بریدههایی از کتاب نهج البلاغه موضوعی (کتاب اول؛ خداشناسی)
۴٫۰
(۲۲)
ادب بندگی
کمترین ادبِ بندگی خدا آن است که به کمک نعمتهای او گناه نکنید.
seyed
کمترین ادبِ بندگی خدا آن است که به کمک نعمتهای او گناه نکنید.
Aysan
گروهی خدای را به «چشم داشت» پرستش کنند، که آن پرستش بازرگانان است؛ و گروهی او را از روی «ترس» بپرستند، که آن پرستش بردگان است؛ و سه دیگر او را به پاس «سپاس» پرستش کنند، که آن پرستش آزادگان باشد.
Aysan
گنجینههای نعمت او چنان بینهایت است که هرچه مردم بخواهند و بگیرند تمام نشود، زیرا او بخشندهای است که بر آوردن نیاز درخواستکنندگان از خزاین او نکاهد و سماجت و پافشاری اصرار کنندگان او را به بخل نکشانَد...
Aysan
دستور دعا
آنگاه که حاجتی به درگاه الهی داشتی نخست بر پیامبرش- سلام خدا بر او و خاندانش- درود فرست و سپس نیازت را بخواه، که خداوند کریمتر از آن است که از دو حاجت یکی را بر آورَد و دیگری را وانهد.
seyed
و از دیدگاه او هیچ چیز حتّی قطرههای باران دور نمانَد: نه اختران آسمان، نه آن ذرّاتی که باد به هوا پراکنَد، نه صدای پای موری بر سنگ صافی، و نه آرام جای «ذرّه» در شب تاری.
او فروافتادنگاه برگها را میداند و از ناز و کرشمه چشمها و چشمکها با خبر است.
Aysan
فنای دنیا پس از پدید آمدن شگفتتر از ایجاد و تأسیس آن نباشد.
و چگونه چنین نباشد در حالی که اگر همه جانداران از پرندگان و چارپایان و آنچه در آغلاند یا در چراگاهند و انواع و اقسام آنها، و نیز مردم کودن یا زیرک دست به دست هم دهند تا پشهای بیافرینند، هرگز نتوانند و حتّی راه ایجاد آن را هم ندانند، و اندیشههای آنان از فهم آن درمانَد و مبهوت گردد، و نیروهاشان از دست رود و به پایان رسد، و با دست خالی باز گردند و بدانند که در چنبر قدرت دیگری هستند و به ناتوانی خود در آفرینش، و به سستی خود از نابودی آن اقرار کنند.
hiba
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
خدای را در هر نعمتی، حقّی است. پس آن که حقّ نعمت به جای آرد نعمتش افزون شود، و آن که کوتاهی کند در خطر زوال نعمت قرار گیرد.
seyed
اعتقاد یا بیاعتقادی نسبت به خداوند، مهمترین اصلی است که اندیشه آدمی و بهدنبال آن نوع و روش زندگی انسان را مشخص میکند.
Aysan
در موقع نعمت نیز ترسان باشید
ای مردم، خدا باید شما را به هنگام نعمت ترسان بیند همان گونه که در موقع بلا و سختی. کسی که دستش باز و روزیش فراخ گشته وآن را آزمایش الهی ندیده قطعاً از رویداد وحشتناکی آرمیده است، و کسی که روزیش تنگ شده و آن را امتحان ندیده اجر خود را از دست داده است.
seyed
«ذعلب یمانی» از امام- درود خدا بر او- پرسید: ای امیر مؤمنان، آیا پروردگارت را دیدهای؟
امام فرمود: «چگونه نیایش کنم خدایی را که نبینم». دوباره پرسید: چگونه او را میبینی فرمود: چشمها او را چون اجسام درنیابند، امّا دلها در پرتو ایمان راستین او را دریابند. او با همه چیز و همه کس نزدیک است امّا نه چون نزدیکی جسم به جسم، و از آنها دور است امّا نه به معنای جدایی و بیخبری. او بدون نیاز به فکر و تأمّل سخن آفریند، از اراده او کار آید و نیاز به پیگیری و اهتمام ندارد، آفریدگاری است که محتاج ابزار و وسایل نیست و از هر رمز و رازی آگاه است، هر ناپیدا و پوشیدهای در محضر او آشکار و بیپرده است، هیچ چشمی او را نبیند ولی در عین حال مخفی و ناپیدا نباشد، بزرگی است که در آستان قدسش جور و بیمهری راه ندارد، بیناست نه با دیده، مهربان است نه به خاطر ضعف و شرم. چهرهها خاکسار عظمت او، و دلها در گرو اضطراب از مخالفت او.
seyed
خداشناسی سرمنشاء همهٔ فضائل و کمالات در زندگی انسان است. توحید، به این معنا که خداوند یکتا و عاری از هر عیب و نقص و دارای صفات کمال است. او آفرینندهٔ یگانه و بیشریک جهان هستی است.
Aysan
مام علی (ع) فرمود:
هرچه را واحد نامند اندک و تنهاست، جز او که یگانه است و بر همه فرمانرواست. (خطبه ۶۵).
و نیز فرمود:
(خداوند) یکتا نه از روی شمار (خطبه ۱۵۲).
من زنده ام و غزل فکر میکنم
درست باور داشتن او یگانه انگاشتن اوست و یگانه انگاشتن، او را به سزا اطاعت نمودن و به سزا اطاعت نمودن او، صفت ها را از او زدودن (خطبه ۱).
من زنده ام و غزل فکر میکنم
... پسرم! خداوند بر آستان مقدّسش دربانی نگماشته است تا بین تو و مهر او حجابی گردد، و تو را ناگزیر به آوردن میانجی نکرده، و به جرم زشتکاری، راه توبهات را نبسته، و در کیفرت شتاب ننموده، و بازگشت تو را بیهیچ سرزنشی پذیرا گشته است. و آنجا که استحقاق رسوایی داشتی شرمسارت نساخته و به آسانی توبهات را پذیرفته است، و در پرداخت تاوان، توانت را نفرسوده و از مهربانی و رحمت خویش ناامیدت نکرده است، بلکه دل برکندن از گناه را «کار نیک» شمرده و در حساب، گناهت را «یک» و کردار نیکت را «ده» نبشته است...
seyed
تعبیر به «احد» (بهمعنای یکتا) ما را به قلهٔ توحید رهنمون میسازد. احد، موجود یگانهای است که از هرگونه ترکیب منزه است. منظور از این کلام نفی مشابهت خداوند به آفریدگان در همهٔ موارد از جمله: جسم، جنس، نوع و اشکال و مقادیر و رنگ... است.)
من زنده ام و غزل فکر میکنم
احاطه خداوند بر اندیشهها و اسرار نهان
بیشک خدا دانای اسرار است و از اندیشه و راز دل هر کس با خبر. او به هر چیز احاطه و بر هر کار تواناست.
seyed
سفره دل نزد او باز کن
پروردگار عزیز راه بازگشت و رضایت خویش را باز گذاشته است، پس هرگاه که از صمیم دل فریادش کنی، «سوز دلت» را دریابد و چون با او راز گویی و «نجوا» کنی، بیهیچ کاستی آن را بشنود. پس او را با همه وجود «محرم توانمند و آگاهی» یابی که بار نیازت را به درگاهش افکنی، و سفره دل نزد او باز کنی، و شِکوه اندُهان پیش او بری، و در مشکلات جانکاهت دست به دامن او زنی تا فروغ مهرش «ابر غم» از آسمان دلت بزداید، و بر سامان دادن امورت از او کمک خواهی، و از خزاین بیانتهای احسانش «آن خواهی» که هیچکس را جز او توان بخشش «آن» نَبَود چون: افزونی عمر، و سلامت تن، و روزی گشاده و پربرکت...
seyed
خدای سبحان را به گسیختن عزیمتها و باز شدن گره ارادهها شناختم (حکمت ۲۴۲).
این کلام گرچه در طول تاریخ منشاء ایجاد یک جریان فلسفی زیر عنوان برهان فسخ عزائم بودهاست، اما بهعبارتی همهٔ انسانها در فرازهایی از زندگی خود این تجربه را داشتهاند که نیت و عزمی کردهاند و تمام امکانات را برای بهانجام رساندن کاری فراهم کردهاند، اما آن کار، خارج از ارادهٔ آنها، انجام نشدهاست. امام از این تجربه همگانی بهره جسته و علت آنرا وجود ارادهای ورای ارادهٔ انسانها، که همان ارادهٔ خداوند است، بیان میکند.
Aysan
او با همه پدیدگان است ولی ناپیوسته، و جدای از آنهاست، نه چون بیگانه. انجام امور به دست اوست امّا نه در محدوده «ابزار» و «حرکتها».
Aysan
سپاس خدای را هر چند روزگار، مشکلاتِ کمر شکن و حوادثِ سخت و سنگین پیش آورده است.
Aysan
آغاز دین، شناخت خداست، و شناخت راستین، حق باوری و دل بدو دادن است، و باور کامل، پیرایش ذاتش از آلایشِ شرک است، و حقیقت توحید، اخلاص و ستردن ریا است، و کمال اخلاص، بینش وحدت در ذات و صفات الهی است، که هر «صفتی» خود شاهد جدایی با «موصوف» است و هر «موصوفی» فریادگر دوگانگی با «صفت».
پس آن که خدای سبحان را چنین به وصف آرد، همسنگ آدمیانش ساخته است، و آن کس که همتایی برای او بیند، ذات پاک الهی را دوگانه دیده است. و دوگانگی در حکم تجزیه اوست و تجزیه خداوند یعنی نشناختن او. و آن کس که خدای را در «سویی» بیند و بدو اشاره کند، او را محدود دیده و در شمار آفریدگان شمرده است. و آن که بپرسد خدا در کجاست و یا قلمرو حکومتش تا کجاست، وابسته آنجا قرارش داده و بخشی از هستی را از حضور او غایب دیده است.
seyed
در حالی که اگر همه جانداران از پرندگان و چارپایان و آنچه در آغلاند یا در چراگاهند و انواع و اقسام آنها، و نیز مردم کودن یا زیرک دست به دست هم دهند تا پشهای بیافرینند، هرگز نتوانند و حتّی راه ایجاد آن را هم ندانند، و اندیشههای آنان از فهم آن درمانَد و مبهوت گردد، و نیروهاشان از دست رود و به پایان رسد، و با دست خالی باز گردند و بدانند که در چنبر قدرت دیگری هستند و به ناتوانی خود در آفرینش، و به سستی خود از نابودی آن اقرار کنند.
seyed
سپاس و ستایش ویژه خداست که هیچ زبانی از عهده آن برنیاید، و شمارشگران زبردست و ماهر، شمار نعمتهای او را نتوانند، و تلاشگران پرتوان از ادای حقّ او ناتوانند، و ژرفای اندیشه بر کرانه بیکران او سرگردان است. هیچ حصاری گستره صفات الهی را تنگ نگیرد، و دست و زبان از وصف جمالش درمانَد، و هنگام و پایانی بر آن نباشد.
Aysan
خدای سبحان را به گسیختن عزیمتها و باز شدن گره ارادهها شناختم (حکمت ۲۴۲).
این کلام گرچه در طول تاریخ منشاء ایجاد یک جریان فلسفی زیر عنوان برهان فسخ عزائم بودهاست، اما بهعبارتی همهٔ انسانها در فرازهایی از زندگی خود این تجربه را داشتهاند که نیت و عزمی کردهاند و تمام امکانات را برای بهانجام رساندن کاری فراهم کردهاند، اما آن کار، خارج از ارادهٔ آنها، انجام نشدهاست. امام از این تجربه همگانی بهره جسته و علت آنرا وجود ارادهای ورای ارادهٔ انسانها، که همان ارادهٔ خداوند است، بیان میکند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خدای را سپاسگزاریم بر آنچه گرفت و داد، و بر نعمتهایی که بخشید و آزمایشهایی که فرمود. آن که هر ناپیدایی برای او پیداست و هر رازی را راز دار است. به هرچه سینهها در خود دارد، و دیدهها دزدانه بنگرند آگاه است
hiba
سپاس خدای را که سپاس را کلید یادش، و سبب افزونی احسان و کرَمش، و راهنمای نعمتها و عظمتش قرار داد...
hiba
خدای را سپاس گویم تا باران نعمتش بیش از پیش فرو ریزد، و اطاعتم در پیشگاه عزّتش فزون گردد، و جانم از معصیتش بیمه شود.
و از آستان قدسش مدد خواهم تا «نداریم» را به مرز «بینیازی» رسانَد، چه او دست هرکس گیرد راه گم نکند، و آن که بر امواج دشمنی او نشیند به ساحل نجات نرسد، و آن کس که در سایه سرپرستی او درآید فقری نبیند، که اوست گران سنگترین ارزشها و برترین گنجینهها.
ati
خداوند رزق و روزی را به نظام آورد و زیادی و کمی آن را قانونمند کرد، برخی را فراخ روزی و برخی را در تنگنا قرار داد، و این عین عدالت الهی است تا مردم در رفاه و سختی آزموده شوند و «سپاس» و «صبرِ» «ثروتمند» و «درویش» به نمایش درآید. آنگاه خداوند رفاه و گشایش روزی را به فقر شدید مقرون ساخت، و آفات و بیماریها بیامیخت، و شادیها را با کابوس اندوه قرین ساخت و زندگی را بیافرید
hiba
پروردگارا، هر ستایشگری از ستایششده خود پاداش و بهره و نعمتی خواهد، و من امیدمندم که پاداشم، راهنماییت بر ذخایر رحمت و گنجهای مغفرتت باشد.
hiba
حجم
۱۰۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱,۲۵۰
تومان