بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ۱۳ حکایت شیرین از طهران | طاقچه
تصویر جلد کتاب ۱۳ حکایت شیرین از طهران

بریده‌هایی از کتاب ۱۳ حکایت شیرین از طهران

انتشارات:نشر سیزده
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۳ رأی
۴٫۶
(۲۳)
نخستین غذای فرنگی‌ای که وارد تهران شد و به شدت مورد استقبال قرار گرفت اسلامبولی پلو بود.
سیّد جواد
از قدیم گفته‌اند ایرانی‌ها نمی‌گذارند به شکمشان بد بگذرد.
سیّد جواد
سرشناس‌ترین گربه‌ی تهران قدیم، گربه‌ای ماده، آلاپلنگ ابلق با چشمانی براق، درشت و دم‌کلفت بود که ببری خان صدایش می‌زدند. اما چرا لقب مردانه‌ی خان؟ سؤالی که هیچ‌گاه پاسخی برایش پیدا نکردند.
سیّد جواد
رفتن به شاه عبدالعظیم برای تهرانیان دو روز طول می‌کشید. از پنجشنبه بار و بنه را می‌بستند و جمعه به تهران بر می‌گشتند.
سیّد جواد
یکی از رسوم تهرانی‌های قدیم، خریدن آجیل مشکل‌گشا بود. در واقع این آجیل از آن جهت مشکل‌گشا نام داشت که برای رفع گرفتاری و مشکلات بین مردم در روضه‌ها و مساجد پخش می‌شد.
سیّد جواد
اگر نیویورک به خیابان وال استریت، پاریس به خیابان شانزه لیزه، استانبول به خیابان استقلال و سن پترزبورگ به خیابان نودسکی‌اش می‌نازد، تهران باید به خیابان ولیعصر که لقب طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه را یدک می‌کشد، بنازد. این خیابان هجده کیلومتری که جنوب تهران، میدان راه‌‌آهن را به شمالش، میدان تجریش، متصل کرده، فقط گذرگاه و خیابان نیست، راسته‌ای است با فرهنگ، تاریخ و هویت یک شهر و یک پایتخت.
سیّد جواد
به گفته‌ی جهانگردان اروپایی اولین بار سپهسالار که با کیفیت غذا خوردن اروپاییان آشنایی داشت، قبل از اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ، غذا خوردن با کارد و چنگال را به جای انگشت و دست به وی آموزش داد. به دنبال شاه، درباریان و متعاقب آن وابستگان دربار، اشراف و اعیان هم به کاربران این وسایل غربی پیوستند. پس از مسافرت‌های پی در پی شاهان قاجار و وارد کردن کارد، چنگال و قاشق به کشور، استفاده از آن‌ها نیز مرسوم شد و مصرف خانگی پیدا کرد.
سیّد جواد
رِی پر آوازه از کهن‌ترین شهرهای گیتی و به قدمت بابل و نینواست و نام آن در تورات آمده است. ری در کنار راه ۲۵۰۰ ساله‌ی شاهی (هخامنشی) که بعدها بخشی از آن ابریشم نام گرفت، خود موجب اعتبار و شهرت این راه شرقی غربی جهان قدیم بود.
سیّد جواد
با شروع قرن دهم و ظهور صفویان، تهران از جرگه‌ی روستاها خارج شد و جامه‌ی شهری پوشید. شاه تهماسب که برای زیارت جد اعلایش امامزاده حمزه، مجاور حضرت عبدالعظیم، و نیز برای شکار به جلگه‌ی خوش آب و هوای تهران آمد و شد داشت، به سال ۹۶۱ قمری، حصاری گرداگرد شهر بنا کرد که بیش از سیصد سال دوام یافت. شاه عباس هم در جهت توسعه‌ی تهران گامی بلند برداشت. چهارباغ عباسی را با غرس چنارهای فراوان ساخت و مهم‌تر از آن نخستین بار برای تهران و اطراف آن بیگلربیگی تعیین کرد.
سیّد جواد
پیش از حمله‌ی مغول به ری، تهران هم بر اثر باغ‌ها و میوه‌های مرغوبش و هم به سبب یاغی‌گری مردمانش شهرت یافته بود. حمله‌ی وحشیانه‌ی مغولان و زلزله‌ی ویرانگر، ری باشکوه را تخریب کرد و دومین و سومین حمله‌ی آن وحشیان، آخرین رمق تن نیمه جان شهر کوفته را گرفت و تنها به برکت وجود مرقد حضرت عبدالعظیم در قرن یازدهم از آن شهر نام «روستای شاه عبدالعظیم» باقی ماند.
سیّد جواد
دوران قاجار، دوره‌ی پدیده‌ی نوظهور افرادی بود که بین عامه‌ی مردم به لوطی، داش مشدی و بابا شمل معروف بودند که جوانمردی پایه و اساس رفتارهایشان بود. در صورتی که خیلی از اراذل و اوباش آن دوران خود را به شکل و شمایل لوطی‌ها می‌آراستند و از مزایای رفتار و کردار آنان سوء استفاده می‌کردند. این افراد به ظاهر لوطی، همگی مسلح بودند و هر شب مست و قمه به دست، هر محله‌ای را قرق می‌کردند و از هیچ‌کس حساب نمی‌بردند.
سیّد جواد
سبزه گره زدن گره زدن سبزه در روز سیزده فروردین از جمله رسومی بود که دختران دم بخت از آن غافل نمی‌شدند. امروزه هم این رسم فراموش نشده و همچنان پابرجاست با این تفاوت که گره زدن سبزه در تهران قدیم رسوم خاص خود را داشت. در این روز دو ساقه سبزه را باید با جملات و اشعار خاصی گره می‌زدند. جعفر شهری در کتاب طهران قدیم می‌گوید: از واجبات گره‌ی اول آن بود که دختران می‌گفتند: سبزی تو از من، زردی من از تو. گره‌ی دوم برای دختران عجولی بود که می‌گفتند: سبزه و سبزه بختی، یه شووی دس به‌نقدی. گره‌ی سوم برای همه‌ی دختران بود که زمزمه می‌کردند: سیزده بدر، سال دیگر، خونه‌ی شوور، بچه بغل. گره‌ی چهارم تا آخر همه‌ی گره‌ها، حاجت‌های نگفتنی بود که آهسته و گفتنی‌ها را بلند می‌گفتند. در آخر نیز بلند بلند فریاد می‌زدند: ای سبزه به‌حق شاه مردان، حاجات دلم بکام گردان. گره زدن ساقه همیشه با دلهره و تشویش همراه بود چرا که ساقه‌ها باید هفت گره زده می‌شد و مردم بر این عقیده بودند که اگر ساقه در هنگام گره زدن‌ها پاره شود، حاجت‌شان روا نمی‌شود.
miladtj90
از اول ماه مبارک رمضان، دختران دم بخت و بیوه‌زنان به دور کوچه‌ها راه می‌افتادند و از هر مرد جوانی که به دل‌شان می‌نشست پول گدایی می‌کردند و در شب بیست و هفتم، از پولی که جمع کرده بودند، پارچه‌ای سفید می‌خریدند و در روز بیست و هفتم از صبح زود چرخ خیاطی به دست راهی مسجدها می‌شدند. پاتوق مخصوص بین مساجد برای این کار مسجد سپهسالار، پایین‌تر از میدان بهارستان بود که به حدی صحن و شبستانش شلوغ می‌شد که جای سوزن انداختن نبود. دخترانی که دوخت و دوز بلد نبودند از خیاط‌های روزمزد استفاده می‌کردند، به همین دلیل در این روز نان خیاطان در روغن بود. صدای قرقر چرخ‌ها نیز تا چند فرسخی مسجد سپهسالار به گوش می‌رسید. مهم‌ترین چیزی که نباید در دوخت پیراهن‌ها فراموش می‌شد، آن بود که پیراهن باید بین نماز ظهر و عصر کوک زده می‌شد تا با صدای اذان و نماز مغرب پیراهن‌ها آماده و قابل پوشیدن باشد. بعد از اتمام دوخت پیراهن، سکه‌ای هم در آستر پیراهن می‌انداختند و کوک می‌زدند، سپس دختران هر کدام پیراهن‌ها را به تن می‌کردند، دو رکعت نماز می‌خواندند و یک سال صبر پیشه می‌کردند، بلکه شاهزاده سوار بر اسب درِ خانه‌شان را بزند.
سیّد جواد
سومین و کامل‌ترین زندان پایتخت به نام زندان اوین به دستور پهلوی دوم در اراضی سید ضیاءالدین طباطبایی از عوامل کودتای ۱۲۹۹ با هزینه‌ای هنگفت توسط آمریکاییان و برخی از کشورهای اروپایی ساخته شد و لقب مجهزترین زندان کشور را از آن خود کرد. ساخت این زندان ده سال طول کشید و سرانجام در سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. این زندان در دوران محمدرضاشاه توسط ساواک اداره می‌شد و امروزه عنوان بازداشت‌گاه موقت را دارد و تاکنون هیچ زندانی‌ای موفق نشده از آن فرار کند.
سیّد جواد
آغا محمدخان در نوروز ۱۱۶۴ خورشیدی تهران را به پایتختی برگزید و در آن خطبه خواند و تاج بر سرنهاد.
ادریس
نمی‌توان منکر این موضوع شد که طولانی‌ترین خیابان تهران، ایران و خاورمیانه مظهری از دوگانگی سنت و مدرنیته است. خیابان ولیعصر که شمالی‌ترین تا جنوبی‌ترین مناطق شهر را پوشش داده، طبقات اجتماعی متفاوتی را نیز در خود جای داده است. خیابانی که در طول یک قرن چهار نام را از آن خود کرده: امیریه، پهلوی، مصدق و سرانجام ولیعصر(عج).
سیّد جواد
متأسفانه از ۲۴ اصله درخت چناری که دو طرف خیابان ولیعصر کاشته شده بود، حدود هفت هزار اصله باقی مانده
سیّد جواد
سقف متحرک ایستگاه راه‌آهن که ساخته‌ی آلمانی‌ها بود با علامت صلیب شکسته نقش‌بندی شده بود.
سیّد جواد
مهندس کریم ساعی، پدر پارک ساعی بوده است. ساعی که تخصصش امور جنگلداری بود، بسیار علاقه داشت که در محل کنونی پارک ساعی، جنگل بزرگی احداث کند که به سبب دست‌اندازی‌های رجال و غصب زمین‌ها، فقط توانست پارک ساعی را تأسیس کند. اما مهم‌ترین کار او شاید اضافه کردن چنارهای خیابان ولیعصر بود که آن را به زیباترین خیابان پایتخت تبدیل کرد، هر چند آرزویش به تمامی تحقق نیافت.
سیّد جواد
این توپ به دلیل آن‌که چندین رشته مروارید البته نه مرواریدهای اصل بلکه به شکل و شمایل آن به دهانه‌ی توپ آویزان شده بود، توپ مروارید لقب گرفت. اما ارتباط داستان بخت‌گشایی دختران با این توپ چه بود؟ از آن‌جا که این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بود، مردم برای گرفتن حاجت‌های خود به آن متوسل می‌شدند. یکی از این حاجت‌ها در مورد بازگشایی بخت دختران مجرد و بارور شدن زنان عقیم بود. دختران مجرد در شب‌های تعطیل برای رسیدن به حاجت خود از زیر لوله‌ی توپ رد می‌شدند یا این‌که روی لوله‌ی توپ می‌نشستند و سر می‌خوردند. اگر جواب نمی‌گرفتند در کنارش دخیل می‌بستند و اشعاری را زمزمه می‌کردند. این رسم تا اواخر دوران قجر پابرجا بود
سیّد جواد
برای رفتن به شاه عبدالعظیم باید خر یا قاطر کرایه می‌کردند اما گاهی هم زنان نذر می‌کردند پیاده به ری بروند. بدین صورت که قبل از طلوع آفتاب بدون کفش با جوراب پشمی ضخیم دسته‌جمعی روانه‌ی شهر ری می‌شدند. در دوران ناصری با ساخت ماشین دودی‌ پیادروی و کرایه‌ی خر کمتر رواج داشت. با این حال عده‌ای از تهرانیان که به ماشین دودی لقب غول آتشخوار داده بودند، از سوار شدن به آن واهمه داشتند و پیاده رفتن یا الاغ‌سواری را ترجیح می‌دادند.
سیّد جواد
امامزاده داوود به دلیل آب و هوای خوشی که داشت بیش از سایر امامزاده‌ها محبوب تهرانیان قدیم بود.
سیّد جواد
میدان تجریش، در تهران قدیم، شمالی‌ترین میدان در شهرستان شمیران و از توابع تهران محسوب می‌شد که با ساختن خیابان پهلوی نقطه‌ی پایانی این خیابان قرار گرفت. در آن ایام منطقه‌ی تجریش به سبب آب و هوای خوش و وجود امامزاده صالح و تکیه‌ی بزرگ آن معروف بود و تهرانی‌های بسیاری را در روزهای تعطیل جذب خود می‌کرد. نام محله‌ی تجریش نخستین بار هزاران سال پیش توسط راوند، مورخ طغرل سلجوقی، با نام دیه طجرشت آمده است. طغرل در همین مکان یعنی تجریش جان سپرد و جسدش به شهر ری منتقل شد.
سیّد جواد
الک دولک بازی به حدی در تهران رواج داشت که جوانان دست از کار می‌کشیدند تا به آن مشغول شوند و عده‌ای هم بی‌کار و علاف تماشا می‌کردند. این ماجرا سبب شد وزیر نظمیه‌ی مظفرالدین شاه، این بازی را در تهران ممنوع کند و دستورداد هر کسی که دست از بازی بر ندارد به معدن زغال‌سنگ اطراف تهران فرستاده می‌شود. این قانون، مشکل را حل نکرد، فقط دوماه دوام داشت و باز جوانان بی‌کار سرگرم الک دولک شدند.
karen
خیابان ولیعصر که شمالی‌ترین تا جنوبی‌ترین مناطق شهر را پوشش داده، طبقات اجتماعی متفاوتی را نیز در خود جای داده است. خیابانی که در طول یک قرن چهار نام را از آن خود کرده: امیریه، پهلوی، مصدق و سرانجام ولیعصر(عج
ketabbaz
اگر استانبول شهر سروهاست، تهران را باید شهر چنارها خواند.‌
محمدحسین
پرستار مخصوص ببری خان، مشدی رحیم فراش، موظف بود هر روز یک دست جوجه کباب را بر روی سینی گذاشته و آن را مانند غذای شاه مهر کند. منظور از مهر کردن غذا این بود که در ابتدا خوراک توسط امین‌السلطان آبدار باشی کنترل می‌شد تا مبادا بدخواهان غذا را به زهر آغشته کرده باشند. حمام کردن ببری خان نیز آداب و رسومی خاص داشت. از یک روز قبل در حرمسرا می‌پیچید که فردا روز حمام ببری خان است. بعد از حمام تا دو روز گربه وقتی در راهرو و سالن‌های کاخ قاجار حرکت می‌کرد هرکس سر راهش بود خود را به کناری می‌کشید تا مبادا گربه‌ی عزیزکرده کثیف یا ناراحت شود و خبرچین‌ها به عرض شاه برسانند.
سیّد جواد
اگر نیویورک به خیابان وال استریت، پاریس به خیابان شانزه لیزه، استانبول به خیابان استقلال و سن پترزبورگ به خیابان نودسکی‌اش می‌نازد، تهران باید به خیابان ولیعصر که لقب طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه را یدک می‌کشد، بنازد.
آن شرلی
پیتر دلاواله، سیاح ایتالیایی، قرن‌ها پیش در تعریف تهران چه خوش گفت: اگر استانبول شهر سروهاست، تهران را باید شهر چنارها خواند.‌ چنارهای خیابان ولیعصر که تا امروز کم و بیش پابرجاست، مصداق بارز جمله‌ی دلاواله است: شهر چنارها. تهران و چنارها یار یکدیگرند و چنارهای تهران را با خیابان ولیعصر می‌شناسند.
ریحانه باقریه
تهرانِ پایتخت اگر چه جوان، لیکن در دامان مادری چشم به جهان گشوده است که خود داعیه‌ی مهتری و سروری در پیشینه‌ی تمدن بشری دارد.
~sahar~

حجم

۱۷۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۷۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان