جملات زیبای کتاب پنجه بر پیشانی | طاقچه
تصویر جلد کتاب پنجه بر پیشانی

بریده‌هایی از کتاب پنجه بر پیشانی

دسته‌بندی:
امتیاز
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
نقشِ تو آب برکۀ شب را شراب کرد از برکه می‌پرند ز مستی ستاره‌ها
Niyaz.h
دیدنت در عطش کوچۀ بن‌بست نگاه مثل یک دشت پُر از نورْ تماشایی بود دست‌های تو که پیغام محبت را داشت روی فصل بدنت گرم شکوفایی بود بازوانت به بلندای محبت سرسبز رُسته در باغِ تنت آیتِ گیرایی بود خنده‌های تو چو موسیقیِ سرشار از عطر در شب خستۀ من بستر لالایی بود
زینب هاشم‌زاده
پُر از غروب شدم، یک دم آفتاب بده
Niyaz.h
از بس که سر زلف تو در دست نسیم است گویی که به هر حلقه هزاران تله دارد دلتنگ‌تر از غربت کوه است نگاهم هر جا که روی پشت سرت قافله دارد
Niyaz.h
کلیدِ بازیِ لبخندهای ما قطع است کجاست خاطرۀ «نان ببر، کباب بده»؟
Niyaz.h
دل جای عشق توست، تو این را به غم بگو: از دل برو که جای مرا تنگ می‌کنی من رو به مرگ می‌روم از سینه، ای نفس بیرون میا که کار مرا لنگ می‌کنی
Niyaz.h

حجم

۶۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۶۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
۷۷,۰۰۰
۳۸,۵۰۰
۵۰%
تومان