بریدههایی از کتاب نجات بزرگ
۳٫۲
(۵۲)
هرگز برای هیچچیز دیر نیست...!
MOBINA
«به آسمان که مینگری،
تنها به خورشید نظاره کن!
تنها خورشید میداند که چه در درون تو میگذرد
و تنها خورشید است که داستان ازل تا ابد را برایت بازگو میکند!
و همچنان که مست نور خورشیدی،
به عشق لبخند بزن،
به پدر و مادرت بیندیش
و صلح را در وجودت بپروران.
اینها همه گوشهای از میراث بیپایان و پربرکت خورشیدند...»
fat_ma
تنها خورشید میداند که چه در درون تو میگذرد
و تنها خورشید است که داستان ازل تا ابد را برایت بازگو میکند!
:(Nahid):
فقط با عقل نمیشه همهچیز رو حل کرد
MOBINA
موسیقی ملایم و روح بخشی در فضای اتاق طنین انداز شده بود و باران در طلوعی دوباره غرق در رؤیا و لذت شروعی مجدد، گوش بهزنگ موسیقی مورد علاقه و رویاییاش شده بود:
»When you look at the sky,
Just focus on the sun,
She is the only one,
Who has known,
What’s going on,
In your heart,
That’s only sun,
Will tell you the story of every one,
Either known or unknown,
From starting to the long run…. «
💕Adrien💕
همچنان که مست نور خورشیدی،
به عشق لبخند بزن،
به پدر و مادرت بیندیش
و صلح را در وجودت بپروران.
اینها همه گوشهای از میراث بیپایان و پربرکت خورشیدند...»
:(Nahid):
صدای مادر آرام آرام باران را به دنیای فیزیکی نزدیکتر میکرد و در کسری از ثانیه او را از ورای دنیاهای بینهایت دور و ناشناخته به روی تختخوابش برگرداند.
-بله مادر جان! صبح بخیر تازه بیدار شدم. خودم الان به پردیس زنگ میزنم. ممنونم که خبر دادی مادر نازنینم!
پردیس بهترین دوست باران و یکی از باهوشترین بچههای دانشکده بود که به نوعی مثل خود او نابغه محسوب میشد؛ اما واقعاً کسی حریف باران نبود. خیلیها سعی میکردند که در برابر باران خودی نشان دهند، اما او واقعاً از هر نظر کاملاً متفاوت بود. او نه تنها از نقطه نظر علمی بلکه در هر زمینهای یک شاهکار بیبدیل محسوب میشد.
:(Nahid):
به آسمان که مینگری،
تنها به خورشید نظاره کن!
تنها خورشید میداند که چه در درون تو میگذرد
و تنها خورشید است که داستان ازل تا ابد را برایت بازگو میکند!
MOBINA
«به آسمان که مینگری،
تنها به خورشید نظاره کن!
تنها خورشید میداند که چه در درون تو میگذرد
و تنها خورشید است که داستان ازل تا ابد را برایت بازگو میکند!
و همچنان که مست نور خورشیدی،
به عشق لبخند بزن،
به پدر و مادرت بیندیش
و صلح را در وجودت بپروران.
اینها همه گوشهای از میراث بیپایان و پربرکت خورشیدند...»
-فریال!.
حجم
۳۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷۳ صفحه
حجم
۳۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷۳ صفحه
قیمت:
رایگان