بریدههایی از کتاب شرافت و شیطان
۳٫۲
(۹)
وقتی آدم کسی را دوست دارد، گفتههایش را هم باور میکند.
نسیم رحیمی
چرا همیشه انسان در میان دشمنان خود آدمهای دلیر و قوی دل را میبیند و میان خدمتگذارانش هیچ وقت بهچنین آدمهایی برنمیخورد؟
نسیم رحیمی
هرکاری دو جنبه دارد، یک جنبه خوب و یک جنبه بد. وقتی کسی شانس نجات مملکت خودش را نداشته باشد، افتخار آن را دارد که شهید راه مقصود خویش بشود.
نسیم رحیمی
یا آدم داخل کاری نمیشود یا اگر شد نباید وحشت کند.
نسیم رحیمی
هیچ وقت زود نیست که انسان در فکر آخرت و سلامت ابدی خودش باشد.
نسیم رحیمی
نجیبزادگی زیاد هم اهمیت ندارد، ممکن است آدم اسمش «موتنه» باشد و درستکار هم باشد.
نسیم رحیمی
ای دریغ از وقتی که میباید در این دنیا تنها و بیکس بمانی...
نسیم رحیمی
بهنظر من برای خوشبختی فقط یک چیز لازم است و آن هم زندگانی است.
نسیم رحیمی
آلکساندر دوما، در سال 1802 میلادی در شهر (ویلر ـ کوترت) واقع در فرانسه چشم به جهان گشود بعد از اینکه شروع به رماننویسی کرد، و روش عاقلانه و سودمندی را برای نوشتن کتابهای خود برگزید و آن این بود که: مثل یک معمار امروزی که قبل از ساختن یک عمارتِ بزرگ، طرح و نمای آن را میکشد و
Rasool Safavi
نکند دانا مستی، نخورد عاقل می...
نسیم رحیمی
قیصر روم از آدمهای لاغری که شراب نمینوشیدند میترسید و اتفاقا همانها، یعنی «برتوس» و «کاسیوس» بودند که او را بهقتل رسانیدند.
نسیم رحیمی
دنیا پر از آدمهای رسوا است... و اصلاً دنیا برروی رسوایی میگردد.
نسیم رحیمی
ــ اگر ما گرفتار شویم بهدست دوبوآ میافتیم و دوبوآ اصیلزاده و نجیب نیست و اصولاً از طبقهی ما بیزار است و من از این مردمی که در هیچ خطی نیستند بدم میآید. دوست دارم همیشه سر و کارم با اصیلزادگان یا سپاهیان و یا دانشمندان باشد، چه بههرحال هرکدام از اینها در لباس خود بهچیزی اعتقاد دارند، اما دوبوآ هرچه بگوید و از هردری سر درآورد، میگوید بهخاطر مصلحت مملکت و دولت بوده است که این خیلی هولناک است
sarabanoo13
باید جرأت داشت، در زندگی واقعیتهایی هست که باید با آنها روبهرو شد. چیزهایی هست که نباید با آنها بهمخالفت برخاست.
نسیم رحیمی
ما میتوانیم همیشه با هم زندگی کنیم و با هم بمیریم و حتی بهاندازهی قطرهی اشکی هم بهکسی آسیب نرسانیم.
نسیم رحیمی
عشقهای معمولی خیلی زود بهآخر میرسند. اما محبت پدری هرگز کند نشده و تغییر نمیکند.
نسیم رحیمی
آنچه من گفتم از روی ترس نبود، ولی نمیخواهم وقتی میتوانیم پوزهبند بهدهان گرگ بگذاریم، خودمان را بهدهان گرگ بدهیم.
نسیم رحیمی
برای کسی که مردی را دوست دارد و آن مرد خطری را در پیش رو دارد، زندگی چقدر سخت است. خطری که هیچ گریزی برآن نیست و تنها راه غم خوردن و گریستن است.
نسیم رحیمی
همیشه هزار دلیل برای زنده بودن و فقط یک دلیل برای مردن وجود دارد.
نسیم رحیمی
وقتی انسان بهچیزی امید دارد بههرخیال واهی و هوسی امید میبندد.
نسیم رحیمی
فردا هم اگر برای من حرفی درآوردند، باکی نیست، همانطور که دیروز گفتند، فردا هم خواهند گفت.
Anonymous
حجم
۲۴۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۲۴۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان