بریدههایی از کتاب نامههای رز
۳٫۷
(۸۶)
«گذشتۀ آدمها بیشک ریشۀ اصلی تمام مشکلات عاطفیشان است.»
هنرمند هنردوست
اصلاً آیا نارضایتی همیشگی از شرایط موجود، بیماری جدید قرن ما نشده است؟
هنرمند هنردوست
شما هرگز نباید همۀ بار گذشته را به دوش بکشید. گذشته یک خوبی دارد و آن این است که پشتسر ماست.
هنرمند هنردوست
خوب است آدم رازهایی هم داشته باشد. قرار نیست همه همهچیز را بدانند؛ حتی عشق زندگی آدم
Zohreh Cheraghi
ناگفته نماند شغل ایدئالم این است که در کتابخانۀ بزرگی کار پیدا کنم و ساعتها فنجان قهوه بهدست بین کتابها بچرخم
malihe687
تو زیادی از مردها توقع داری. نمیتوانی یک رابطه را خیلی تحمل کنی، بهنظرم تو از همان اولش میترسی طرف مقابل ولت کند و برود.
𝓝𝓮𝓰𝓪𝓻
نبش قبر گذشته و برقرار کردن پیوند با آن هیچوقت کار راحتی نبوده
هنرمند هنردوست
یک چیز را یادتان باشد، شما هرگز نباید همۀ بار گذشته را به دوش بکشید. گذشته یک خوبی دارد و آن این است که پشتسر ماست. میتوانیم به آن بیمحلی کنیم. خودتان را بهخاطر ماجراهایی که هرگز مسئولش نیستید اذیت نکنید.
malihe687
برایم جالب است که در حساسترین لحظههای زندگی هم انسانها باید بخورند، بیاشامند و به دستشویی بروند، آرایش کنند، موهایشان را مرتب کنند و هزار کار دیگر
esh
ژیم میخواهد همهچیز را دربارهام بداند، دربارۀ خانواده و گذشتهام. خیلی خوب میداند چطور باید مرا بخنداند. وقتهایی که با هم هستیم دائماً در حال خندیدنم. تقریباً همهچیز را به او میگویم. هیچ خجالتی از اینکه چیزی از گذشتهام بداند ندارم.
چند چیز را هم برای خودم نگه میدارم. خوب است آدم رازهایی هم داشته باشد. قرار نیست همه همهچیز را بدانند؛ حتی عشق زندگی آدم.
samira
یک سری از روانشناسها و متخصصهای دیگر میگویند که ما میتوانیم از طریق ژنتیک خاطراتمان را به هم منتقل کنیم. درست همانطور که رنگ موها یا خیلی چیزهای فیزیکی را انتقال میدهیم. محققها ثابت کردهاند حادثههای ناگواری که در روحیۀ ما اثر میگذارد، میتواند حتی دی. ان.ای ما را هم تغییر دهد و در روند انتقال خاطرات نقش ایفا کند.
moodysahar
«به نظر من زندگی خیلی کوتاهتر از آن چیزی است که نخواهیم از آن استفاده کنیم. ما وارد این دنیا شدهایم که زندگی کنیم، وگرنه اصلاً بودنمان چه فایدهای دارد؟»
Atefeh
اصلاً آیا نارضایتی همیشگی از شرایط موجود، بیماری جدید قرن ما نشده است؟
malihe687
«گذشتۀ آدمها بیشک ریشۀ اصلی تمام مشکلات عاطفیشان است.»
Josee
میخواهی بگویی چون پیرم باید خسته و کوفته باشم؟ مطمئن باش وقتی بروم آن دنیا کلی وقت برای استراحت دارم
Yasaman
خیلی از مردم حاضرند هر کاری بکنند تا جای تو باشند؛ ولی تو ناراحتی؛ چون این مسئله زندگی کوچک بیدغدغهات را بههم ریخته!»
esh
نمیتوانی هر مردی که وارد زندگیات میشود را سریع شوهر آیندۀ خودت بدانی و فکر کنی شش ماه بعد با هم ازدواج میکنید و بعدش هم بچهدار میشوید.
𝓝𝓮𝓰𝓪𝓻
(ناگفته نماند شغل ایدئالم این است که در کتابخانۀ بزرگی کار پیدا کنم و ساعتها فنجان قهوه بهدست بین کتابها بچرخم).
Yasaman
اصلاً آیا نارضایتی همیشگی از شرایط موجود، بیماری جدید قرن ما نشده است؟
moodysahar
در حال خروج از خانه هستم و حواسم هست که قبل از خروج، نگاهی به آینۀ محبوبم بیندازم. اصلاً آیا نارضایتی همیشگی از شرایط موجود، بیماری جدید قرن ما نشده است؟
هدهدسبا
درضمن یک چیز را یادتان باشد، شما هرگز نباید همۀ بار گذشته را به دوش بکشید. گذشته یک خوبی دارد و آن این است که پشتسر ماست. میتوانیم به آن بیمحلی کنیم. خودتان را بهخاطر ماجراهایی که هرگز مسئولش نیستید اذیت نکنید.
Violette
گذشته یک خوبی دارد و آن این است که پشتسر ماست. میتوانیم به آن بیمحلی کنیم. خودتان را بهخاطر ماجراهایی که هرگز مسئولش نیستید اذیت نکنید.
Mina
هیچگاه نمیتوانم به گذشته برگردم تا اتفاقات رخ داده را عوض کنم، ولی دستِکم میتوانم تکلیف زمان حال را مشخص کنم و آیندهای جدید بنویسم.
farahani
(ناگفته نماند شغل ایدئالم این است که در کتابخانۀ بزرگی کار پیدا کنم و ساعتها فنجان قهوه بهدست بین کتابها بچرخم
zahra.Askari
-دوران آسایش و راحتی تا مدتها تمام شده است عزیزم، جنگ همهچیز را به نابودی کشانده.
-درست است بابا؛ ولی هنرمندها مثل ققنوساند. میتوانند خیلی راحت دوباره از خاکستر متولد شوند. من مطمئنم خیلی زود دوباره دور هم جمع میشوند و دربارۀ نقاشی، تئاتر، سینما و موسیقی گفتوگو میکنند.
هدهدسبا
حادثههای ناگواری که در روحیۀ ما اثر میگذارد، میتواند حتی دی. ان.ای ما را هم تغییر دهد و در روند انتقال خاطرات نقش ایفا کند.
nafiseh
در کمال سادگی فکر میکردم با بقیه فرق دارد، فکر میکردم با چهار مرد قبلیای که با ایشان رابطه داشتم فرق میکند؛ ولی اشتباه میکردم؛ حتی از آنها هم ترسوتر بود؛
𝓝𝓮𝓰𝓪𝓻
«ولی اگر من اینقدر که تو میگویی خوبم، چرا هر مردی که وارد زندگیام میشود بعد از مدتی خودش میرود بیرون؟»
ریحانه شمیرانی
شغل ایدئالم این است که در کتابخانۀ بزرگی کار پیدا کنم و ساعتها فنجان قهوه بهدست بین کتابها بچرخم).
n re
اینجا بهشدت بوی کهنگی به مشام میرسد؛ بویی که همیشه به من احساس آرامشی خاص داده است؛ بوی رازورمز.
n re
حجم
۲۹۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۹۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۶۷,۵۰۰
تومان