بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جستارهایی در باب عشق | طاقچه
تصویر جلد کتاب جستارهایی در باب عشق

بریده‌هایی از کتاب جستارهایی در باب عشق

نویسنده:آلن دوباتن
انتشارات:انتشارات جامی
امتیاز:
۳.۵از ۱۶۷ رأی
۳٫۵
(۱۶۷)
تلفن در دستان معشوقی ستمگر که زنگ نمی‌زند به ابزار شکنجه تبدیل می‌شود.
Saeid
ما بيشتر برحسب تصادف شيفته كسی می‌شويم تا برحسب نقشه‌ی قبلی.
maryamn75
من بیشتر بر روی دوست داشتن حساب باز کرده بودم نه دوست داشته شدن.
یك رهگذر
آنچه يك آدم پوچ‌گرا از من بيرون می‌كشد جنبه‌ی پوچ‌گرای من است، و جديت و وقار مرا يك آدم جدی و باوقار برمی‌انگيزد. اگر كسی فكر كند كه من بامزه هستم، شايد پيوسته جوك گفتن و بذله‌گويی را ادامه دهم. اگر كسی فكر كند كه من خجولم، احتمالا احساس خجالت می‌نمايم.
saeide
در مورد تعريف كامل عشق، هرگز نبايد با نگاه اول عاشق شويم. بايد تا زمانی كه با چشمان باز عمق و ماهيت آب را بررسی كامل نكرده‌ايم از شيرجه رفتن در آن بپرهيزيم.
maryamn75
آیا آن قدر مرا دوست داری که بتوانم در مقابلت ضعیف باشم؟ همه توانمندی را دوست دارند، اما آیا تو به خاطر کمبودهایم مرا دوست داری؟ آزمایش واقعی این است. آیا اگر تمام چیزهایی که ممکن است از دست بروند را از دست بدهم، باز هم به خاطر چیزهایی که همیشه دارم مرا دوست خواهی داشت؟
Mohadeseh Ahmadi
آدم با فكر كردن به يك مشكل می‌توان يك مشكل بيافريند.
maryamn75
برای احساس كامل بودن خود به افرادی در مجاورت خود نياز داريم كه ما را به همان خوبی خودمان بشناسند، حتی گاهی بهتر از خودمان.
maryamn75
وقتی معشوق عشق کسی را رد کند، چه واکنشی بهتر از خودکشی...؟
Saeid
در انتخاب کتاب، دغدغه‌ها و ذکاوتش به نحوی معجزه‌آسا با آرمان‌های من همخوانی داشتند.
{بانو راد}
آیا آن قدر مرا دوست داری که بتوانم در مقابلت ضعیف باشم؟
mohxmad
استاندل می‌نویسد: «آدمی می‌تواند در تنهایی و انزوا به همه چیز برسد، جز شخصیت» منظورش این است که شخصیت در ذاتش، واکنش دیگران است به حرف‌ها و اعمال ما.
shayan fakhrian
برحسب تعريف كامل عشق، فقط زمانی كه دو طرف به راستی همديگر را بشناسند، عشق سزاوار است شانس رشد كردن بيابد.
maryamn75
شاید این مطلب حقیقت داشته باشد که تاکسی ما را ندیده باشد ما واقعآ وجود نداریم، و نمی‌توانیم به خوبی صحبت کنیم مگر آنکه کسی باشد که به حرفمان گوش بدهد. جان کلام اینکه ما کاملا زنده نیستیم، مگر اینکه کسی ما را دوست داشته باشد.
nasim
آريستوفانس در كتاب ضيافت افلاطون با طرح اين ادعا كه معشوق نيمه‌ی گمشده ماست كه جسم ما در اصل به جسم او متصل بوده، حسِّ اين آشناييت را شرح می‌دهد. همه انسان‌ها در ابتدا هرمافروديت (نرـ ماده»هايی) بوده‌اند، با دو پشت و دو تهيگاه، چهار دست و پا، و دو صورت در جهت عكس بر روی يك سر. اين موجودات نر ـ ماده به قدری قوی بودند و غرورشان چنان غلوآميز بود كه زئوس مجبور شد آنها را از وسط دو نيم كند، يك نيمه مذكر و نيمه‌ی ديگر مؤنث ـ از آن روز به بعد هر مرد و زنی سردرگم در حسرت وصل دوباره با نيمه‌ای است كه از آن جدا شده است.
maryamn75
پيدا كردن جذابيت و زيبايی در يك جفت چشم يا تركيب يك دهان خوش فرم كار نسبتآ آسانی است. سخت‌تر اين است كه آدم، طنازی و ظرافت را در حركات دست يك زن در كنار صندوق به موقع پرداخت پول مشاهده كند.
maryamn75
اگر آدم بعد از گذراندن فقط يك صبح با كسی از عشق صحبت كند با اتهاماتی مانند توهم عشق و حماقت يا جنون به معنای واقعی كلمه روبه‌رو می‌شود. با اين حال، هميشه امكانش هست كه ـ بدون آنكه كسی را كاملا بشناسيم ـ گرفتار عشق‌اش بشويم. شور و بی‌قراری اوليه الزامآ بر مبنای ناآگاهی رخ می‌دهد. عشق يا صرفآ شيدايی؟ چه كسی جز زمان (كه راه خودش را می‌رود) ـ اول از آن سخن می‌گويد؟
maryamn75
وقتی دو نفر نتوانند اختلافاتشان را به شوخی تبديل كنند نشانه‌ی اين است كه: آنها ديگر همديگر را دوست ندارند (يا دست كم از ميل به كوشش و تلاشی كه نود درصد عشق را تشكيل می‌دهد دست كشيده‌اند). شوخی ديوارهای رنجش ناشی از اختلاف بين ايده‌آل‌های ما و واقعيت را با پوششی نرم می‌پوشاند. در پشت هر شوخی هشداری بود دال بر وجود اختلاف و حتی يأس و نوميدی، اما اختلافی كه از خطر انفجارش كاسته شده بود ـ پس می‌توان بدون وقوع هيچ كشتاری از آن چشم پوشيد.
mahdi
تنها تفاوت بین پایان عشق و پایان زندگی این است که دست کم در مورد مرگ خیالمان راحت است که پس از مردن دیگر هیچ چیزی را حس نخواهیم کرد، امّا چنین آسایشی در مورد عشق وجود ندارد. چون یک عاشق می‌داند که پایان یک رابطه ضرورتآ پایان یک عشق نیست، با قطعیت تمام پایان زندگی هم نخواهد بود.
Fatima
هر كس كه عاشقش می‌شويم به آزمون زيبايی پاسخ متفاوتی می‌دهد، و همزمان موفق می‌شود كه تعريف جديدی از جذابيت به گونه‌ای اصيل و منحصر به فرد، همانند منظره‌ی رخسار خودش تصويرنمايی كند.
maryamn75
نشان دادن خشم و عصبانیت، کمی بعد از رنجش، بزرگوارانه‌ترین کاری است که آدم می‌تواند انجام دهد، چون این کار بار گناه طرف مقابل را سبک می‌کند، و نیز گفتگو با فرد توهین شده، وی را از موضع جنگ‌طلبانه‌اش پایین می‌آورد.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
عاشق می‌گويد: اگر چيزی هست كه نمی‌توانی بر زبان آوری، پس چيزهايی هست كه بايد تنها بدان‌ها فكر كنی. در اين صورت آيا واقعآ فردِ قابل اعتمادی هستی؟
maryamn75
عشق با انكار عادی بودن ذاتی معشوق بر جنونش صحه می‌گذارد و آن را افشا می‌كند. ملالت‌باری عشاق برای كسانی كه خارج از گود ايستاده‌اند از همين رو است. آنها به جز يك انسان عادی، در محبوب چه می‌بينند؟
maryamn75
مارسیلیو فیچینو (۹۹ ـ ۱۴۳۳) می‌گوید: «عشق کشش به زیبایی است»،
پروا
در اتومبیل در مسیر رستوران از من پرسید، لباسم خوبه؟ بهتره که باشه، وگرنه برای بار ششم حاضر به عوض کردنش نیستم
Saeid
عقل به ما می‌گوید که تخیل خود را کنترل کنیم، وگرنه واقعیت را تحریف و آن را دچار انحراف می‌نماید و کوهی را به تپه، و قورباغه‌ای را به شاهزاده‌ای بدل می‌سازد. عقل به ما می‌گوید که مراقب ترس‌های‌مان از چیزی که به ما آسیب می‌زنند باشیم و انرژی خود را بابت سایه‌های روی دیوار هدر ندهیم. خِرد به ما می‌گوید که نباید از مرگ ترسید، و از تنها چیزی که باید ترسید، خود ترس است.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
افرادی که در نگاه اول به عشقشان گرفتار می‌شویم از تضاد سلایق، چه در خصوص کفش باشد چه ادبیات، به دور هستند، همان‌طور که یک سمفونی اجرا نشده از ویولون‌های ناکوک و فلوت‌های ناهماهنگ عاری است.
پروا
«عشق تنها بر مبنای وحشت از دست دادن معشوق، می‌تواند جان بگیرد و پختگی یابد.»
فرشاد فروزش
خُب، چه توجیهی برای این وضع وجود داشت؟ هیچ، جز همان بهانه‌های کهنه و قدیمی که والدین و سیاستمداران قبل از بیرون کشیدن چاقوی جراحی‌شان اظهار می‌دارند: سرنوشت شما برای ما مهم است، به همین خاطر شما را می‌رنجانیم. با ارائه تصویر و روشی برای زندگی، شما را سربلند و قرین افتخار می‌نماییم، پس شما را می‌رنجانیم.
کاربر ۵۲۳۶۱۱۹
هر نوع عشقی پيروزی اميد بر شناخت از خويشتن است. ما با اين اميد عاشق می‌شويم كه چيزهايی را كه در فرد ديگر نمی‌يابيم در خودمان به آن سراغ داريم، يعنی جبونی و بزدلی‌ها، ضعف اراده، تنبلی، نابكاری‌ها، سازشكاری و بلاهت‌ها. فرد برگزيده را در دايره‌ای از عشق قرار می‌دهيم و تصميم می‌گيريم هر چه درون آن جای دارد عاری از عيوب و خطاست. كمالی را در معشوق جستجو می‌كنيم كه از درون خودمان نمی‌يابيم، و اميد داريم از طريق يگانگی و وحدت با معشوق (برخلاف شواهد برآمده از خودشناسی‌مان) باوری متزلزل را در نوع خودمان حفظ كنيم.
maryamn75

حجم

۲۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان