بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آهنگهای فراموش‌شده | طاقچه
تصویر جلد کتاب آهنگهای فراموش‌شده

بریده‌هایی از کتاب آهنگهای فراموش‌شده

نویسنده:احمد شاملو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۶ رأی
۳٫۳
(۶)
ماه، باز اندر میان آسمان می‌درخشید، از میان اختران. همچنان، امواج اقیانوس‌ها می‌ربود از سنگ ساحل بوسها. بود، ـ باز، آن ابر تیره در فضا، با تمسخر ناظر احوال ما...   هست، ـ اگر زیباست یا نه، ـ عالمی‌. هست عمری، ـ هفته‌ای، روزی، دمی‌. گر بخواهی، می‌توانی بود و زیست، ورنه، ـ ما باشیم یا نه، فرق نیست!
مادربزرگ علی💝
ای شب تیره! روزگار منی، یادو چشم سیاه یار منی؟ از بلندی چو گیسوان سیاه، وز سیاهی دل نگار منی...
مادربزرگ علی💝
دیگر آن آتش سوزان و شدید، در دلم مرده و خاموش شده. و آنهمه خاطره از شادی و غم، محو گردیده، فراموش شده. هیچ دیگر بدلم نیست اثر، زان شرر، غیر کمی‌ خاکستر.
مادربزرگ علی💝
روزگاری چو سرو بودم راست. شرح این قصه سخت جانفرساست: ـ بر سر عرش بود پروازم، عشق بالم شکست و قدرم کاست
مادربزرگ علی💝
  زیر این پرده‌های تار و سیاه چه بسا رنگها که پنهانست: کودک بی‌پدر گرسنه و لخت خفته بر خاک سرد و لرزانست؛ طاق بشکسته، سوختست حصیر، بیوه‌زن تا بصبح گریانست. گم شو، ـ ای شب! ـ که درد مسکین را لااقل نور صبح درمانست...
مادربزرگ علی💝
او هیچگاه نسوخته تا معنای سوختن را بداند؛ او هیچوقت درد نکشیده تا بداند درد چیست؛ او هرگز در انتظار نمانده تا، از تلخی انتظار باخبر باشد.
کاربر ۱۴۱۷۰۲۱
چیست این جنجال و غوغا در دلم؛ کس تواند گفت بامن چیست این؟ ـ هست آیا عقده‌ی دیروز من. یا فقط اندوه امروزیست این؟...
کاربر ۱۴۱۷۰۲۱
مرگ باد آنرا که با هر «بندگی» سازگار است، از برای «زندگی»! نه... نمی‌گویم ـ نباید برد رنج،ـ برد باید رنج، اما بهر گنج.
Hamid.S
می‌کشم فریادها از دل؛ مگر آید کنارم آنکه روزی بود آرام‌روان بی‌قرارم؛ آنکه زیر بار غم خم کرده اینک قامتم را؛ آنکه آتش می‌زند بر دل نهان و آشکارم...
کاربر ۱۴۱۷۰۲۱

حجم

۱۳۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

حجم

۱۳۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان