آن هویت، دیگر کامل نیست. "من هشیاری ای هستم که از وابستگی اش آگاه است." این، آغاز تغییر آگاهی است.
اسماعیل
اگر شما بخواهید علت هر رخداد را ردیابی کنید، مجبور خواهید بود کل مسیر را تا آغاز آفرینش بازگردید.
سارا شاه
آتش رنج، به نور آگاهی تبدیل می شود.
Hamed
وقتی شما در مقابل شکلی که زندگی در این لحظه به خود گرفته است واکنش نشان می دهید و هنگامی که حال را به عنوان وسیله، مانع، یا دشمن در نظر می گیرید، آن بخش از هویت تان که وابسته به شکل است یعنی نفس تحتانی را تقویت می کنید. این وضعیت منجر به واکنش گرایی نفس تحتانی می شود. واکنش گرایی یعنی چه؟ یعنی معتاد شدن به واکنش. هر چه بیشتر واکنش گرا شوید، بیشتر گرفتار شکل می شوید و هر چه بیشتر خود را با شکل بشناسید و یکی بدانید، نفس تحتانی قوی تر می گردد. در چنین وضعیتی، هستیِ شما (بخش اصیل وجود شما که بی شکل است) دیگر از طریق شکل نمی درخشد، یا به ندرت درخشش می یابد.
کاربر ۷۸۳۷۹۵۹
تمام زندگی شما در این لحظۀ حالِ دائم، جاری می شود. حتی لحظات گذشته و آینده، فقط وقتی وجود دارند که شما از طریق فکر کردن به آن ها، در تنها لحظه ای که وجود دارد، یعنی این لحظه، آن ها را به خاطر می آورید (گذشته) یا انتظار آن ها را می کشید (آینده).
Dexter
اعتماد به نفس حقیقی و فروتنی حقیقی از شناخت برمی خیزند، ولی از منظر نفس تحتانی، اعتماد به نفس و فروتنی، مغایر یکدیگرند. حقیقت این است که آن ها یکسان و یکی هستند.
Dexter
بُعد بی زمان آگاهی، چیزی نیست که بتوان از طریق تفکر استدلالی و فهم عقلانی به آن دست یافت.
mahdi
فقط با بیداری، می توانید معنای حقیقی کلمۀ "بیداری" را درک کنید.
وقتی که بیدار می شوید، بجای گم شدن در افکارتان، خود را به صورت آگاهیِ پشتِ آن افکار درک می کنید. سپس، فکر کردن، به عنوان یک فعالیت خودمختار که در خدمت خودش عمل می کند و شما را به تسخیر درآورده و زندگی تان را پیش می برد، دیگر وجود نخواهد داشت. هُشیاری، از تفکر، سبقت می گیرد و بر آن تسلط می یابد. بجای اینکه، فکر کردن، متصدی امور زندگی شما باشد، تبدیل به خدمتکارِ "هشیاری" می گردد. هشیاری، ارتباط آگاهانه با شعور تمامیت هستی است. هشیاری، به معنای آگاهی بدون فکر یا "حضور" است.
ارتباط بین هشیاری و تفکر چیست؟ هشیاری، فضایی است که تفکر در آن واقع می شود هنگامی که آن فضا از خود آگاه شده باشد.
sara
برای بعضی ها، همینکه از نوعِ افکاری که معمولاً فکر می کنند،- بویژه افکار منفی سمجی که شاید تمام عمر، خود را با آن ها شناخته اند - بطور ناگهانی آگاه می شوند، بیداری اتفاق می افتد. ناگهان یک هشیاری وجود دارد که از افکار آگاه است ولی بخشی از آن نیست.
sara
بطور کامل در آنچه انجام می دهید حاضر باشید و سکونِ زنده و هوشیار درون خود را در پس زمینۀ آن فعالیت حس کنید. خیلی زود در خواهید یافت که آنچه در این وضعیتِ افزایش یافتۀ هشیاری انجام می دهید، بجای اینکه اضطراب آور، خسته کننده یا آزار دهنده باشد، عملاً لذت بخش می گردد. اگر بخواهیم دقیق تر بگوئیم، چیزی که شما از آن لذت می برید، در واقع عمل بیرونی نیست، بلکه بُعدِ درونی آگاهی است که در آن عمل جاریست. این پیدا کردنِ لذتِ بودن، در آنچه انجام می دهید است. اگر شما حس می کنید زندگی تان از اهمیت و معنای کافی برخوردار نیست یا بیش از حد اضطراب آور یا خسته کننده است، به این دلیل است که شما هنوز آن بُعد را به زندگی خود نیاورده اید و آگاه بودن از آنچه انجام می دهید هنوز هدف اصلی شما نشده است.
پیام
بیماری جمعی بشر این است که مردم چنان مجذوب آنچه اتفاق می افتد شده اند، چنان با دنیای اَشکالِ در حال نوسان مسخ شده اند و چنان جذب محتوای زندگی شان شده اند، که جوهر یا ذات را که در ورای محتوا، شکل و فکر است فراموش کرده اند. آنها آنقدر تحت تأثیر زمان، از پا در آمده اند که جاودانگی را، که اصل شان، موطن شان و سرنوشت شان است فراموش کرده اند. جاودانگی، واقعیت زندۀ آن کسی است که شما هستید.
پیام
وقتی شما در مقابل شکلی که زندگی در این لحظه به خود گرفته است واکنش نشان می دهید و هنگامی که حال را به عنوان یک وسیله، یک مانع، یا یک دشمن در نظر می گیرید، آن بخش از هویت تان که وابسته به شکل است یعنی نفس تحتانی را تقویت می کنید. این وضعیت منجر به واکنش گرایی نفس تحتانی می گردد. واکنش گرایی به چه معناست؟ معتاد شدن به واکنش است. هر چه بیشتر واکنش گرا شوید، بیشتر گرفتار شکل می شوید و هر چه بیشتر خود را با شکل بشناسید، نفس تحتانی قوی تر می گردد. در چنین وضعیتی، هستیِ شما (بخش مقدس وجود شما که بی شکل است) دیگر از طریق شکل نمی درخشد، یا به ندرت درخشش می یابد.
از طریق عدم مقاومت نسبت به شکل، آنچه درون شماست که ماورای شکل است، به صورت یک حضور همه جانبه، یک نیروی ساکت که بسیار عظیم تر از هویتِ ناشی از شکل و کوتاه مدتِ شماست، پدیدار می گردد. این همان کسی است که شما هستید، بسیار عمیق تر از هرچیز دیگری در جهان شکل.
پیام
بزرگترین دشمن نفس تحتانی، لحظۀ حاضر است، که می توان گفت، خودِ زندگی است.
Dexter
واکنش گرایی یعنی چه؟ یعنی معتاد شدن به واکنش. هر چه بیشتر واکنش گرا شوید، بیشتر گرفتار شکل می شوید و هر چه بیشتر خود را با شکل بشناسید و یکی بدانید، نفس تحتانی قوی تر می گردد. در چنین وضعیتی، هستیِ شما (بخش اصیل وجود شما که بی شکل است) دیگر از طریق شکل نمی درخشد، یا به ندرت درخشش می یابد.
Dexter
لذت، از آنچه انجام می دهید نمی آید، بلکه از ژرفنای وجود شما به درون آنچه انجام می دهید و در نتیجه به این جهان جاری می گردد.
Dexter
وقتی ما بدون تفسیر کردن یا برچسب ذهنی زدن درک می کنیم، یعنی بدون اضافه کردنِ فکر به دریافت هایمان درک می کنیم، می توانیم ارتباط و به هم پیوستگیِ عمیقی را که در ورای دریافت ما از اشیاءِ ظاهراً جدا وجود دارد حس کنیم.
کاربر ۳۴۲۵۳۶۰
در جستجوی شادی نباشید. اگر آن را جستجو کنید، هرگز آن را نخواهید یافت، زیرا جستجو کردن ناقض شادی است. شادی همیشه گریزان است اما رهایی از ناشادی هم اکنون قابل دستیابی است، از طریق مواجه شدن با آنچه هست، نه داستان پردازی دربارۀ آن. ناشادی، وضعیت طبیعی تندرستی و خوشبختی و آرامش درونی شما را، یعنی سرچشمه شادی حقیقی را می پوشاند.
nazari
در جستجوی شادی نباشید. اگر آن را جستجو کنید، هرگز آن را نخواهید یافت، زیرا جستجو کردن ناقض شادی است. شادی همیشه گریزان است اما رهایی از ناشادی هم اکنون قابل دستیابی است، از طریق مواجه شدن با آنچه هست، نه داستان پردازی دربارۀ آن. ناشادی، وضعیت طبیعی تندرستی و خوشبختی و آرامش درونی شما را، یعنی سرچشمه شادی حقیقی را می پوشاند.
nazari
علت اصلی ناشادی هرگز ناشی از یک موقعیت نیست، بلکه ناشی از افکار شما نسبت به آن موقعیت است.
Hamed
نسبت به افکارتان آگاه باشید. آنها را از موقعیت، که همواره خنثی و همیشه همان طوریست که هست، جدا کنید.
Hamed
اگر شما بخواهید علت هر رخداد را ردیابی کنید، مجبور خواهید بود کل مسیر را تا آغاز آفرینش بازگردید.
Hamed
حجم
۵۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۳ صفحه
حجم
۵۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۳ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۵۰%
تومان