. این دیدگاه ـ و من قصد دارم تأکید کنم که این تنها یک دیدگاه است و نه حقیقت مُنزل (برای انتقادات نک: فوکو، ۱۹۸۱) ـ مطرح میکند که طبیعت انسانی، آشفته و سرکش است.
Havisht
به نظر فروید، روانشناسی هر فرد، بین دو نیروی متضاد، در هم تنیده شده است. از یک سو، نهاد یعنی بخشی از ذهن، تحت سلطهٔ امیالِ شدید جنسی و مقعدی قرار دارد. از سوی دیگر، فرامن یعنی بخشی از ذهن که شامل ایدههای اخلاقی است، وجود دارد.
این میل توسط فرهنگ و بهمنظور مبارزه با نیروهای تاریک نهاد القا شده است. در میانه، در گیرودار بین این دو وجه متضاد، خود یعنی آگاهی فرد از خویشتن قرار میگیرد. خود، به طور مستمر با مسئلهای خاص مواجه است؛
Havisht
هر نوع از حیات اجتماعی، نیازمند رامش فرهنگی انگیزشهای غریزی است؛
Havisht