بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نهج البلاغه موضوعی (جلد یازدهم؛ آیین حکمروایی) | طاقچه
تصویر جلد کتاب نهج البلاغه موضوعی (جلد یازدهم؛ آیین حکمروایی)

بریده‌هایی از کتاب نهج البلاغه موضوعی (جلد یازدهم؛ آیین حکمروایی)

۵٫۰
(۳)
هر که خودسرانه و بی‌برنامه به طرفداری از حق قیام کند، جانش را تباه ساخته است. و در نادانی انسان همین بس که موقعیت خویش نشناسد...
Dexter
پس هرگز مردم اصلاح نشوند مگر والیان اصلاح شوند، و والیان اصلاح نشوند مگر مردم پایداری کنند.
Dexter
بدانید آن که از سخن حق که به او گفته شود یا کار عادلانه که بر او عرضه گردد ناراحت شود و بر او سنگین آید، قطعاً عمل به حق و عدل بر او گران‌تر و سنگین‌تر خواهد بود
Dexter
«راست گرایی» و «چپ‌گرایی»، گمراهی است. «راه» همان اعتدال و میانه روی است که آخرین کتاب الهی (قرآن) و رهنمودهای نبوی هدایتگر آن است، سنّت پیامبر از آن نشأت گیرد، و در پرتو آن مردم به سر منزل مقصود رسند.
Dexter
آن کس که «داد» بر او سخت آید، از «بیداد» به فریاد آید.
علیرضا یونسی
ای کسی که در نزد من از خردمندان می‌بودی، چگونه آشامیدن و خوردن بر تو گواراست؟ و، حال آنکه، آنچه می‌خوری و می‌آشامی از حرام است. کنیزان خواهی خرید و زنان خواهی گرفت، آن هم از مال یتیمان و مسکینان و مؤمنان و مجاهدانی که خدا این مالها را برای آنها قرار داده و بلاد اسلامی را به آنان محافظت نموده است. از خدای بترس و اموال این قوم به آنان باز گردان که اگر چنین نکنی و خداوند مرا بر تو پیروزی دهد، با تو کاری خواهم کرد که در نزد خداوند عذرخواه من باشد. با این شمشیر، که هر کس را ضربتی زده‌ام به دوزخش فرستاده‌ام، تو را نیز خواهم زد.
Dexter
هر ستمدیده ناتوانی نزدم عزیز و توانمند است تا حقّش را بدو رسانم، و هر توانمند ستمگری در پیشگاهم خوار و ناتوان است تا حق را از او بستانم.
Dexter
آنگاه آهنی را برای او گداختم و به جسم او نزدیک کردم تا عبرت آموزد. از سوزش آن چون بیماران ناله‌ای سخت برآورد و نزدیک بود که از داغش بسوزد. پس بدو گفتم: ای عقیل، سوگواران به سوگت نشینند چگونه از آهنی که انسانی به بازیچه آن را گداخته است به فریاد آیی و ناله سر دهی ولی مرا به آتشی کشانی که خدای جبّار از غضبش بر افروخته است آیا تو از آزاری به فریاد آیی ولی من از آتش دوزخ به فریاد نیایم.
Dexter
ای پسر حُنَیف، به من خبر رسیده که مردی از جوانان و سرشناسان بصره تو را به سفره‌ای خوانده است و تو هم سر از پا نشناخته بدانجا شتافته‌ای، و او غذاهای رنگارنگ و مخصوص برای تو فراهم کرده و کاسه‌ها یکی پس از دیگری پیش روی تو نهاده و من گمان نمی‌کردم تو به سفره گروهی در آیی که نیازمندانشان را جفا کنند و ثروتمندانشان را به میهمانی خوانند. اینک بدانچه از این گونه سفره‌ها می‌خوری درست بنگر، پس آنچه را نمی‌دانی از کجاست و با چه انگیزه‌ای به آن دعوت شده‌ای از دهان بریز و آنچه را یقین داری که پاک و بی‌شائبه است استفاده و اجابت کن.
Dexter
آری، اگر می‌خواستم، راهش را می‌دانستم که چگونه به عسل ناب، مغز گندم و بافته‌های ابریشمین دست یابم. امّا چه دور است که هوای نفس بر علی چیره شود و شکمبارگی او را بر سر سفره رنگین نشانَد تا به انتخاب خورشها پردازد در حالی که شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که خواب قرص نانی را هم نبیند و سیری را اصلًا نشناسد یا چگونه شب را سیر و سیراب بخوابم و حال آنکه اطرافم شکمهایی گرسنه و جگرهایی سوخته باشد
Dexter
امّا باید نظر تو بیشتر در آبادانی زمین باشد تا گرفتن خراج، چون خراج بدون آبادانی به دست نیاید و آن که بدون آبادانی خراج مطالبه کند، کشور را خراب و مردم را هلاک کند و حکومتش چند روز بیش نپاید.
Dexter
بی‌تردید خرابی هر سرزمینی از تنگدستی مردم آن است و تنگدستی مردم هم از رو کردن زمامداران به مال اندوزی، و بدگمانی آنها به ماندن خویش، و کم بهرگی‌شان در عبرت‌گیری از گردش روزگار است.
Dexter
به فرزندش «محمّد بن حنفیه»، آنگاه که در روز جمل پرچم فرماندهی را به دستش می‌سپرد کوهها فرو ریزند ولی تو همچنان استوار باش. دندان غیرت و حمیت به فشار و بر قلّه‌های عزم و اراده گام بردار. جمجمه خویش را به خدا وام ده و گامهایت را محکم بر زمین کوب. پایانه دشمن را زیر نظر گیر و دیدگانت را بر برق شمشیر خیره مساز، و بدان که پیروزی از سوی خداست.
Dexter
جنگ را آغاز مکن امّا جنگ طلب را پاسخ گوی، زیرا آغازگر، تجاوزگر است و تجاوزگر به خاک هلاکت افتد.
Dexter
ای گروه مسلمانان، بیم و هراس از خداوند را در عمق جانتان بیابید و آرامش و وقار را آذین خود سازید. در نبردگاه استقامت ورزید، که پایداریتان شمشیرها را کند کند و جانتان را در امان دارد. جنگ‌افزارهای خویش را کامل کنید، و شمشیرها را پیش از برکشیدن، در نیام بیازمایید، و با گوشه چشمهای خشم آلود دشمن را بنگرید، و از چپ و راست نیزه فرود آرید، و شمشیرها را قدرت مانور بخشید تا در فاصله‌ای مناسب به فراز و فرود آید، و قدرت تیغها را با استواری گامهاتان هماهنگ سازید
Dexter
هرگز به خشمی که از آن راه گریزی هست، شتاب مکن و هیچ گاه مگو: «من چیرگی دارم و فرمان دهم و مردم باید اطاعت کنند»، زیرا این کار تباهی دل و سستی دین است و دگرگونی و سقوط حکومت را نزدیک سازد.
Dexter
باید محبوب‌ترین کارها نزد تو سازگارترینِ آنها با حق، و گسترده‌ترینِ آنها در عدالت، و فراگیرترینِ آنها در جلب رضایت مردم باشد چه، نارضایی عموم مردم، رضایت خواص را بی‌اثر سازد در حالی که از نارضایی خواص، در برابر رضایت عموم مردم می‌توان چشم پوشید.
Dexter
بنابراین-ای مالک-آرزوهای مردم را بر آور، و به آرمانهاشان میدان ده، پیاپی از آنان به نیکی یاد کن و کار آنهایی را که تن به رنج داده‌اند بر زبان آور، زیرا برشمردن کارهای نیکوی آنان-به خواست خدا-دلاوران را نشاط بخشد و سست قدمان را بر انگیزد.
Dexter
آنجا که بازتان داشته‌اند، باز ایستید، و در هیچ امری شتاب مکنید مگر آنکه برایتان روشن باشد
Dexter
با کسی جز آن که به جنگت برخاسته است مستیز،
Dexter

حجم

۷۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۷۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۱,۲۵۰
تومان