بریدههایی از کتاب ستارهشناسی به زبان آدمیزاد
۳٫۸
(۴۵)
کهکشانی هست به نام آندرومدا که دورترین جسمی است که بشر میتواند با چشم غیرمسلح ببیند (در شبهای صاف و تاریک پاییزی). نوری که ما از این کهکشان میبینیم ۲/۶ میلیون سال پیش آن کهکشان را ترک کرده است. اگر بنا به دلیلی عجیبغریب و فرضی، همین الان کهکشان آندرومدا غیب شود، ما تا ۲/۶ میلیون سال دیگر متوجه نمیشویم.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
کهکشانی هست به نام آندرومدا که دورترین جسمی است که بشر میتواند با چشم غیرمسلح ببیند (در شبهای صاف و تاریک پاییزی). نوری که ما از این کهکشان میبینیم ۲/۶ میلیون سال پیش آن کهکشان را ترک کرده است. اگر بنا به دلیلی عجیبغریب و فرضی، همین الان کهکشان آندرومدا غیب شود، ما تا ۲/۶ میلیون سال دیگر متوجه نمیشویم.
.
مهمترین تجربهٔ مشترکِ منجمانِ آماتورِ جهان دشواریهای کار نیست، بلکه لذتِ دیدنِ حیرت بر چهرهٔ دیگران است و ترویجِ علم.
fateme
آلفا، بتا، گاما، دلتا و غیره حروفِ الفبای یونانی هستند و آخرین حرفِ این الفبا، یعنی حرف بیستوچهارم، اُمِگا نام دارد. قانونِ نامگذاری رسمی ستارگان از این قرار است که درخشانترین ستاره در هر صورتفلکی را میگویند «آلفا» ی آن صورتفلکی و دومین ستارهٔ درخشان را «بِتا» ی آن صورتفلکی و سومی را «گاما» الی آخر تا «اُمگا» ی آن صورتفلکی.
Yaser
توصیهٔ خیلی از کارکشتههای نجومِ آماتوری این است که با دوچشمی شروع کنید و بعد تلسکوپ بگیرید
هدی✌
امروزه اخترشناسان آسمان را به ۸۸ «صورتفلکی» (constellation) تقسیمبندی کردهاند و هر ستارهای در آسمان جزو یکی از این صور فلکی محسوب میشود.
Yaser
بزرگترین صورتفلکی آسمان «مار باریک» نام دارد. کوچکترین صورتفلکی هم «چلیپا» نام دارد که گاهی به آن صلیب جنوبی هم میگویند؛ چون یک «صلیب شمالی» هم وجود دارد، اما نامِ صلیب شمالی را در هیچ فهرستی از صورتهای فلکی نخواهد دید زیرا صلیب شمالی پیکرواره (asterism) است و در میان صورتفلکی ماکیان یا دجاجه جای دارد (پیکرواره یعنی الگویی یا شکلی مشهور از ستارگان که صورتفلکی «رسمی» نیست).
Yaser
مسیرِ حرکتِ سالانهٔ خورشید در آسمان را «دایرةالبُروج» مینامند [بهمعنای دایرهٔ برجها یا دایرهٔ صورتهای فلکی].
Yaser
آسمان هم مثل زمین خطِ استوا دارد؛ بدان معنا که اگر استوای زمین را بهسمت آسمان ادامه دهید و استوایی خیالی روی آسمان بکشید، به آن میگوییم «استوای سماوی» یا «استوای آسمانی». دایرةالبروج با استوای آسمانی زاویهای برابر با ۲۳/۵ درجه دارد. چرا؟ توضیحش از این قرار است: صفحهای میسازیم که زمین و خورشید روی آن قرار گرفتهاند و زمین روی این صفحه به دورِ خورشید میچرخد. حالا اگر از قطب شمال زمین به قطب جنوبش یک خط عمود بکشیم، متوجه میشویم که این خطِ عمود، یا بهاصطلاح «محور زمین»، ۲۳/۵ درجه با این صفحهٔ چرخش زاویه دارد.
Yaser
سیارههای منظومهٔ خورشیدی نیز بر مدارهای خود به دور خورشید در چرخش هستند، اما چون صفحهٔ چرخشِ آنها به دورِ خورشید کمابیش با صفحهٔ زمین یکسان است، مسیرِ حرکتِ آنها در آسمان زمین نیز در بالا و پایینِ همین دایرةالبروج است؛ پهنهٔ این حرکات را «منطقه¨ البُروج» میخوانند، بهمعنای «گسترهٔ برجها یا صورتهای فلکی». یعنی خورشید و دیگر سیارهها و تقریباً تمامِ اجرام منظومهٔ خورشیدی ما در آسمان زمین از میانِ تعدادی خاص از صورتهای فلکی گذر میکنند: بره (حَمَل)، گاو (ثور)، دوپیکر (جوزا)، خرچنگ (سرطان)، شیر (اسد)، خوشه (سُنبله)، کژدم (عقرب)، کمان (قوس)، بزغاله (جُدَی)، آبریز (دَلْوْ)، ماهی (حوت).
Yaser
ناهید هرگز رنگِ آسمان را به خود نخواهد دید؛ از استوا تا قطبِ این سیاره را لایهبهلایه ابرهایی از جنس اسید سولفوریک غلیظ به ضخامت ۱۵ کیلومتر پوشاندهاند که تا آنجا که ستارهشناسان میدانند قصدِ رفتن هم ندارند. سطحِ ناهید هم هیچگاه از دستِ حرارت، آبِ خوش از گلویش پایین نخواهد رفت: ناهید داغترین سیارهٔ منظومهٔ خورشیدی است و دمای سطحش فرقی نمیکند روز باشد یا شب، قطب باشد یا استوا، زمستانش باشد یا تابستان، کمابیش ثابت است: ۴۶۰ درجهٔ سانتیگراد.
اگر این دمای شدید به نظرتان ناجور میرسد، پس بد نیست فشارِ بارومتریاش را بشنوید: تقریباً ۹۳ برابرِ فشارِ جوِ زمین در سطح دریا. برای اینکه بدانید این فشار یعنی چقدر، معادلِ مفهومترش را بشنوید: انگار در عمقِ یککیلومتری آب هستید! کسانی که گذرشان به عمقِ دهبیستمتری آب افتاده میدانند این یعنی چقدر زیاد. البته خیال نکنید در ناهید آب هست. تقریباً هیچ آبی نیست. حرارتِ ناهید، حرارتِ خشک است؛ مثل حرارت دشت لوت.
Yaser
در برخی از تابستانهای نیمکرهٔ جنوبی مریخ دما تا ۳۰ درجهٔ سانتیگراد هم بالا میآید و البته نزدیکِ قطبها تا ۱۴۰- درجهٔ سانتیگراد پایین میرود. علتِ این تغییرِ دمای ناگهانی در یک شب، یکی این است که جوِ مریخ رقیق است و گرمای خورشید را زیاد در خود نگه نمیدارد و دیگری هم نوعِ خاکِ آن است که بهسرعت گرما را از خود بیرون میکند.
Yaser
تیر دنیایی است کوچک با دمایی بسیار بالا، اما همانند زمین میدانِ مغناطیسی فراگیر دارد که نشانهای است از وجود هستهٔ آهنی مذاب، مجدداً همانند زمین. گرچه ناهید و مریخ میدانِ مغناطیسی فراگیر ندارند، اما شباهتهایشان به زمین بیشتر از تیر است. از همهٔ اینها که بگذریم به این نکته میرسیم که گویا در زمانِ حال آبِ مایع و حیات تنها در زمین هست. چه چیزی زمین را متمایزکرده؟
ناهید حرارتی دارد که به چاههای دوزخ پهلو میزند. عجیبتر آنکه هرچند تیر به خورشید نزدیکتر است از ناهید، دمایش بالاتر است، بسیار بالاتر. چنین امری ناشی از شکلگیری حالتی افراطآمیز از پدیدهٔ گلخانهای است؛ فرایندی که بهموجبِ آن گازهایی خاص (مثل دی اکسید کربن و متان) در جو زیاد و زیادتر میشوند و حرارتی که بهطور عادی از سیاره ساطع میشود و میگریزد جذب میکنند و اینچنین دمای سیاره مدام بالا و بالاتر میرود.
Yaser
این سه سیارهٔ خاکی تیر و ناهید و مریخ مثل خانوادهٔ دالتونها در داستانهای لوک خوششانس هستند؛ یک چیزهاییشان خیلی شبیه است و از یک رگ و ریشه هم هستند، ولی میانشان از زمین تا آسمان تفاوت است. ناهید و تیر بیش از اندازه داغ هستند، مریخ بیش از اندازه سرد است، در این بین زمین برای داشتنِ آبِ مایع و پرورشِ حیات درستِ درست عمل آمده. خلاصهٔ همهٔ این حرفها از این قرار است:
- ساختارِ درونی تیر شبیهِ زمین است و ظاهرش شبیهِ ماه.
- ناهید «خواهر» زمین است؛ اما قطعاً از نوعِ ناتنی و آن هم دیوزاد!
- مریخ، یک زمینِ نقلی و جمعوجور است که متأسفانه مُرده.
Yaser
بیشترِ سیارکهایی که گفتیم در فضای داخلی منظومهٔ خورشیدی هستند، در ناحیهٔ میان مدار مریخ و مشتری قرار دارند. از قدیم این منطقه را «کمربند سیارکها» (Asteroid belt) مینامیدند. بزرگترین جسم در کمربند سیارکها سِرِس (Ceres) نام دارد که تا مدتی پیش بزرگترین سیارکِ شناختهشده بود، اما الان سرس را «سیارهٔ کوتوله» میدانند و دیگر سیارک محسوب نمیشود [جلوتر سیارهٔ کوتوله را تعریف خواهیم کرد]. بیشک این ناحیه مملو از اجرام خردهریز است و در نتیجه مفهومِ کوچکترین جسم در کار نیست. حالا که دیگر سرس را سیارک نمیدانند (با قطر حدود ۹۵۲ کیلومتریاش)، مقامِ بزرگترین سیارک به پالاس (Pallas) میرسد با قطر حدوداً ۵۴۴ کیلومتریاش
Yaser
این خبرها هم نیست که همهٔ سیارکها، اجرامِ کوچک و بیخطر و جذاب و مهربانی باشند که آنطرف مدار مریخ منتظر نشستهاند تا ما کشفشان کنیم. صدها و هزارها از این سیارکها در مدارهایی نزدیک به زمین به دور خورشید میچرخند یا حتا مدار زمین را قطع میکنند. این یعنی خیلی راحت ممکن است با سیارهٔ بیپناه ما برخورد کنند و فاجعهٔ دایناسورها را دوباره رقم بزنند. در دنیای ستارهشناسی به این نوع سیارکها میگویند «سیارکهای نزدیکبهزمین» (Near-Earth Asteroids)
Yaser
تا اواخر سال ۲۰۱۱، حدود ششصدهزار سیارک ثبت شده بودند که از این میان ۱۶, ۰۰۰ تایشان نام رسمی داشتند. اما این تعداد هر سال افزایشِ شگفتآوری دارد. فقط برای نمونه بگوییم که ماهوارهٔ «کاوشگر نقشهبردار فروسرخ
میدان باز» (Wide-field Infrared Survey Explorer)، معروف به وایز (WISE)، که در سال ۲۰۰۹ به فضا پرتاب شد و کمی بیشتر از یک سال فعال بود، حدود ۳۳, ۵۰۰ سیارک را یکتنه کشف کرد! به این اضافه کنید ماهوارهها و رصدخانههای دیگر و منجمان آماتور و حرفهای متعددی که در کار کشف سیارک هستند.
Yaser
مشتری تقریباً یکهزارمِ خورشید جرم دارد. گاهی برخی دانشمندان مشتری را «ستارهٔ ناکام» میخوانند؛ یعنی مشتری اگر تنها ۸۰ یا ۹۰ برابرِ جرم کنونیاش جرم داشت، دما و فشار در مرکزش به قدری بالا میرفت که مثل ستارهها همجوشی هستهای در آن آغاز میشد و با نور خودش میدرخشید و ستاره میشد.
Yaser
صرفاً در عرض ۹ ساعت و ۵۵ دقیقه و ۳۰ ثانیه یک روز مشتری تمام میشود! چنین چرخش سریعی، نواحی استوایی مشتری را برآمده میکند و قطبها را تخت. به چنین شکلی در ستارهشناسی میگویند «پَخ» یا «پخت». اگر در اوضاعِ رصدی مناسب یعنی هوای صاف و پایدار با تلسکوپ به مشتری نگاهی بیندازید، این «پخی» عیان است.
چرخشِ سریعِ مشتری به دور خود یا روزِ کوتاهِ مشتری (به عبارت تخصصیتر: «حرکت وضعی» اش) نوارهایی ابری و همواره در تغییر به موازات استوایش پدید آورده.
Yaser
جرمِ اولیهٔ ستارگان (یعنی جرمشان در هنگام تولد) عاملِ اصلی تعیینکننده است در اینکه ستاره در نهایت چه سرنوشتی از سر خواهد گذراند.
Yaser
ماهوارههای زمینگَرد، آبوهوا را به ما نشان میدهند، بر پدیدههای اقلیمی نظیر اِلنینو یا گردشِ آبِ اقیانوسها نظارت میکنند، برای زیستشناسان میتوانند حرکت گلهها و دستههای بزرگِ حیوانات را دنبال کنند، برنامههای شبکههای تلویزیونی را مخابره میکنند، جاسوسی میکنند و فعالیتهای موشکی دشمن را میپایند، عوارضِ زمینشناسی را ثبت و مسّاحی میکنند، خیلیهایشان هم وقفِ شاخههای مختلفِ ستارهشناسی هستند
نفیسه
منشورهای پورو/Porro: این نوع منشور در دوچشمیهایی به کار میرود که کمی پهن و کوتاه هستند. این نوع دوچشمی برای «گشتوگذار در آسمان شب» بهتر هستند، چون تصاویرِ درخشانتری به دست میدهند. ثابت و بیلرزش نگهداشتنِ دوچشمیهای پهن هم راحتتر است.
Isa Yazdankarimi
شیشهٔ بیکِی ۷ (BK-۷): نامِ تجاری شیشههای بوُروُسیلیکات که معمولاً در دوچشمیهای ارزان استفاده میشود.
شیشهٔ بیاِیکِی ۴ (BaK-۴): یا شیشههای باریوم کروُن که در دوچشمیهای مرغوب به کار میرود و معمولاً تصویری درخشانتر از اجرامِ آسمانی کمنور به دست میدهد.
Isa Yazdankarimi
شهاب در واقعی درخششِ نوری است ناشی از برخوردِ یک تکهٔ ریزِ غبار یا سنگ با جوِ بالایی زمین.
هدی✌
راه کاهکشان بهواقع نورِ تجمیعشدهٔ میلیونها ستارهٔ کمفروغ و دوردست است که جداجدا نمیتوانید ببینیدشان و به شکل این نوار مِهمانند درآمده.
هدی✌
به آسمان که نگاه میکنید یعنی مشغول ستارهشناسی هستید!
هدی✌
عددِ قدر میزانِ روشنایی ستاره را نشان میدهد.
هدی✌
نخستین بار یکی از دانشمندان یونان باستان به نام اَبَرخُس (یا هیپارخوس (Hipparchos)) تمامِ ستارگانی که میتوانست در آسمان ببیند در شش رده تقسیمبندی کرد. روشنترین ستارهها را ستارگان قدر یک یا قدر یکم نامید، دستهٔ روشن بعدی را ستارگان قدر دوم و همینطور پیش رفت تا کمنورترین ستارهها که میشدند ستارگان قدر ششم.
هدی✌
هرچه ستارهای درخشانتر باشد قدرش کمتر است
هدی✌
سال نوری واحدِ اندازهگیری فاصله است و حدوداً برابر است با کمی کمتر از ده تریلیون کیلومتر
هدی✌
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۳۹ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۳۹ صفحه
قیمت:
۹۲,۵۰۰
تومان