بریدههایی از کتاب آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان
نویسنده:آن فرانک
مترجم:شهلا طهماسبی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۴۴ رأی
۴٫۲
(۱۴۴)
آدم دیگران را فقط بعد از دعوا و بگومگو میشناسد و میتواند دربارهٔ شخصیتشان قضاوت کند!
Book
«کاغذ صبورتر از انسان است.»
z.gh
گاهی فکر میکنم وحشتناک است که انسان به نزدیکترین کسان خودش نیز نتواند اعتماد کند
zahra.Askari
خدا کلهٔ خوبی به او داده اما بیشترش باد است.
یک مشکل لاینحل، sky
راستش را بخواهی، من نمیفهمم کسی که به ضعف خود معترف است، چطور خودش را عوض نمیکند. اگر خصوصیت بد خودت را میشناسی، چرا با آن مبارزه نمیکنی و شخصیتت را پرورش نمیدهی؟ همیشه در جواب این سؤال میگویند «چون اینطوری راحتترم!» و این جواب مرا دلسرد میکند. راحتتری؟ یعنی زندگی فریبکارانه و کاهلانه چیز راحتی است؟ نه، اینطور نیست.
hodsan
من تصمیم گرفتهام شخصاً مراقب خودم باشم
قاصدک!
نمیخواهم مثل بیشتر آدمها بیفایده و بیثمر باشم. میخواهم مفید باشم و برای همهٔ آدمها، حتی کسانی که هرگز ندیدهام، لذت بیافرینم. میخواهم حتی بعد از مرگم هم به زندگی ادامه بدهم!
Ftm A
چرا هر روز میلیونها صرف جنگ میشود، درحالیکه یک پنی برای پیشرفت علم پزشکی، هنرمندان یا فقرا خرج نمیشود؟ چرا مردم باید اینطور گرسنگی بکشند درحالیکه جاهای دیگر دنیا غذا خروارخروار دور ریخته میشود؟ خدایا، چرا آدمها اینطور دیوانه شدهاند؟
قاصدک!
«کاغذ صبورتر از انسان است.
S@n@z
انسان ممکن است با اینکه خیلیها دوستش دارند، تنها باشد،
LostGirl
«در عاشقی و جنگ همهچیز رواست.»
نیما اکبرخانی
در جایی خواندهام که «جوانها، ته قلبشان، به مراتب از پیرها تنهاترند.» به نظر من کاملاً حقیقت دارد.
zahra.Askari
اگر حرف بزنم خودنمایی به حساب میآید و اگر ساکت باشم بهم میخندند؛ اگر جواب بدهم، زباندرازی کردهام؛ اگر اظهارنظر خوبی بکنم، کلکی در کار است؛ اگر خسته باشم تنبل به حساب میآیم؛ اگر کمی بیش از حد مجاز بخورم، خودخواهم، احمقم، ترسواَم، حسابشده رفتار میکنم و غیره و غیره. از صبح تا شب میگویند بچهٔ آزاردهندهای هستم. من به حرفهاشان میخندم و وانمود میکنم که اهمیتی نمیدهم، اما اهمیت میدهم.
یک مشکل لاینحل، sky
«منظور از این جنگ چیست؟ خدایا، چرا مردم نمیتوانند در صلح و آرامش با هم زندگی کنند؟ اینهمه نابودی و انهدام برای چیست؟
علاقه بند
مرا سرزنش و محکوم نکن، به من به عنوان کسی فکر کن که گاهی به مرز انفجار میرسد!
SARINA
نمیدانم به کجا پناه ببرم. تنها کاری که از دستم برمیآید ادامهٔ زندگی است
zahra.Askari
آنها با هم خیلی احساساتی رفتار میکنند اما من ترجیح میدهم احساساتم را برای خودم نگه دارم.
قاصدک!
خیلی سخت است که بدون ارتباط با بقیهٔ دنیا زندگی کنیم.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
کسی که خوشحال است، دیگران را هم خوشحال میکند؛ کسی که شجاعت و ایمان دارد، هرگز بدبخت از دنیا نمیرود!
کاربر ۳۲۶۳۱۹۵
«کاغذ صبورتر از انسان است.»
REZA
«چرا همهاش میگویی لبخند بزنم؟»
جواب داد: «برای اینکه گونههایت چال میافتد. چطوری این کار را میکنی؟»
گفتم: «این یک چیز مادرزاد است. یکی هم روی چانهام است. از زیبایی، همین یک چال را دارم.»
«نخیر، اینطور نیست.»
«چرا، خودم میدانم که زیبا نیستم، زیبا نبودهام و زیبا نخواهم بود.»
«این حرف را قبول ندارم. به نظر من تو قشنگی.»
«نخیر، نیستم.»
«میگویم هستی. روی حرف من حرف نزن.»
قاصدک!
میدانم که یک زنم، زنی با نیروی درونی و شجاعت بسیار!
Pariya
میخواهم حتی بعد از مرگم هم به زندگی ادامه بدهم!
Nika
به همهچیز بخند و دیگران را فراموش کن! میدانم که خیلی خودخواهانه است، اما این تنها دوای درد کسانی است که به حال خودشان اشک میریزند.
Nika
«خودت را نباز، روحیهات را حفظ کن، اوضاع ناگزیر از بهبود است!»
parniyan
جز خودم چه کسی این نامهها را خواهد خواند؟ جز خودم به چه کسی برای تسلی و دلخوشی میتوانم روی بیاورم؟ اغلب مواقع به تسلی نیاز دارم، گاهی احساس ضعف و ناتوانی میکنم و بیشتر مواقع قادر نیستم انتظاراتی را که از خودم دارم برآورده کنم. این را میدانم و هر روز تصمیم میگیرم بهتر شوم.
niloo_books
این نقطهٔ افتراق من و مادر است. او برای مقابله با غم و اندوه توصیه میکند «به رنجها و مصیبتهای دنیا فکر کن و شکرگزار باش که جزئی از آن نیستی.» و من توصیه میکنم «از خانه بیرون برو، به روستا برو و از آفتاب و مواهب طبیعت لذت ببر. بزن بیرون و سعی کن به سرخوشی درون و پیرامونت فکر کنی، به زیباییهای درونت و اطرافت فکر کن و خوشحال باش.»
گمان نمیکنم توصیهٔ مادر درست باشد، چون اگر آدم بخشی از درد و مصیبت شود چه کاری ازش برمیآید؟ کاملاً از بین میرود. درحالیکه زیبایی حتی در هنگام بدبختی و مصیبت باقی میماند. اگر در جستوجویش باشی خوشبختیهای بیشتر کشف میکنی و به تعادل دست مییابی. کسی که خوشحال است، دیگران را هم خوشحال میکند؛ کسی که شجاعت و ایمان دارد، هرگز بدبخت از دنیا نمیرود!
حسنا حسین
هر کسی میتواند به دیگری بگوید خفه شود اما جلو فکر کردنش را نمیتواند بگیرد
ن.اخوان
چقدر خوب بود اگر همه هر شب، رفتارهایی را که در طول روز داشتند، مرور میکردند و کارهای خوب و بدشان را میسنجیدند. آنوقت خودبهخود سعی میکردند با آمدن هر روز بهتر رفتار کنند و بیتردید آرزوهاشان چندی بعد محقق میشد. این نسخه در دسترس همه هست، خرجی ندارد و صددرصد مفید است.
فاطمه
«کاغذ صبورتر از انسان است.»
Parastoo
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه
قیمت:
۱۵۴,۰۰۰
۴۶,۲۰۰۷۰%
تومان