بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سید‌محمد حسینی بهشتی؛ نگاهی به زندگی و زمانه‌ی شهید دکتر بهشتی | طاقچه
تصویر جلد کتاب سید‌محمد حسینی بهشتی؛ نگاهی به زندگی و زمانه‌ی شهید دکتر بهشتی

بریده‌هایی از کتاب سید‌محمد حسینی بهشتی؛ نگاهی به زندگی و زمانه‌ی شهید دکتر بهشتی

نویسنده:امیر صادقی
انتشارات:میراث اهل قلم
امتیاز:
۳.۹از ۱۹ رأی
۳٫۹
(۱۹)
یکی از مصیبت‌های عمر ما این است که اشخاص کم‌کم دارند جانشین ارزش‌ها می‌شوند. این خطرناک است. انقلاب ما، انقلاب ارزش‌هاست.
Mahdi Shojaeifar
یک‌روز به دکتر گفتم شما چرا در مقابل این همه توهین از خودتان دفاع نمی‌کنید؟ در جواب، آیه‌ای خواند و گفت:‌ «فلانی من نباید از خودم دفاع کنم، بلکه باید آن‌قدر ایمان خودم را قوی کنم که خداوند از من دفاع کند و جواب این‌ها را بدهد. و چون وعدهٔ خدا حق است؛ من به این وعده اعتقاد دارم» بعد هم محکم گفت: «دفاع خدا را که نمی‌شود با دفاع ما مقایسه کرد.»
;")
ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت.
;")
دانشجو رسالتش در این است که در برابر دردهای جامعه برای همیشه حساس بماند. وای به روزی که تحصیل‌کرده‌های جامعه اعم از روحانی، معمّم، دانشگاهی، در شکل آموزگار، دبیر، امام جماعت، مرجع تقلید، محقق، اسلام‌شناس یا نویسنده، تبدیل بشود به گروه «بی‌درد».
;")
معیار رشد و تعلیم و تربیت در انقلاب، «خودسازی آگاهانه» است؛ حرکتی آگاهانه و آزادانه.
کاربر ۱۵۰۹۶۱۸
ده دقیقه‌ای از آغاز نطق دکتر می‌گذشت و ساعت هشت و بیست دقیقه را نشان می‌داد. دکتر مکثی کرد و به مستمعین دورتادور جلسه نگاه کرد و وقتی از همراهی ایشان با بحث مطمئن شد، یک‌باره گفت «بچه‌ها بوی بهشت می‌آید. آیا شما هم این بو را استشمام می‌کنید؟» در همین لحظه انفجار مهیبی حزب جمهوری اسلامی را لرزاند و ساختمان فروریخت.
;")
ما آن روزها در وین زندگی می‌کردیم و دکتر هم آمده بود تا سری بهمان بزند. ناهار را که خوردیم از من پرسید جواد آقا، خانهٔ شما چند متر است؟ گفتم این خانهٔ کوچک که متراژ ندارد، سی‌چهل متری می‌شود. دکتر گفت نه از ۳۰ تا ۴۰ متر، ۱۰ متر اختلاف متراژ است. رو به همسرم ادامه داد «ملوک خانم پاشو متر خیاطی را بیاور.» بعد هم یک‌طرف آن را گرفت و از من هم خواست تا سر دیگر را دقیقاً گوشهٔ دیوار بگذارم تا محاسبه دقیق دربیاید. بالأخره مساحت آپارتمان را به دست آوردیم؛ سی و هفت و نیم متر بود. وقتی کارمان تمام شد دکتر گفت حالا اگر کسی در تهران از من بپرسد داماد و دخترت در چه منزلی زندگی می‌کنند؛ می‌توانم بگویم در یک آپارتمان سی و هفت و نیم متری. ولی اگر بگویم سی چهل متری، شنونده می‌تواند پیش خودش بگوید: مساحت آن را تا ۹۰ متر هم می‌شود تصور کرد!
;")
تمام حرف بر سر «تشکل‌های نیروهای مؤمن مسلمان» است، نه حزب و کانون و انجمن و نام‌های دیگر.
Mahdi Shojaeifar
در نظام اسلامی باید روزبه‌روز، نورانیت اسلام بیشتر به چشم بخورد. آن صفا، صداقت که برای فطرت هر انسان، به‌خصوص نسل جوان جاذبه نیرومند دارد، باید در رفتار و گفتمارمان بروز پیدا نماید.
Mahdi Shojaeifar
هرگز ساعتی را نگذرانده‌ام که در آن نشسته باشم و بگویم: خب! کارها الحمدالله تمام شد. تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب‌های دنیا، برای ما روشن می‌کند که دشمنان حق و عدل هیچ‌وقت آرام نخواهند گرفت.
علاقه مند کتاب
هنگام تدوین قانون اساسی بحث رسیده بود به بندی از فصل سوم قانون در ذیل حقوق ملت، بندی که بحث «آزادی جمعیت‌های غیراسلامی در بیان نظریات خود و تشکیل گردهمایی به‌طور آزادانه» را مطرح می‌کرد. آن‌قدر ادله آورد و آن‌قدر به اعتراضات مخالفین ـ که غالباً هم‌جهت و هم‌لباس بودند ـ پاسخ مستدل داد تا این بند هم تصویب شد.
mehdi
شاید باید پنج‌هزار کلمه خواند تا فقط پنج کلمه نوشت.
حاج عرفان
حتی زن بنی‌صدر! وقتی که بنی‌صدر به فکر فرار افتاد و در مخفیگاهی پنهان شد، با کمک برخی از دوستان، همسر بنی‌صدر را زیر نظر گرفتیم و دستگیرش کردیم. بعد بی‌سیم زدیم که به دکتر مژده بدهید که خانم فلانی را دستگیر کردیم؛ حالا بنی‌صدر هرجا باشد خودش را تسلیم می‌کند. با وجود همهٔ دشمنی‌ها و تهمت‌های بنی‌صدر نسبت به دکتر، انتظار داشتیم خوشحال شود و مژدگانی دهد. اما دکتر با شنیدن خبر از عصبانیت برآشفت و گفت: «ما حق نداریم یک زن را دستگیر کنیم، در حالی که هیچ تقصیری ندارد اِلا این‌که زن بنی‌صدر است و شوهرش به خاطر خیانت به کشور تحت تعقیب است.» و بلافاصله دستور داد که او را آزاد کنند.
mehdi
باید با صراحت عرض کنم که یکی از آفت‌های حیات اجتماعی ما رواج دعوت زبانی و قلمی و کساد بازار دعوت عملی است.
علاقه مند کتاب
ما اگر ایمانمان را، اخلاصمان را، عملمان را، درست کنیم و با اسلام منطبق کنیم، یاری خداوند تضمین شده است.
علاقه مند کتاب
دروغ تاکتیکی! گفتن و تهمت زدن، برای این‌که رقیبان را از میدان به‌در کنیم؛ شایعه‌پردازی و دروغ‌پردازی، این‌ها تاکتیک‌های مسلمان علوی، نیست.
mehdi
زیر لب غزل حافظ را زمزمه می‌کرد: همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده‌ام که مپرس
شهاب
تلخی برخورد صادقانه را، بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می‌دهم.
مهر دلدارها
«انقلاب» عبارت است از انتخاب راه تازه‌ای که باید با هشیاری و آگاهی و فداکاری آن را وجب به وجب طی کرد و این کار یک روز و یک سال و چند سال نیست.
علاقه مند کتاب
از نظر ما حزب جمهوری اسلامی، یک معبد است و کار در این تشکیلات، عبادت. لذا باید همهٔ معیارهای اسلامی را در همه‌حال رعایت کنیم، اگر این‌طور نشد، این‌جا به جای این‌که معبد باشد، لانهٔ شیطان خواهد بود.
حاج عرفان
موضع من در برابر دکتر شریعتی و کارهای او موضع بهره‌برداری صحیح است، نه لگدکوب کردن، نه لجن‌مال کردن و نه ستایش کردن و بالا بردن.
حاج عرفان
دروغ تاکتیکی! گفتن و تهمت زدن، برای این‌که رقیبان را از میدان به‌در کنیم؛ شایعه‌پردازی و دروغ‌پردازی، این‌ها تاکتیک‌های مسلمان علوی، نیست.
mehdi
باید شتاب‌زده نباشیم. نباید انتظار داشته باشیم که از یک کار کوچک در فاصله‌های کوتاه، بلافاصله نتیجهٔ بسیار بزرگ بگیریم. ولی شتاب‌زده هستیم! حتی در کارهای شخصی‌مان هم شتاب‌زده هستیم. به اصطلاح معروف می‌خواهیم غوره نشده، مویز بشویم. باید اهل طرح‌ها و نقشه‌های طولانی‌مدت باشیم.
mehdi
به شما چه! گفتم: «دکتر کارتان دارم». تقویم کوچکش را درآورد، مدتی نگاه کرد و برای روز بعد، ساعت ۹ صبح وقت ملاقات داد. روز بعد خیلی کوشش کردم سر وقت برسم؛ اما دم در اتاق دکتر که رسیدم، ساعت نُه و بیست دقیقه بود. در را باز کرد و با لبخند گفت: «از وقت شما بیست دقیقه گذشته است و ده دقیقه باقی مانده است. در این ده دقیقه می‌نشینی، احوالپرسی می‌کنی و یک چای می‌خوری و می‌روی!» گفتم: «مگر آقا بعد از من چه کاری انجام می‌دهید که این‌جور مرا جواب می‌کنید؟!» دوباره با لبخند پاسخ داد: «به شما چه! شما چه کار داری من بعد از این می‌خواهم چه‌کار کنم؟!» قندی برداشتم و در حالی که سرم پایین بود، آن را توی چای زدم و به دهان گذاشتم.
میثم
والله والله والله بنی‌صدر داشت پیش امام (ره) از دکتر شکایت می‌کرد که انحصارطلب است و نمی‌گذارد ما کاری بکنیم و همهٔ کارها را به دست خود گرفته است. امام با ناراحتی گفت: «این‌قدر که شما از آقای بهشتی شکایت می‌کنید، والله والله والله آقای بهشتی تا این ساعت حتی یک کلمه پشت سر شما با من صحبت نکرده است.»
میثم
«انقلاب» عبارت است از انتخاب راه تازه‌ای که باید با هشیاری و آگاهی و فداکاری آن را وجب به وجب طی کرد و این کار یک روز و یک سال و چند سال نیست.
مهر دلدارها
بهشت را به بها بدهند، نه به بهانه. برای بهشت عزت، بهشت سعادت، بهشت حاکمیت اسلام، باید بهای سنگینی پرداخت
کاربر ۵۳۵۲۸۹۷
سفت گرفتن‌ها، حدش باید مشخص شود. هر وقت دیدی جامعه به سمت نفی امکانات انتخاب، انتخاب آگاهانه و آزادانه کشانده می‌شود؛ محکم بایست.
mehdi
در جمع حزب رو کرد به اعضاء و گفت: «قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخست‌وزیری می‌خورد. حیف که التقاط و نفاق دارد، اگر نداشت مناسب بود.» در بدترین حالت هم، انگشت می‌گذاشت روی نکات مثبت.
mehdi
بنده خودم در دایرهٔ مدیریتم، اگر کسی بینش اسلامی‌اش صحیح باشد، تقوا و اخلاقش صحیح باشد، ولی نسبت به خود من به هر علتی بی‌لطف و بی‌مهر باشد و حتی پشت سر من بدگویی هم بکند، او را به کار دعوت می‌کنم. این کار را کرده‌ام؛ چون قرار نیست که بنده میزان حق و باطل باشم. بعضی‌ها را دیده‌ام که آدم‌های خوبی هستند، مسلمان معتقد، با بینش اسلامی صحیح، باتقوا و مقید، ولی به دلیلی از بنده خوششان نمی‌آید. کارهای حساس را به آن‌ها سپردم... گرایش‌های شخصی، حزبی، تشکیلاتی، هیچ مطرح نیست. اگر این‌ها جای معیارهای اصلی را بگیرد، باز هم انحراف است و باز هم جامعه را، رو به سقوط می‌برد.
mehdi

حجم

۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۱۶,۰۰۰
تومان