بریدههایی از کتاب عرفان خورشید
۵٫۰
(۲)
امامعلی (ع) نیز میفرماید: «مَا لِلهِ نَبَأٌ أَعْظَمُ مِنِّی وَ لَا لِلهِ آیۀٌ أَعْظَمُ مِنِّی». برای خدا و از جانب خدا خبری مهمتر و آیهای عظیمتر از من نیست.
سیّد جواد
ابوسفیان به نزد عثمان آمد؛ به اطراف نگاهی انداخت و پرسید: آیا در این جمع نامَحرمی هست؟ پاسخ دادند: خیر. گفت: فرزندان بنیامیه، اینک که امر خلافت در نزد شماست، آن را میان خود موروثی کرده و همچون توپی بین یکدیگر بگردانید. سوگند به لات و منات و عزّی که نه بهشتی وجود دارد و نه دوزخی انتظار شما را خواهد کشید.
سیّد جواد
ای مردم، [بدانید که] همانا علی و پاکان از فرزندان او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر. پس هریک از این دو از دیگری خبر میدهد و هریک موافق با دیگری است. این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا آنگاه که [در قیامت] در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
سیّد جواد
شاید بتوان گفت در میان حضرات ائمه (ع)، دشوارترین موقعیت زمانی در نقش امامت، از آنِ حضرت ثامنالحجج (ع) بوده است.
سیّد جواد
از ابوسفیان نقل میکنند که بر فراز مزار شهید بزرگوار اسلام، حمزه، ایستاد و لگدی بر قبر او زد و گفت: برخیز و ببین که فرزندان امیه حکومتی را که تو با آنان بر سرش نزاع داشتی در دست گرفتهاند. اینک قدرت و حکومت در دستان ماست و هرگونه که بخواهیم آن را پیش میرانیم.
سیّد جواد
نبی مکرم اسلام (ص) در حدیثی، نورانیت را نتیجۀ عمل صالح بیان فرموده است:
«اَلْمُؤْمِنُونَ فَغُرٌّ مُحَجَّلُونَ مِنْ أَثَرِ الْوُضُو».
[در روز قیامت] از اثر وضو سراسر وجود مؤمنان نورانی است.
سیّد جواد
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید:
«اَللَّهُمَّ إِنَّک لَا تُخْلِی أَرْضَک مِنْ حُجَّةٍ لَک عَلَی خَلْقِک».
بارخدایا، تو هرگز زمین را خالی از حجّت بر خلقت قرار نمیدهی.
مقصود از حجّت در کلام علی بن ابیطالب (ع)، امام معصوم است. در متون روایی بارها کلمۀ حجّت بهمعنای «امام» بهکار رفته است. امامهادی (ع) فرمود:
«إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ وَ أَنَا وَ اللهِ ذَلِک الْحُجَّةُ».
زمین هیچگاه از حجّت خالی نمیماند و به خدا قسم من آن حجّت هستم.
سیّد جواد
دوران معاویه، زمان شیعهستیزی بنیامیه بود. به دستور او شیعیانِ علی بن ابیطالب را میکشتند و هر نوزادی را که نام علی بر او بود، به قتل میرساندند.
سیّد جواد
در میان حضرات ائمه (ع) هشتمین امام شیعیان، حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، ملقب به عالم آلمحمد (ع) و اقیانوس علمِ خاندان مطهّر رسول الله (ص) است.
سیّد جواد
در میان انسانها نیز نام موجودی که بیشترین توان جذب فیض از صفات الهی را دارد، «امام» است. امام مخلوقی است که وجود خویش را برای دریافت تمام صفات الهی در قالب مخلوق آماده کرده است و ازاینرو جلوۀ اَتمّ صفات خداوند را در وجود او میتوان دید. رسیدن امام به مقامی که بیشترین بهره از فیوضات الهی را دارد، به سبب درک مفهوم عبودیت اوست. امام «منِ» خویش را از میان برداشته و وجودش از خدا پر شده است
سیّد جواد
(إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمینَ).
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.
سیّد جواد
«حِصن» یعنی دژ امن؛ آن دژی که محل حفاظت کامل ساکنان درون آن است. در معنای پارسی به آن دژهایی که گاه شاهان در آن مستقر میشدند، دژ شاهی یا شاهیندژ میگفتند.
امام (ع) فرمود: حضرت حق میفرماید، کلمۀ «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» دژ مستحکم من است؛ یعنی اگر کسی اندرون «لا اله الا الله» درآید، در امان خواهد بود. حال، از چه چیزی در امان است؟ بزرگترین عاملی که انسانها را به ذلت میکشاند، شیطان است. هنگامیکه شیطان پا به وجود انسان میگذارد و در دل و جان آنها میتازد، انسان ذلیل میشود و دراینصورت، همهگونه ذلت و خفت را تحمل میکند.
در این حدیث شریف، وجود مبارک حضرت ثامنالحجج (ع) از زبان حضرت حق این جمله را بازگو میکند که اگر کسی وارد «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» شد، از وسوسههای شیطانی مصون میشود.
سیّد جواد
هنگامیکه زمان ولایتعهدیِ حضرت ثامنالحجج (ع) فرا رسید، هریک از شاعران چند بیتی در وصف امام سرودند. ابونواس از شاعران پرآوازۀ حکومت مأمون عباسی خاموش بر جای خویش نشسته بود. بزرگان ادب لب به گلایه گشودند که با جایگاهی که تو در شعر داری، چگونه است که بیتی نسروده و چیزی نخواندی؟ او در جواب این ابیات را خواند:
قِیلَ لِی أَنْتَ أَوْحَدُ النَّاسِ طُرّاً
فِی فُنُونٍ مِنَ الْکلَامِ النَّبِیهِ
لَک مِنْ جَوْهَرِ الْکلَامِ بَدِیعٌ
یثْمِرُ الدُّرَّ فِی یدَی مُجْتَنِیهِ
فَعَلَی مَا تَرَکتَ مَدْحَ ابْنِ مُوسَی
وَ الْخِصَالَ الَّتِی تَجَمَّعْنَ فِیهِ
قُلْتُ لَا أَهْتَدِی لِمَدْحِ إِمَامٍ
کانَ جَبْرَئِیلُ خَادِماً لِأَبِیه
به من میگویند تو در فنون کلام، یگانۀ روزگاری و کلامت لبریز از نوآوریهای شگرف است؛ بهگونهای که دست مردم را از ثمرات ادب و سخنت لبریز میکنی. حال، چگونه است که چکامهای در مدح علی بن موسی (ع) نمیگویی؟
سیّد جواد
فضیلت انسان از دو بخش عمده تشکیل میشود: اندیشه و عمل. این دو حقایقی آشکارند که خداوند سبحان بارها در کلام خویش و در معرفی انسان و جایگاهش در نظام توحیدی، بر آن صحّه میگذارد. شاید از زیباترین فرازهای قرآن کریم که به این موضوع میپردازد، سورۀ مبارکۀ عصر است:
(وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَْانَ لَفی خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَْاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ)
به عصر سوگند که انسانها همه در زیاناند؛ مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند.
سیّد جواد
در بین کتب گرانسنگ رواییِ شیعه، هفت کتاب را میتوان یافت که عمدۀ روایات شیعه در آنها گردآوری شده است: کافی اثر محمد بن یعقوب کلینی؛ کتابُ من لا یحضره الفقیه اثر محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)؛ تهذیب و استبصار اثر محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی)؛ وسایل الشیعه اثر محمد بن حسن حرّ عاملی؛ وافی اثر ملامحسن فیض کاشانی و بحارالأنوار اثر علامه محمدباقر مجلسی.
چهار کتاب اول به کتب اربعه مشهورند که مؤلفان آنها در زمانهای کهنتری نسبت به مؤلفان کتابهای بعدی میزیستهاند؛ اما نکتۀ زیبا دربارۀ نویسندگان این کتابها آن است که همۀ ایشان به نام نورانی «محمد» مزیّن هستند و بههمیندلیل، از آنان با عنوان «محمدون ثلاث متقدم» و «محمدون ثلاث متأخر» نام برده میشود.
سیّد جواد
خدای تبارکوتعالی اگر میخواست خودش را [بیواسطه] به بندگان میشناساند؛ ولی ما [اهلبیت] را درها و راه [شناخت] خود و آن جهتی که باید از آن داخل شوند، قرار داده است. بنابراین کسی که از ولایت ما روی گرداند یا دیگری را بر ما ترجیح دهد، از صراط مستقیم خارج شده است. کسانی که به ما تمسّک میکنند، با کسانی که مردم به آنها روی میآورند که همچون چشمههای آب تیرهرنگی هستند که بعضی فرورفته در بعضی دیگرند، مساوی نیستند. کسانی که بهسوی ما آمدهاند، بهسوی چشمههای زلالی روی آوردهاند که به فرمان پروردگارشان جاری هستند؛ آبِ آنها تمام نمیشود و خشک نمیگردد.
سیّد جواد
درخطبۀ نورانی ۱۵۲ نهجالبلاغه میفرماید:
«إِنَّمَا الْأَئِمَّۀُ قُوَّامُ اللهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ لَا یدْخُلُ الْجَنَّۀَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا یدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکرَهُمْ وَ أَنْکرُوهُ»
همانا امامان از جانب خدا تدبیرکنندۀ کار مردماناند و کارگزاران بندگاناند. کسی به بهشت نرود، جز آنکه آنان را شناخته باشد و آنان او را شناخته باشند و به دوزخ درنشود، جز آنکه منکر آنان بود و آنان وی را نپذیرفته باشند و مَحرم نساخته.
سیّد جواد
امامعلی (ع) میفرماید:
«إِلَهِی کفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً وَ کفَی بِی فَخْراً أَنْ تَکونَ لِی رَبّاً أَنْتَ کمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کمَا تُحِبُّ».
خدایا تمام افتخار من این است که عبد [خاکسار] توام و تمام عزت و شرافت من آن است که تو خدای من هستی. تو آنچنانی که من دوست میدارم، پس مرا آنچنان قرار ده که تو دوست میداری.
سیّد جواد
خداوند از میان انبیا، سیدالمرسلین را اشرف رسولان خود برگزیده است؛ رسولی که میگوید:
«أَنَا سَیدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا فَخْرَ». من سید فرزندان آدم هستم و [این امر] برای من موجب فخر نیست.
سیّد جواد
علی بن ابیطالب (ع) در طول بیستوسه سال رسالت با رسول خدا روزگار گذراند؛ اما در زمان حیات رسول خدا به خود اجازه نداد که بر فراز منبر، خطبه بخواند. وقتی از ایشان میپرسند که آیا تو هم پیغمبر هستی؟ پاسخ میدهد: «إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ (ص)». (من فقط بندهای از بندگان [حضرت] محمد (ص) هستم). سخنانی که در سالهای حیات پیامبر (ص) از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده بسیار اندک است. امام (ع) میداند تا زمانی که رسول خدا (ص) دهان به سخن میگشاید، علی کسی نیست که سخن بگوید
سیّد جواد
نبی مکرم اسلام (ص) بیستوسه سال به تبلیغ دین اسلام در میان مردم پرداخته، اما خداوند در روز غدیر و پس از تعیین امام، به رسول خویش فرمود:
(الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی).
امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم.
سیّد جواد
در زیارت عظیم جامعۀ کبیره میخوانیم: «وَ اَرکانَ تَوحیدِه»؛ یعنی حضرات معصومین (ع) ارکان توحید خداوند هستند.
سیّد جواد
امیرالمؤمنین (ع) در کنار فقه، طب و نحو، علم نجوم را برای جامعه ضروری میداند.
«الْعُلُومُ أَرْبَعَةٌ الْفِقْهُ لِلْأَدْیانِ وَ الطِّبُ لِلْأَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الْأَزْمَانِ».
دانشها بر چهار گونهاند: فقه برای دین شناسی، پزشکی برای [سلامت] بدن، نحو برای دستور زبان و ستارهشناسی برای شناخت زمانهاست.
سیّد جواد
آن موجودی که بیشترین نیروی دریافت فیض الهی را دارد و مستعد بهرهبردن از صفات خداوند است، انسان است. البته نوع بشر در جذب این صفات در یکرتبه نیستند و نسبت به استعداد وجودی و توانایی رفعِ حجابها در کسب فیوضات و صفات الهی متفاوتاند.
سیّد جواد
در میان انسانها نیز نام موجودی که بیشترین توان جذب فیض از صفات الهی را دارد، «امام» است. امام مخلوقی است که وجود خویش را برای دریافت تمام صفات الهی در قالب مخلوق آماده کرده است و ازاینرو جلوۀ اَتمّ صفات خداوند را در وجود او میتوان دید. رسیدن امام به مقامی که بیشترین بهره از فیوضات الهی را دارد، به سبب درک مفهوم عبودیت اوست. امام «منِ» خویش را از میان برداشته و وجودش از خدا پر شده است
سیّد جواد
موضوع امامت از کمال دین است و تا پیغمبر (ص) جانشین خود را معرفی نکند، تبلیغش را کامل نساخته است. پیغمبر (ص) نشانههای دین را برای امتش بیان کرد و راه ایشان را روشن ساخت و آنها را بر شاهراه حق واداشت و علی (ع) را به امامت منصوب کرد و همۀ احتیاجات امت را بیان کرد. پس هرکس گمان کند خداوند دینش را کامل نکرده، قرآن را رد کرده و هرکه قرآن را رد کند به آن کافر شده است. مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت میدانند تا روا باشد باختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟ امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلش عالیتر و مکانش منیعتر و ژرفای آن عمیقتر از آن است که مردم با عقل خود به آن رسند یا به آرائشان آن را دریابند یا به انتخاب خود امامی منصوب کنند.
سیّد جواد
بزرگترین عنایت خداوند سبحان بر خلیل الرحمن، حضرت ابراهیم (ع) و برترین مرحله از مراحل کمالی که ابراهیم (ع) آنها را پشت سر گذاشته مرحلۀ امامت است:
(وَ إِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَاماً).
(به خاطر آورید) هنگامیکه خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او بهخوبی از عهدۀ این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم».
سیّد جواد
امام مانند خورشیدِ فروزان است که نورش عالم را فرا میگیرد و خودش در افق [اعلا] قرار دارد؛ بهگونهای که دستها و دیدگان به آن نرسد. امام ماه تابان، چراغ روشن، نور درخشان و ستارۀ راهنما در تاریکیها و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاهاست. امام آب گوارای زمان تشنگی و راهنمای هدایت و نجاتبخش از هلاکت است. امام آتش روشن بر بلندیها [برای هدایت گمگشتگان] و وسیلۀ گرمی برای هرکس که از آن گرما خواهد و نشاندهندۀ هلاکتگاهها است. هر که از او جدا شود هلاک شود... .
سیّد جواد
ائمۀ اطهار (ع) جملگی حاملان علم الهی و عترت طاهرۀ پیامبرند؛ اما هرکدام از این ستارگان، در فضای متفاوتی درخشیدند و اوضاع سیاسی و شرایط اجتماعیشان با دیگر ائمه متفاوت بود. هدف همۀ آنان دفاع از دین و قرآن و پاسداشت مرزهای حقایق الهی بود؛ اما براساس موقعیت خاص اجتماعیسیاسیِ روزگار، هریک از ایشان عهدهدار مسئولیتی متناسب با زمان خود بوده است.
سیّد جواد
در منظومۀ رخشندۀ امامت، منزلت والای امامعلی بن موسی الرضا (ع)، این شمسالشموس پهنۀ ولایتِ الهی آشکار است؛ شخصیتی که بر مُلک رضا فائق آمده و به برترین مقام قرب جانان دستیافته است. عنوان «رضا» که از اصلیترین القاب این حجّت ثامن (ع) است، حکایتگر دو ویژگیِ بسیار ممتاز حضرت است: مرتبۀ علم و دانش بیکران ایشان و خصلت مثالزدنیِ مهربانی و عطوفت؛ همانکه در نزد پدرانش از آن با ترکیب «عالم آلمحمد (ع)» و «الرئوف» یاد شده است.
سیّد جواد
حجم
۱۳۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۳۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۱۱,۰۰۰
تومان