بریدههایی از کتاب راه بندگی به روایت کاریکاتور
نویسنده:فریدریش فون هایک
مترجم:محمود صدری
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۶ رأی
۳٫۴
(۱۶)
ذهن مردم زیر بمباران تبلیغات، در جستجوی سعادت است. برنامهریزان هم از اجرای برنامههای خود ناتوانند و برای اجرای برنامههای خود به زور بیشتری نیاز دارند. مرد قدرتمندی را از میان خود برمیگزینند تا مردم را به تمکین وادار کند. برنامهریزان با خود میگویند، وقتی سوپرمن کارش را تمام کرد، او را کنار میگذاریم.
Dexter
مردم، برنامه سعادت و رفاه دولت را پس میزنند و دولت میکوشد به آنان بفهماند که نجات و رستگاریشان در پذیرش همین برنامه است.
کتابخوان🤓
هدف این دستگاه تبلیغاتی این است که مردم را وادار به فهمیدن کند: آنان باید متقاعد شوند که یکجور فکر کنند.
کتابخوان🤓
در این کتاب نشان داده میشود که نظم مصنوع، فارغ از اینکه اجراکنندگانش سرمایهداران و دیوانسالاران باشند یا عدالتخواهان و سوسیالیستها یا هر کس دیگر، لاجرم به جباریت و آزادیکشی میانجامد و فرجام کار آن میشود که کارل پوپر چنین توصیفش میکند: «کسانی که وعده برپایی بهشت زمینی دادهاند، تاکنون چیزی نیافریدهاند مگر دوزخ زمینی.»
Travis
هجوم به شعور مردم آغاز میشود...
noir
ذهن مردم زیر بمباران تبلیغات، در جستجوی سعادت است. برنامهریزان هم از اجرای برنامههای خود ناتوانند و برای اجرای برنامههای خود به زور بیشتری نیاز دارند. مرد قدرتمندی را از میان خود برمیگزینند تا مردم را به تمکین وادار کند. برنامهریزان با خود میگویند، وقتی سوپرمن کارش را تمام کرد، او را کنار میگذاریم.
کتابخوان🤓
برنامهریزان، برنامههای سرهمبندی شده را با فشار پیش میبرند و آشفتگیهای اقتصادی بیشتر میشود. همه زیان میکنند و دولت ناتوان از تولید است. دست فعالان بخشخصوصی بسته است و مصرفکنندگان در به در به دنبال کالاهای مورد نیاز خود میگردند. هرچه بیشتر میگردند، کمتر میجویند، حالا مردم میگویند: برنامهریزان کاری از پیش نمیبرند.
ツAlirezaツ
همه کسانی که منکر این سخنان پیشگفتهاند و ادعا میکنند سرمایهداری بهتر به تودهها خیر میرساند و تنها نظام اقتصادی است که بر اثر انباشت سرمایههای جدید، مدام وضع اقتصادیِ همه قشرهای اجتماعی را بهبود میبخشد، توجیهگرانی بدخواه و سبکمغزند که از منافع طبقه استثمارگر و خودخواه خودشان دفاع میکنند.
ASMA
برنامهریزان، برنامههای سرهمبندی شده را با فشار پیش میبرند و آشفتگیهای اقتصادی بیشتر میشود. همه زیان میکنند و دولت ناتوان از تولید است. دست فعالان بخشخصوصی بسته است و مصرفکنندگان در به در به دنبال کالاهای مورد نیاز خود میگردند. هرچه بیشتر میگردند، کمتر میجویند، حالا مردم میگویند: برنامهریزان کاری از پیش نمیبرند.
Dexter
یهودیستیزی آلمان نازی از مصادیق اقلیتستیزی بود.
Dexter
آنگاه که انگلوساکسونها به آموزههای نژادپرستانه نازیها تاختند، پاسخ شنیدند که اینها نقد نیست بلکه ریاکاری است. [ناسیونالیستهای آلمان] این پرسش را پیش کشیدند که آیا خودِ بریتانیاییها و آمریکاییها اصل برابری همه نژادها را مراعات کردهاند؟
طاها ربانی
مردم را مجبور به فهمیدن میکنند...
noir
شماری از اقتصاددانان که از اواخر قرن نوزدهم، بازخوانی لیبرالیسم و نقد سوسیالیسم را همزمان آغاز کرده بودند، در قالب حلقهای اقتصادی که بعدها به «مکتب اتریش» مشهور شد، متشکل شدند و به ارائه تحلیلهایی منسجم در باب اقتصاد آزاد و تمایز آن با کاپیتالیسم به معنای مصطلح آن پرداختند.
Travis
کتاب راه بندگی هایک را میتوان نخستین نقد منسجم لیبرالها از همه اشکال مداخله دولت در اقتصاد، اعم از مداخله فاشیستی و سوسیالیستی بهشمار آورد که هنوز هم اعتبار خود را حفظ کرده است.
Travis
دستگاههای تبلیغاتی عریض و طویل با پول مردم که در خزانه دولت است، تشکیل میشود. هدف این دستگاه تبلیغاتی این است که مردم را وادار به فهمیدن کند: آنان باید متقاعد شوند که یکجور فکر کنند.
Travis
فرمانبری محض از یک در میآید و آزادی از در دیگر میرود.
Travis
نظریهها و آرایی که کار یا هزینه تولید را منشا ارزش میدانند، بیاعتبارند. آنچه باعث میشود، مردم کالایی را به قیمتی که در بازار یافت میشود، خریداری کنند، میزان رضایتمندی برآمده از آن کالاست. ممکن است برای تولید کالایی ۱۰۰ واحد کار و سرمایه صرف شود، اما کسی متقاضی آن نباشد و برایش پشیزی نپردازد و برعکس ممکن است کالایی با یک واحد کار و سرمایه تولید شود و مصرفکنندگان برای خرید آن ۱۰۰ واحد پول بپردازند. عنصر تعیینکننده قیمت، خود انسان است نه روابط اجتماعی. ترجیحات ذهنی انسانهاست که آنان را بر آن میدارد چه کالایی را، چه زمانی و با چه قیمتی خریداری کنند. میتوان فهمید که مردم چه کالایی را بیشتر میپسندند، اما کسی نمیتواند میزان این ترجیح را محاسبه کند.
فواد انصاری
بین فاشیسم و نازیسم و کمونیسم و دیگر اشکال مداخله دولت در زندگی شهروندان، تفاوتی نیست. فاشیسم برخلاف آنچه سوسیالیستها میگویند نتیجه قهری نظام سرمایهداری و رقابت نیست، بلکه دقیقا نتیجه مداخله دولت است. اینکه دولت برای دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان مداخله کند یا برای بیشتر کردن سود کارخانهداران و بانکداران و بازرگانان، فرقی نمیکند. نتیجه اولی میشود استبداد کمونیستی مشابه آنچه در روسیه پس از انقلاب ۱۹۱۷ رخ داد و نتیجه دومی میشود نظامهای فاشیستی و نازیستی ایتالیا و آلمان. ماهیت همه این رژیمها یکی است و تفاوت آنها فقط در صورتهای ایدئولوژیک و سیاسی است.
فواد انصاری
اما واقعگرا کسی است که جهان را جایی بیثبات و خطرناک میداند و خود را برای جنگ آماده میکند که بتواند با این آمادگی یا مانع جنگ شود یا اگر جنگ رخ داد بازنده نشود
omid taghvaei
حجم
۴۶۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۴۶۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان