بریدههایی از کتاب تاریخ فرهنگی قبیله لعنت، جلد اول: (بنمایه رویگردانی از خدا)
۳٫۸
(۳۲)
. سوره حجر، آیات ۳ (ع) ـ ۳۸. ابلیس از خداوند درخواست کرده است که حیاتش طولانی شود و تا قیامت ادامه یابد. خداوند، درخواست حیات طولانی وی را اجابت کرد؛ امّا تداوم آن را تا قیامت با آوردن «إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوم» رد کرد. بنابراین حیات ابلیس، قبل از قیامت و در وقت ظهور امام زمان (ع) پایان میپذیرد.
حميدرضا عسکری
حکیم فرانسوی، مالبر انش (۱۷۱۵ ـ ۱۶۳۸ م.) نیز در اینباره سخنی لطیف دارد:
روح انسان، هرچند به ظاهر تن پیوسته است؛ ولی پیوستگی حقیقی و اصلی او با خدا است؛ امّا چون انسان، گناهکار شده، به تن متوجّه گردیده و اتّصالش به مبدأ ضعیف شده است، باید بکوشد تا آن اتّصال قوّت گیرد ... روح نمیتواند ادراک کند؛ مگر آنچه را که با آن متّحد و پیوسته است و چون به جسم بستگی حقیقی ندارد و اتّصالش در واقع به خداست، فقط وجود خدا را ادراک میکند
محمدحسین
همچنین از ابنعبّاس روایت شده است که گفت:
آدم (ع) حجّ گزارد و بر گرد خانه هفت بار طواف نمود. فرشتگان در طواف او را دیدند و گفتند: ای آدم! حجّ تو مقبول باد! ما دو هزار سال پیش از تو، بر این خانه حجّ گزاردهایم. آدم (ع) پرسید: شما در طواف خود چه میگویید؟ گفتند: ما چنین میگوییم: «سبحانالله و الحمدلله و لااله الالله و الله اکبر.» آدم (ع) گفت: «وَ لاحول و لاقوَّةَ الّا بالله» را بدان اضافه کنید. فرشتگان نیز چنین کردند. سپس ابراهیم (ع)، پس از آنکه خانه را ساخت و به طواف، بر گرد آن مشغول شد، فرشتگان در حال طواف به او برخورد نمودند و سلامش کردند. ابراهیم (ع) پرسید: «شما در طواف خود چه میگویید؟» گفتند: پیش از روزگار آدم (ع) [میگفتیم:] «سبحانالله و الحمدلله و لااله الالله و الله اَکبر» و چون به آدم (ع) گفتیم، فرمود: کلمات «وَ لاحول و لاقوَّةَ اِلّا بالله» را هم به آن اضافه کنید. ابراهیم (ع) فرمود: بر آن «العَلی العَظیم» را هم بیفزایید، پس فرشتگان چنین کردند.
احمد اسدی
چون ابلیس فرو شد، آدم گفت: پروردگارا! او را لعنت کردی. [مگر] او چه میداند؟ فرمود: «جادو.» گفت: چه خواند؟ فرمود: «شعر.» گفت: چه نویسد؟ فرمود: «خالکوبی» گفت: چه خورَد؟ فرمود: «هر مردار و هر چه نام خدا بر آن نبرند.» گفت: چه نوشد؟ فرمود: «هر مستکننده.» گفت: جایش کجاست؟ فرمود: «حمّام.» گفت: کجا نشیند؟ فرمود: «در بازارها.» گفت: چه آوازی دارد؟ فرمود: «نیزدن.» گفت: دامهایش چه باشند؟ فرمود: «زنها.»
Yas Balal.جواد عطوی
در آن دوران، اعتقاد به الوهیّت حیواناتی، مانند شیر، تمساح و برخی پرندگان و جوندگان و برخی حیوانات اهلی، مانند قوچ رواج یافت. پرستش گربه نیز نزد آنان، بسیار اهمّیت داشت. ایرانیان دورهٔ هخامنشی در یکی از جنگهای خود با مصریان، تصویر گربه را روی سپرهای خود نقش کرده بودند؛ از اینرو، مصریان به احترام آن تصاویر، از تیراندازی و شمشیرزنی خودداری کردند و در نتیجه، پیروزی نصیب ایرانیان شد.
محمدجواد
صحنهٔ سجده نکردن ابلیس بر آدم (ع) به این سبب بوده است که آدم، متوجّه دشمنی ابلیس با خود و همسرش شود؛ زیرا خداوند به آدم (ع) فرمود: «در صورت پیروی از ابلیس، خود را به زحمات زندگی دنیوی دچار میکنی که رفع حوائج در آن، فعّالیت زیادی را میطلبد.»
sania_tmry
چنین مینماید که به موازات سیر و سفر «قبیلهٔ رحمت» در عرصهٔ تاریخ، «قبیلهٔ لعنت» دوشبهدوش پیش آمده و نقش خود را ایفا نموده است.
reza.nedari
آدم وقتی از کشته شدن هابیل اطّلاع یافت، بسیار اندوهناک شد و خیلی گریه و زاری کرد و شکایت به خدا نمود.
خداوند به او وحی کرد که من به جای هابیل به تو فرزندی خواهم داد که جانشین تو باشد پسری پاک و پاکیزه از حوّا متولّد شد که روز هفتم، آدم او را شیث نام گذاشت.
خداوند به او وحی کرد که این پسر هبه و بخشش من است، نام او را هبةالله بگذار. به همین جهت آدم او را هبةالله نامید.
کتابینا
به استناد جملهٔ آیات کتب مقدّس، «قبیلهٔ رحمت»، در همسایگی جملهٔ فرهنگها و تمدّنها، راه خود را به سوی مقصد نهایی میپیمود و حسب تکلیف آسمانی، ساکنان تمدّنهای مختلف را برای مشیّ در صراط مستقیم و مرضیّ رضای الهی متذکّر میشد
αναζητητής της αλήθειας
حکیم فرانسوی، مالبر انش (۱۷۱۵ ـ ۱۶۳۸ م.) نیز در اینباره سخنی لطیف دارد:
روح انسان، هرچند به ظاهر تن پیوسته است؛ ولی پیوستگی حقیقی و اصلی او با خدا است؛ امّا چون انسان، گناهکار شده، به تن متوجّه گردیده و اتّصالش به مبدأ ضعیف شده است، باید بکوشد تا آن اتّصال قوّت گیرد
αναζητητής της αλήθειας
دو هزار سال قبل از میلاد مسیح (ع)، «بابل» یکی از ثروتمندترین شهرهایی بود که تاریخ قدیم و جدید شاهد آن بوده است.
امّا بابل ثروتمند و مجلّل با مردمانی خوشگذران و مزیّن به انواع زیورها، تخم اضمحلال را در خود پرورش داد و همهٔ آنچه که باعث شکوه و ثروت و زیباییاش شده بود، همو بلا و آفت جانش شد.
αναζητητής της αλήθειας
از دیدگاه جغرافینویسان مسلمان، بابل یکی از اقالیم هفتگانه است که در میان دیگر اقالیم جای دارد و غالباً آن را با خونیرث، اسطورههای ایرانی یکی دانستهاند. بر پایهٔ روایات، بابل از قدمتی بسیار برخوردار بوده و نخستین بار، حضرت نوح (ع) آن را آبادان ساخته و پس از طوفان، در این سرزمین ساکن گشته است و در پی او، اخلاف وی به ساخت شهرها در آن پرداختهاند. از نظر پیشینهٔ روایی، بابل دومین سرزمینی است که بر روی زمین بنا گشته و نیز حضرت ابراهیم (ع) در این دیار، به آتش افکنده شده است. این سرزمین که بر پایهٔ قصص، محلّ حکومت نمرود، ضحّاک و سپس پادشاهان کنعانی بوده، بناها، قصرها و برجهای بسیار داشته است؛ چنانکه نمرود میپنداشت با ساختن برجی عظیم، میتواند به آسمان برود و خدای ابراهیم (ع) را ببیند.
αναζητητής της αλήθειας
یکی از ایرادهای بنیاسرائیل این بود که چرا مسلمانان با توجّه به قدمت «بیتالمقدّس» که هزار سال قبل از میلاد مسیح (ع)، توسط حضرت سلیمان (ع) ساخته شده است، آن را کنار گذاشته و کعبه را قبلهٔ خود قرار دادهاند. این آیه در پاسخ آنان میفرماید:
«إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکةَ مُبارَکاً؛
نخستین خانهای که خداوند برای بشر قرار داد، در سرزمین مکّه واقع است.»
امام صادق (ع) با توجّه به عبارت «اوّل بیت» در این آیه، فرمودند:
«چون مردم «مکّه» بعد از «کعبه»، گرد آن جمع شدهاند، پس حقّ اولویّت با کعبه است و بنابراین برای توسعهٔ «مسجدالحرام» میتوان خانههای اطراف «کعبه» را به نفع حرم خراب کرد.»
마흐사
«رَبِّ لَاتَکلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَینٍ أَبَدا؛
پروردگاراً! هرگز مرا حتّی به اندازهٔ یک چشم بر هم زدن، به خودم وامگذار!»
마흐사
تردیدی نیست که در غربالگری بزرگ وقایع و حوادث پیشرو و پس از آن در وقت ظهور کبرای امام مبین (ع)، صفبندی دقیقی میان ساکنان زمین حادث و هر گروه به جامعهای که بدان متعلّق است، خواهد پیوست تا آنکه دولت کریمهٔ موعود، پیراسته از هرگونه آموزهها، بدعتها و کژیها برکشیده شود.
کتابینا
شاید در وجهی، عبودیّت را بتوان به معنی اطاعت بیپرسش بیان کرد. بندگی تمام، طوعاً أو کرهاً، چه بر نفس، شیرین و گوارا بیاید چه نیاید، اطاعت پس از پرسش، عبادت نفس از برای حظّ نفسانی است.
freedom Sensation
ابلیس، ساحری و جادو را در عصر نوح نبیّ (ع) و به نیّت مقابله با دین رسول اکرم (ص) و در هم شکستن امّت واحده، به فرزندان آدمی آموخت.
마흐사
ابلیس، خوب میدانست که مُهر پرستش، از قلب آدمی کنده نمیشود. از اینرو، همهٔ همّت خود را مصروف جعل مصادیق الههها ساخت تا آدمی، از روی جهالت و گاه به دلیل دور ماندن یا بیاعتنایی به دعوت انبیا و رسل، در پاسخ به تمایل فطری خود، روی به بتپرستی و سجده بر آستان معابد آورد و در حقیقت، دعوت ابلیس و اولیایش را لبّیک گوید.
از همینروست که عمر و سابقهٔ رویکرد اقوام مختلف به الههها، ایزدان و اساطیر را به ماقبل تاریخ، اعصار کهن و در عصری که مکان و زمان ویژهای برای آن نمیتوان ذکر کرد، برگشت میدهند.
마흐사
به نقل از امام صادق (ع) به استناد منابع روایی، زمین هیچگاه از حجّت حضرت حقّ تهی نبوده و نخواهد بود؛ زیرا فرمودند:
«لَوْلَا الحُجّة لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا؛
اگر حجّت نباشد، زمین اهلش را در خود فرو میبرد.»
마흐사
امام باقر (ع) در تفسیر آن سخن مبارک رسول خدا (ص) که فرمودند «هر نوزاری بر فطرت متولّد میشود ...»، فرمودند:
«الْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ خَالِقُه؛
یعنی: هر نوزادی با این معرفت و آگاهی که خداوند آفرینندهٔ اوست، به دنیا میآید.»
마흐사
رسول اکرم (ص) فرمودند:
«کلُّ مَوْلُودٍ یولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ حَتَّی یکونَ أَبَوَاهُ یهَوِّدَانِهِ وَ ینَصِّرَانِهِ؛
هر نوزادی بر فطرت (توحید و اسلام) متولّد میشود و این فطرت، همچنان است تا پدر و مادر، او را به آیین یهود یا نصرانیّت بار آورند.»
마흐사
شهید مطهّری (ره) کوشیده است میان مفهوم سه واژهٔ غریزه، طبع و فطرت، فرق بگذارد.
تفاوت اصلی این واژگان به دو چیز برمیگردد: اوّل اینکه طبع، حالت و صفت ذاتی و ناآگاهانه و غریزه، نیمهآگاهانه و فطرت، صفت و سرشتی آگاهانهتر از غریزه است و دیگر اینکه طبع برای بیان ویژگی ذاتی بیجانها و غریزه برای جانداران و فطرت برای انسانها کاربرد دارد. بنابراین باید طبیعت جزو ویژگیهای مادّی و فیزیکی اشیا و غریزه، از مختصّات حیات حیوانی و فطرت، ویژگی ذاتی مربوط به جنبههای انسانی انسان باشد.
마흐사
حجم
۲۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان