بریدههایی از کتاب پیش از آنکه بمیرم
۳٫۵
(۲۴۵)
چقدر آدمها عجیبن. میتونین هر روز اونا رو ببینین میتونین فکر کنین اونا رو میشناسین و بعد متوجه میشین که اصلاً شناختی ازشون ندارین.
مروارید
بعضی چیزها بهتره که دفن و فراموش بشن.
Nika
دو قانون اساسی فرار موفقیتآمیز:
برین به جایی که خودتون بشناسینش.
برین به جایی که کسی شما رو نشناسه.
Emma
از یه جایی به بعد، مغز آدم مسائلو بهصورت عقلانی توجیه نمیکنه. از یه جایی دیگه بیخیال میشه، خفه میشه و خاموش میشه.
Emma
دوست خوب رازهای شما رو نگه میداره. بهترین دوست به شما کمک میکنه رازهاتون رو نگه دارین.
Emma
«نمیتونین همیشه با یه نفر بدرفتاری کنین و وقتی میمیره احساس ناراحتی کنین.»
Ati
فکر میکنم که خداحافظیکردن همیشه اینجوریه مثل پریدن از لبهی پرتگاه.
(:Ne´gar:)
یکی از چیزایی که اونروز صبح یاد گرفتم این بود: اگه از خطی عبور کنین و اتفاقی نیفته، اون خط معناشو از دست میده. مثل اون معما در مورد یه درخت قدیمی که توی یه جنگل زمین میافته و اینکه اگه کسی نباشه که این صدا رو بشنوه، باز هم صدایی تولید کرده؟
i._.shayan
یه لحظات خاصی تا ابد طول میکشن. حتا بعد از اینکه تموم میشن ادامه دارن، حتا بعد از اینکه مُردین و دفن شدین، اون لحظات هنوز دووم میآرن، رو به عقب و جلو، بهسمت بینهایت. اونا همزمان همهچیز و همهجا هستن.
اونا معنابخشن.
خالد
و اینکه همهی ما ممکنه وصلهپینه شده باشیم و درست نباشیم.
(:Ne´gar:)
هیچکس تا حالا نگفته که زندگی منصفانهست.
میرفندقی
لیندزی یه جورایی عشق موسیقیه، بنابراین یه لیست آهنگ برای توی راه خونهی کنت درست میکنه، با اینکه فقط چند مایل دورتره.
_SOMEONE_
میگن درست قبل از اینکه بمیرین، تمام زندگیتون از جلوی چشماتون رد میشه، اما این اتفاق برای من نیفتاد. من فقط بزرگترین دستاوردامو میبینم. چیزهایی که میخوام به یاد بیارم، و با اونا منو به یاد بیارن.
Emma
فکر نمیکنم درست بشم اما الآن میفهمم که اشتباه میکردم. همه باید بتونن درست بشن؛
teo;
«تو منو نمیشناسی. تو هیچوقت منو نمیشناختی. و نمیتونی حال منو بهتر کنی. هیچکس نمیتونه حال منو بهتر کنه.»
teo;
تا جایی که من میدونم، این اتفاق هر روز تو همهی مدارس، تو همهی شهرای امریکا و احتمالاً دنیا میافته. تنها نکتهای که در مورد بزرگشدن وجود داره اینه که توی سمتی قرار بگیرین که مسخره میکنن.
_SOMEONE_
به همهی لحظات و ثانیهها و ساعتایی فکر میکنم که تلف کردم و برای همیشه از دستم رفتهن، مثل برف توی تاریکی.
merry
دوست خوب رازهای شما رو نگه میداره. بهترین دوست به شما کمک میکنه رازهاتون رو نگه دارین.
maryam
وقتی جوونین، فقط دلتون میخواد بزرگتر بشین و بعدها دلتون میخواد برگردین به بچگی.
narges
دوست خوب رازهای شما رو نگه میداره. بهترین دوست به شما کمک میکنه رازهاتون رو نگه دارین.
lover book
«خوشبختی جایی پیدا میشود که بهدنبال آن نیستید.»
فاطمه
«چه فایده داره خوشگل باشی اگه نتونی باهاش پز بدی؟»
ainaz
چقدر آسون میشه در مورد مردم اشتباه کرد، به خودم میلرزم که یه قسمت کوچیک از وجود اونا رو ببینی و اونو به همهی شخصیتشون تعمیم بدی، اینکه علتو ببینی و فکر کنی معلوله یا برعکس.
بهار قربانی
من میدونم چه حسی داره که مجبور باشی سر تهموندهها دعوا و جروبحث کنی.
حالا من همهچیزو اول از همه انتخاب میکنم. خب که چی؟ همینه که هست.
هیچکس تا حالا نگفته که زندگی منصفانهست.
فاطمه
چقدر آدمها عجیبن. میتونین هر روز اونا رو ببینین میتونین فکر کنین اونا رو میشناسین و بعد متوجه میشین که اصلاً شناختی ازشون ندارین
narges
خیلی چیزها وقتیکه واقعاً نگاه کنین زیبا میشن
narges
این اولین باره که چیزایی رو که اینیشتن در مورد نسبیت گفته درک میکنم، اینکه چطور زمان کوتاه میشه یا مثل پاستیل کش میآد.
hazel grace
دوست خوب رازهای شما رو نگه میداره. بهترین دوست به شما کمک میکنه رازهاتون رو نگه دارین.
👑Nargess Ansari👑
چه میشد اگر فقط یک روز برای زندگیکردن وقت داشتید...
×Mira×
یه بار داستانی در مورد غرقشدن خوندم: که وقتی توی آب سرد میافتین، اینطور نیست که در همون لحظه غرق بشین، اما سرما باعث میشه فکر کنین پایین بالاست و بالا پایینه.
teo;
حجم
۳۳۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۳۳۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان