بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اگزیستانسیالیسم غربی از دیدگاه دیگری | طاقچه
تصویر جلد کتاب اگزیستانسیالیسم غربی از دیدگاه دیگری

بریده‌هایی از کتاب اگزیستانسیالیسم غربی از دیدگاه دیگری

۳٫۸
(۴)
دین امید است. و این امید چیست؟ یأس است! و یأس چگونه امکان دارد؟ کسی که در چیزی به‌دنبال امید است، از چیزی دیگر ناامید و مایوس می‌شود و می‌بیند که چیزی جدید در راهی دیگر پیدا شده است پس به آن امید می‌بندد. بنابراین، امید و یأس چیز یکسانی است!
پویا پانا
آرزو چیست؟ گرسنگی روح و روان آدمی است!
پویا پانا
من تنها نیستم. بنابراین، آزاد نیستم!
پویا پانا
اگزیستانسیالیسم به انسان قدرت عمل و اختیار را می‌نمایاند و به او سبویی می‌دهد تا درِ آن را بازکند و با ناشناخته‌ها روبه‌رو شود حتی اگر در پی آن ترس باشد و این دقیقا همان چیزی است که به انسان می‌فهماند که مسئول تمام اعمال خویش است. پس اگزیستانیسالیست بودن در جان آدمی عذاب، نگرانی، و یاس را بارور می‌سازد و به او ثروت گران‌بهایی می‌بخشد
پویا پانا
ما محکوم به زندگی هستیم. هنگامی که بر این کره خاکی فرود آمدیم یا هبوط کردیم، بدون هیچ اطلاعی از فلسفه و هدف این زندگی، چه می‌توانیم انجام دهیم! هیچ نمی‌دانیم! و یگانه چیزی که می‌دانیم آن است که باید زندگی کرد و این حکم دائم است، اما آیا برای این زندگی طعم، رنگ و حتی لذتی موقتی در کار نیست؟ این زندگی بدون معنا و طعم است. اما برای این زندگی طعم و معنایی پیدا خواهیم کرد و علت آن هم بر می‌گردد به وجود دین، هنر و عشق! هنگامی که دین نباشد هیچ نقطه امیدی هم نخواهد بود. اگر فن و هنر نباشد معنایی خلق نمی‌شود. اگر عشق و محبت نباشد علاقه هم نخواهد بود و بدون آرزو نیز، معنا و علاقه زندگی میسر نخواهد شد. اما این دین چیست؟
پویا پانا
پس تو آزادی! و بیشتر مردم به این عبارت چنان نگاه می‌کنند، گویی که به آنها توهین یا به سوی‌شان سنگ پرتاب کرده‌ای. برای اینکه انسان از آزادی خویش، هنگامی که در آن مسئولیت باشد، می‌گریزد.
پویا پانا
آزادی حقی است برای اینکه بتوانی اشتباه بکنی و انسان آزاد کسی است که آزادی را هم برای خود و هم برای دیگران می‌خواهد. او فردی است که خطا می‌کند و حق اشتباه کردن را به دیگران هم می‌دهد.
پویا پانا
فلسفه اگزیستانس نوعی طغیان علیه تمام پیش‌فرض‌های ساخته شده دوران کلاسیک و مدرن در باب انسان‌طبیعت و خدا است.
پویا پانا
فلسفه اگزیستانسیالیسم دین نیست تا بعضی از مردم به آن ایمان بیاورند بلکه این فلسفه الحادی است و در اینجا ملحدان به الحاد خود تعصب دارند؛ آنها به کافر بودن خود ایمان دارند!
پویا پانا
فلسفه اگزیستانسیالیسم در اصل و قبل از همه چیز در پی معنای انسانیت است. انسانیتی که در عصر ضدانسانیت از بین رفته است. بنابراین، ما صندوق و فعلا کلید آن را داریم. در عصر کنونی هیچ ارزشی جز برای جمع و جماعت وجود ندارد. پس تمام ارزش‌ها کلی و جمع گرایانه‌اند، در حالی‌که اگزیستانسیالیسم به انسان قدرت عمل و اختیار را می‌نمایاند و به او سبویی می‌دهد تا بازش کند و با ناشناخته‌ها روبه‌رو شود، حتی اگر از پی آن ترس باشد، و این دقیقا همان چیزی است که به انسان می‌فهماند که مسئول همه افعال خویش است. پس اگزیستانسیالیست بودن در جان آدمی عذاب، نگرانی، و یاس را بارور می‌سازد و به او ثروت گران‌بهایی می‌بخشد. ثروتی ناگهانی که به شایسته‌ترین شکل ممکن آن را انفاق می‌کند. اگزیستانسیالیسم نظاره‌گر است، نظاره‌گر انسانی با طرحی از خویش در پیش رو و کتابی است که هر روز کلمه به کلمه و جمله به جمله بر آن افزوده می‌شود.
پویا پانا
هایدگر معتقد است که انسان در این جهان پرتاب شده است. او گم‌شده و بی‌هویت در این جهان سر می‌کند، و آفریده شده است تا بمیرد!
پویا پانا
اونامونو از کوچکی قفسی که در آن به دنیا آمد و از کوچکی نفس خود شکایت می‌کند و با تمام فلسفه خود فریاد می‌زند، من در برابر عدم و نیستی مقاومت می‌کنم.
پویا پانا
«ای کاش این جهان با آتش خورشید می‌سوخت، زیرا جهانی از دروغ گویان، منافقان، رجال دین و قضات است!»
پویا پانا
از نظر بسیاری از اگزیستانیسالیست‌ها تغییر نظام اجتماعی نیز صرفا با تغییر افراد میسر است. اگر همه انسان‌ها خود را فرد بشمارند و درون خویش تحول ایجاد کنند، جامعه تغییر خواهد نمود. بنابراین، فلسفه اگزیستانس اساسا فلسفه‌ای فردگرایانه است.
پویا پانا
اختیار و آزادی مد نظر اگزیستانسیالیست‌ها عام بوده است و به معنای محدود سیاسی یا آزادی لیبرالی نیست، بلکه آزادی آنها در برابر جبر است، هر گونه جبری چه جبر علمی–تاریخی چه ماورایی و دینی
پویا پانا
ژان پل سارتر نیز اختیار و آزادی را منبع ارزش‌ها تلقی می‌کند و معتقد است که هدف آزادی نیز چیزی جز خود آزادی نیست. ما آزادی را برای آزادی می‌خواهیم. انسان حتی می‌تواند در مقابل قوانین طبیعت مقاومت کند و آزادی خود را تحقق بخشد. آزادی انسان تا آنجاست که حتی گذشته نمی‌تواند، بر او چیزی را تحمیل کند. به گفته سارتر «گذشته وابسته به تصمیم انسان است و انسان آزاد است که با آن مبارزه کند، یا در مقابل آن سکوت کند و یا تسلیم آن شود.» و در کل انسان محکوم به آزادی است.
پویا پانا
کسانی که فلسفه اگزیستانس را مطالعه می‌کنند یا به درک آن نایل شده‌اند یا آن را سرمنشاء زندگی خویش قرار داده‌اند، روی آرامش را نخواهند دید، زیرا تمام نیرو و احساس آنها را بر می‌انگیزاند و همه وظایف، صفات، نقصان، آرزوها و ترس‌هایشان را نمایان می‌سازد و در شیپور می‌دمد تا قیامتی بر پا کند که دیگر بار، حس تنهایی و گم‌گشتگی را لمس کنی.
پویا پانا
فلسفه اگزیستانس آرامش‌بخش نخواهد بود، برای اینکه هشدار می‌دهد: انسانیت چیست؟ آزادی چیست؟ آزادی مسئولیت است و انسان آزاد همانا انسان مسئولیت پذیر است، همچنین مسئولیت سنگین خواهد بود و انسان از جایی که در آن مسئولیتی بر او تحمیل شود، کراهت دارد. به هوش باش! اگر کسی در برابر انسان‌ها مسئول بود، در برابر انسانیت نیز مسئول خواهد بود.
پویا پانا
شاعری به نام ریلکه هم از خود می‌پرسد: «این همه احساس توهم و سرخوردگی برای چیست»؟ که در جواب خود می‌گوید: «برای اینکه هیچ ارزش و معیار اخلاقی وجود ندارد». بنابراین، راه گریز صرفا جدایی فرد از جماعت است و اینکه انسان در فردیت خود بماند.
پویا پانا
آزادی اساس پریشانی و دلهره است. برای اینکه انسان آزاد همان انسان مسئول است. انسان از مسئولیت گزیران است. بنابراین، از آزادی هم فرار می‌کند و آن را به دیگران حواله می‌کند. و آن هنگام که انسان آزاد نباشد، مسئولیت‌پذیر هم نخواهد بود!
پویا پانا
کودک از پدر چیزی را می‌خواهد پدر هم اجابت می‌کند، اما نظر کودک را جلب نمی‌کند. بار دوم هم کودک چیزی را می‌خواهد، باز هم میل کودک را ارضا نمی‌کند. در نهایت، پدر با عصبانیت به کودک می‌گوید: «که تو آزادی!» و کودک گریه می‌کند! در تاریخ هم انسان‌هایی بودند، وقتی که به آنها گفته شد: «شما آزادید!» به گریه افتادند! برای اینکه باید تک‌وتنها بار آزادی و سنگینی مسئولیت را تحمل می‌کردند، در حالی‌که افرادی هم هستند که با اراده محض به‌دنبال بندگی هستند.
پویا پانا
ما آزاد هستیم و آزادی ما همان مسئولیت ماست و قبول مسئولیت دردآور است. پس خودکشی گریز از آزادی است! ما مثل ماهی در تور ماهیگیری به دام افتادیم، اما تار و پودهای این تور از کجا آمده‌اند؟ این تارها از ما صادر شده است، مثل تارهای ابریشم برای کرم ابریشم که خود آن را درست می‌کند تا بمیرد!
پویا پانا
در این زندگی به‌دنبال ساختن چه چیزی هستیم؟ آیا باید دین را طرد کنیم، و هنر را از بین ببریم و عشق را منکر شویم؟ برای چه؟ برای اینکه زندگی در خود، نه معنایی، نه هدفی و نه امیدی دارد. پس برای این جهان آغاز و فرجامی در کار نیست حتی هدف و فلسفه‌ای در پس آن نهفته نیست. بنابراین، چگونه باید زندگی کرد؟ باید هستی و قلب خود را به دست رجال دین، روحانیان، سپرد و تا آن روز موعود، پشت سر آنها از سر ترس، ناامیدی و با اشک پنهان شد؟ آیا باید به فیلسوفان باور داشته باشیم، زیرا آنها نسبت به ما دارای فلسفه و نگاه عمیق‌تری نسبت به جهانند و از ادله و برهان‌های بیشتر برای کشف حقیقت برخوردارند؟ نه به هیچ وجه، لازم نیست به کسی معتقد بود و در زندگی از آنها تبعیت کرد، بلکه تنها باید زندگی را سپری کرد.
پویا پانا
انسان موجودی زنده و پویاست و با اختیار خویش محدودیت‌ها را می‌سازد و به محدودیت‌های خویش هاله تقدس می‌دهد، زیرا که آن را مظهر آزادی خود می‌داند.
پویا پانا
انسان‌های آزاد محدودیت‌های خود را گرامی می‌شمارند و همین مورد انسان آزاد را به صبر سوق می‌دهد، گرچه نه در صبر نه در یأس، هیچ فایده‌ای نهفته نیست.
پویا پانا
هنگامی که انسان دیگری در برابر ما ظاهر شود، آزادی ما به خطر می‌افتد، نگاهمان محدود می‌شود و برای هر نگاهی معناهای متفاوتی می‌یابیم.
پویا پانا
عشق چیست؟ آزادانه به کسی نگاه کردن که هیچ آزار و محدودیتی به همراه نداشته باشد. زنی را دوست می‌دارم که در هنگام نگاه کردن به او، نه برای من نه برای او هیچ محدودیت و آزاری نباشد. او را به دنیای خود راه دهم و جزئی از مملکتم باشد و از رعایای خود و جزو اسیرانم گردانمش که با زنجیرهای گرم خود راحت بیارامد، زنجیرهایی که با گل آذین بستم. همانا عشق محدودیتی بزرگ با سلسله مراتبی از زنجیرها است [...]
پویا پانا
و عشق آن است که بدون آزادی باشم. اما با تمام رهایی و اختیاری که دارم، آزادی‌ام را به او می‌دهم، برای اینکه آزادی او را بگیرم. به او آزادی نگاه کردن را می‌دهم، تا آزادی نگاه کردن به او را داشته باشم.
پویا پانا
راه زندگی به سوی مرگ است و بعد از مرگ چیزی نیست. نه زنده‌شدنی نه هیچ‌چیز دیگر. زندگی خوابی است و انسان یک خواب را دوبار نمی‌بیند!
پویا پانا
کار فیلسوفان نوشتن و نوشتن بر تلی از کاغذ خواهد بود که همه نظریاتشان را شامل می‌شود. فیلسوفان دشمنِ تجربه‌های انسانی و پویا هستند.
پویا پانا

حجم

۳۷۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۳۷۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان