فردوسی از زبان رستم در پاسخ پدر که او را از جنگ با افراسیاب منع میکند، میگوید:
چنین گفت رستم به دستان سام
که من نیستم مرد آرام و جام
کنون گر بترسم ز پور پشنگ
نماند ز من در جهان بوی و رنگ
زنان را از آن نام ناید بلند
که پیوسته در خوردن و خفتنند
سیّد جواد
آبان دخت که نامش برگرفته از پیش نامهای «ادویسور آناهیتا» بزرگترین نماد مؤنث آریایی است. یکی از همسران داریوش سوم هخامنشی بود. درباره او اطلاعاتی در دست نیست و جز نامش اثر دیگری از او باقی نمانده است.
Pariya
هدایت ا.. علوی در کتاب «زن در ایران باستان» درباره پوران دخت مینویسد: شاهان ساسانی در حدود ۳۵ نفر میباشند که بعضی از آنان مدتی طولانی و برخی فقط چند ماه به سلطنت نشستند. در بین آنان دو تن از شاهزاده خانمهای ساسانی «پوراندخت» و «آزرمیدخت» نیز بر اریکه شاهی تکیه زدند ولی مدت فرمانروایی شان پردوام نبود زیرا آنها نیز مانند چند تن دیگر، وارث بی نظمی ها بودند و در گردابی که پدر آنان «خسروپرویز» به واسطه غرور بیحد و عدم تدبیر ایجاد نموده بود، گرفتار آمدند. شاید اگر «پوراندخت» در زمانی دیگر و موقعیتی روشن تر به سلطنت میرسید، میتوانست کفایت و درایت بیشتری نشان دهد.
هانیه
در مجمل التواریخ و القصص آمده است: (پادشاهی «پوراندخت» پرویز یک سال و چهار ماه بود و روزگار قوت اسلام بود و سپاه همی فرستاد به حرب عرب و همان مدت به مدائن بمرد).
هانیه
در تاریخ بلعمی آمده است: ((پس چون شیرویه برادران را بکشت، هیچ فرزندی از فرزندان پرویز نماند مگر دو دختر که یکی نام «توران دخت» یکی را «آزرمیدخت» هر دو دختر «پرویز» بودند و «توراندخت» مهتر بود.
هانیه