۴٫۰
(۵)
هر جامعهای نشانههایش را بر سطح شهر جا میگذارد و لایهای تازه میآفریند؛ مثل حلقه رشد. چه چیزی از آنها به جا میماند؟ قطارهای سریعالسیری که زیر دریا به آرامی در حرکت بودند؟ ساختمانهای براق شیشهای و مصالح جدیدِ سبک؟ و در دل آن جوانهایی که با کولهپشتی و کتانی، مشغول تلف کردن عمرشان پشت تلفنهای همراهند، در حالی که قلبهای سرد و بیحسشان از نفرتی قدیمی و سیاه لبریز است.
نازنین بنایی
مردم دو بار میمیرند و بار دوم بار آخر است. وقتی کسی دیگر تو را به یاد نمیآورد و هر چیزی که نشانی از وجود تو دارد، محو میشود. آن وقت تو واقعاً و کاملاً رفتهای.
n re
یکی از دلایلی که آنتونی را دوست داشت این بود که او خوب میدانست کی باید ساکت بود و سکوت کرد.
n re
دلش میخواست ناگهان تغییر جهت دهد و پیشبینیناپذیر باشد.
بیشتر این حس قوی را داشت که هنرمندها باید خود را رها کنند و از منطقه امن خارج شوند تا حلول پیدا کنند و در این صورت قویتر و خالصتر به عمق حقیقت نزدیک میشوند و مثل الماس با هر تنهایی و تجربهای صیقل داده میشوند. دلش میخواست دنیا تمام تختهپارههایش را در او بشوید. دلش میخواست در عمق غوطهور شود و دوباره باز گردد؛ شیرجه بزند و شنا کند و این بیشتر از اینکه برایش حکم ورزش بدنی را داشته باشد، نوعی تمرین ذهنی بود و خوب میدانست که اوضاع برایش سختتر خواهد شد.
نازنین بنایی
کلئر فهمید که مردم دو بار میمیرند و بار دوم بار آخر است. وقتی کسی دیگر تو را به یاد نمیآورد و هر چیزی که نشانی از وجود تو دارد، محو میشود. آن وقت تو واقعاً و کاملاً رفتهای.
hilda
فقط یک ایستگاه تا کینگ کراس باقی مونده
hilda
فکر کرد چقدر امسال زود گذشته است و چقدر روزگار عادی به نظر میرسید و به آسانی تراژدیهایش را پنهان میکرد.
n re
کلئر فهمید که مردم دو بار میمیرند و بار دوم بار آخر است. وقتی کسی دیگر تو را به یاد نمیآورد و هر چیزی که نشانی از وجود تو دارد، محو میشود. آن وقت تو واقعاً و کاملاً رفتهای.
نازنین بنایی
حجم
۱۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد