بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نخستین دموکراسی | طاقچه
تصویر جلد کتاب نخستین دموکراسی

بریده‌هایی از کتاب نخستین دموکراسی

۳٫۸
(۱۶)
وقتی ما را از خطرهای بسیاری در اطرافمان بترسانند، این احتمال هست که وسوسه شویم آزادی‌مان را با چیزی که در آن هنگام امنیت جلوه می‌کند تاخت بزنیم. در نبود تصویر روشن و مشخصی از دموکراسی، شاید نفهمیم زمانی که آزادی‌هایمان را معامله می‌کنیم، داریم بخشی از خود دموکراسی را از دست می‌دهیم، چون آزادی و دموکراسی جدایی‌ناپذیرند. یا در هیجان برد یک انتخابات یا یک دادخواهی، احتمالاً فراموش می‌کنیم که دموکراسی برای همۀ مردم است، هم برای بازندگان و هم برای برندگان در مبارزۀ انتخاباتی اخیر.
ars bhz
بین دموکراسی و استبداد باید فرقی باشد، اما این فرق در کجاست؟ در بیشتر موارد، دموکراسی را با یکی از بدل‌هایش اشتباه گرفته‌اند و آن را «حکومت تودۀ بی‌سر و پا» (اصطلاحی ناخوشایند که معادل مفهوم حکومت اکثریت است) نامیده‌اند. حکومت توده آشکارا نوعی استبداد است. حکومتی که می‌ترساند و محروم می‌کند و اقلیت را زیر یوغ مطلق اکثریت درمی‌آورد. و استبدادِ اکثریت، آزادی را مانند هر استبداد دیگری کاملاً می‌کُشد. اگر مجبور باشید برای اینکه احساس آزادی کنید به اکثریت بپیوندید، این نامش آزادی نیست.
mhzm
خودکامگی در ابتدا، بی‌دردسر به سراغ مردم می‌آید، به بی‌نظمی پایان می‌بخشد، و به مردم وعدۀ آسایشی را می‌دهد که خواهان آن‌اند
lordartan
دموکراسی مفهوم زیبایی است: حکومت از سوی مردم و برای مردم. دموکراسی، همزمان با جلوگیری از بروز گرایش‌های پستمان، آن آزادی‌ای را وعده می‌دهد که بتوانیم ناب‌ترین توانایی‌هایمان را به‌کار گیریم. در دموکراسی آرمانی، همۀ انسان‌های بالغ آزادند که نوایی سردهند، آزادند که در گفت‌وگوی نحوۀ سامان بخشیدن به زندگی‌شان شانه‌به‌شانۀ هم شرکت کنند. کسی را هم آزاد نمی‌گذارند که چنان قدرت لجام‌گسیخته‌ای به‌هم بزند که به نخوت و اجحاف بینجامد.
esrafil aslani
برخلاف جمهوری رم، که جنگ داخلی بین ثروتمندان و تهیدستان به فروپاشی‌اش انجامید، دموکراسی آتن توانست آتش جنگ طبقاتی را بخواباند. این دموکراسی تنها زمانی پایان یافت که ارتش اسکندر مقدونی آتن را فتح کرد، و رهبران دموکراتیک آن را دستگیر کرد و کشت. برای دموکراسی‌های مدرن اروپا آتن دوران باستان الگو نبوده است. امروزه، بیشتر دموکراسی‌ها که از الگوی آمریکایی پیروی می‌کنند، حقوق بشر را مبنای کار قرار می‌دهند، اما یونانیان باستان که مبتکر دموکراسیِ مرسوم در اروپای امروز بودند، با مفهوم حقوق بشر بیگانه بودند. شهروندانشان حق داشتند حرفشان را به گوش انجمن مردمی برسانند، اما هرگز حق نداشتند حرفی بزنند که توهین به خدایان معبودِ آنان تلقی می‌شد.
MTA
ترس و نادانی دو دشمن دموکراسی‌اند. نادانی از ترس تغذیه می‌کند، و خودش باز به نادانی منجر می‌شود.
پیمان محمدی
دموکراسی دشوار است. یونانیان در دو هزار و پانصد سال پیش در آتن آن را به‌تمامی برپا نکردند. امروز ما نیز آن را در جایی درست برپا نکرده‌ایم. دموکراسی در ذاتش از مردم توقع زیادی دارد.
پیمان محمدی
مبتکران باستانی دموکراسی می‌دانستند حتی بافضیلت‌ترین انسان‌ها می‌توانند از سر جاه‌طلبی یا ترس از راه راست منحرف شوند. آن‌ها می‌دانستند که موفقیت چه آسان به غرور، و غرور چه آسان به تکبر می‌انجامد.
پیمان محمدی
دموکراسی نسبت به اشکال دیگر دولت این مزیت را دارد: دموکراسی طراحی شده تا بر اساس جایزالخطا بودن انسان در تعقل و یافتن راهکار، حتی‌الامکان خوب عمل کند. بحث‌های آزادش، پرونده‌های حقوقی پیاپی‌اش، روش گرد هم آوردن ترکیب متغیری از ناطقان که در تصمیم‌گیری یاری برسانند، همۀ این‌ها دست به دست هم می‌دهند که نگذارند هیچ فرمانروایی ادعای صلاحیت مدام بر اساس دانایی داشته‌باشد. در دموکراسی، همیشه منتقدی در پیرامونمان هست، همیشه فرمانروایی رقیب با استدلال‌هایی در حمایت از تدبیری جایگزینِ تدبیر فعلی هست. مهم‌تر اینکه شیوه‌های دموکراتیک عملاً به آن نوع تعقلی پروبال می‌دهند که وقتی داده‌ها ناقص‌اند، باید از آن‌ها استفاده کنیم.
Nima
آن سالی که او را تقریباً هر روز می‌دیدم، گاهی دربارۀ دموکراسی آمریکا، یا دربارۀ قابلیت انسان برای آموختن، یا در عمل دربارۀ هر چیزی، دل به یأس می‌سپردم. آن‌وقت او مهربانانه من را از آن حال در می‌آورد. می‌گفت «این کار باید بشود» و یادآوری می‌کرد که مبادا بگذارم رؤیاهایم آن‌قدر خرد شوند که از آن قبایی برازندۀ ناکامی‌های فعلی آمریکا بسازم. منظورش این بود که دموکراسی باید عملی باشد. آموزش و پرورش باید از آن پشتیبانی کند و غیره.
MTA
با این حال، صرف‌نظر از اینکه آرمان‌هایمان چقدر دست‌نیافتنی جلوه کنند، بر ماست که با چشمانی باز از آن‌ها مراقبت کنیم. تا ندانیم دموکراسی رؤیای چگونه بودنی را در سر می‌پروراند، نمی‌توانیم به آن آرمان نزدیک شویم، و یا وقتی از آن دور می‌شویم، غمِ آن را نخواهیم داشت. باید دموکراسی را همچون آرمان بشناسیم، تا در دام این خیال نیفتیم که دموکراسی فقط همان کاری است که مردم در آمریکا، آلمان و یا اسرائیل انجام می‌دهند. به آرمان صرفاً می‌توان تقرب جست، نمی‌توان به آن دست یافت؛ تازه می‌توان از جهات مختلف به آن تقرب جست.
MTA
پول در آتن باستان خیلی حرفی برای گفتن نداشت. ارتباطات فامیلی تا حدی کاربرد داشت، و در اولین مرحلۀ دموکراسی، احتمالش بود که اشراف از طریق انتخابات به مقام‌هایی برسند.
پیمان محمدی
دموکراسی، همزمان با جلوگیری از بروز گرایش‌های پستمان، آن آزادی‌ای را وعده می‌دهد که بتوانیم ناب‌ترین توانایی‌هایمان را به‌کار گیریم. در دموکراسی آرمانی، همۀ انسان‌های بالغ آزادند که نوایی سردهند، آزادند که در گفت‌وگوی نحوۀ سامان بخشیدن به زندگی‌شان شانه‌به‌شانۀ هم شرکت کنند. کسی را هم آزاد نمی‌گذارند که چنان قدرت لجام‌گسیخته‌ای به‌هم بزند که به نخوت و اجحاف بینجامد.
MTA
دموکراسی آتن آرمانی نبود، اما تاریخِ آن مفاهیم خاصی را نشان می‌دهد که اهمیتشان از حقوق بشر بیشتر است؛ مفاهیمی همچون آزادی، قانون‌مداری، برابری طبیعی، آموزش و پرورش همگانی و خرد شهروندی. از همۀ این‌ها مهم‌تر، با مطالعۀ این (شکلِ) نخستین دموکراسی، به اهمیت مفهوم همسازی در میان مردم پی می‌بریم. پیش از آنکه حکومتی مردمی وجود خارجی داشته باشد، باید مردمی وجود داشته باشد. بسیاری از دولت‌های مدرن با این شرایط درگیرند: باید مردمی باشند که خودشان را ملتی واحد بدانند، ملتی که بتواند منافع همگان را در حکومت در نظر داشته باشد.
MTA
جیمز مدیسن به برابری دارا و ندار اعتقاد نداشت، پس او و دیگر بنیانگذاران قانون اساسی ایالات متحدۀ آمریکا قانون را طوری نوشتند که برتری توانمندان بر تهیدستان را تضمین کند. رأی‌دهندگان باید ثابت می‌کردند که از میزان خاصی از دارایی برخوردارند. در آتن چنین نبود. شهروندان تهیدست، که فراوان هم بودند، پافشاری می‌کردند که در امر شرکت در دولتشان باید آزاد باشند. آنان برای این هدف جنگیدند. پیروز هم شدند.
جویا
دموکراسی صادقانه‌تر از هر نظام سیاسی آرمانی محدودیت‌های انسانی را می‌پذیرد. دموکراسی با تشکیلاتی پیچیده، دو کفۀ شک را هم‌سنگ و متعادل می‌کند. و نکته اینکه شک در دموکراسی گسترده، نگران‌کننده و کاملاً پسندیده است. افتخار دموکراسی این است که شک و بی‌اعتمادی را علنی می‌کند و از آن برای جلوگیری از انحراف مفرط احتمالی دولت استفاده می‌کند. اما افتخار به این امر به قیمتی تمام می‌شود. وقتی در دموکراسی تمام تلاش خود را صرف هر امری کنند، آن امر هرگز خالص و یکدست جلوه نمی‌کند، و هیچ فرمانروای حکومت دموکراسی را نیز به مقام قهرمانی پاک و معصوم نمی‌رساند. اگر بر پاکی تأکید دارید، به دموکراسی دل نبندید. از طرفی، اگر بر پاکی اصرار دارید، و نمی‌خواهید فریب بخورید، بهتر است یکسره از منظر کنش‌های انسانی چشم بپوشید. دموستنیس، ۳۲۲ پ.م.
جویا
پیش از شکوفایی دوبارۀ دموکراسی در قرن نوزدهم منتقدان می‌گفتند: «دموکراسی شاید مفهومی زیبا به‌نظر برسد، اما استقرار و تداوم آن در زندگی واقعی ناممکن است. پیاده کردن دموکراسی روزگارمان را سیاه می‌کند. ببینید چه بر سر آتن آمد.» منتقدان در اشتباه بودند. آن‌ها برداشت نادرستی از تاریخ آتن داشتند، از جمله به این دلیل که دموکراسی را نفهمیده بودند. منتقدان ناهنجاری‌هایی، در حد چند انحراف از معیار، را در آتن دیدند و به‌غلط آن ناهنجاری‌ها را معیار پنداشتند. در بیشتر موارد، آنچه منتقدان به آن اشاره می‌کردند، چیزی نبود مگر یکی از بدل‌های دموکراسی و، چون می‌دانستند این بدل چقدر ناجور است، گمان می‌کردند کاستی ویرانگر دموکراسی را یافته‌اند.
جویا
نخستین دموکراسی بیش از هر چیز خواستار پرهیز از استبداد بود؛ به‌همین دلیل است که خودش را حکومت اکثریت تعریف نکرد، هرچند اکثر مسائل مربوط به خط‌مشی سیاسی و برخی مسائل مربوط به فرمانروایی در رده‌های بالا را به رأی می‌گذاشتند. دوری جستن از خودکامگی و به‌بازی گرفتن همۀ شهروندان در ادارۀ کشور از ویژگی‌های اساسی نخستین دموکراسی بودند. این‌ها لازم و ملزوم یکدیگرند. هر نوع استبداد، از جمله حکومت اکثریت، بعضی شهروندان را به حکومت راه نمی‌دهد.
mhzm
در یونان باستان به شهروندان آتن و اسپارت اجازه می‌دادند در شهرهای خودشان رأی دهند، اما حکومت اسپارت دموکراتیک نبود، زیرا شهروندان عادی اسپارت حق نداشتند در آنچه به رأی گذاشته می‌شد اظهار نظر کنند. اما آتنیان این حق را داشتند. قانون جاری در اسپارت (مثل قانون ارتشی که هومر آن را در اطراف برج و باروی تروا توصیف می‌کند) این است که مردم عادی می‌توانند در شورایی رأی دهند، اما نمی‌توانند در آن اظهار نظر کنند. مخالفان دموکراسی چنین قوانینی را تأیید می‌کردند، چرا که معتقد بودند مردم عادی نادان‌تر از آن‌اند که دربارۀ سیاست اظهار نظر کنند. اما محور اصلی دموکراسی این است که شهروندان عادی خرد لازم برای چنین مسائلی را دارند.
mhzm
اکنون که دارم می‌نویسم، چالش‌ها مربوط به سال ۲۰۰۴ است و واژۀ دموکراسی معنای جدیدی یافته است. آمریکایی‌ها این واژه را برای سبکِ حکومتی به‌کار می‌برند که اکنون در هیئت کشوری به نام ایالات متحده رشد و نمو یافته است. بخشی از دموکراسی آمریکا ساخته‌وپرداختۀ بنیانگذاران آن است، بخشی برگرفته از منابع رُم باستان است، و تقریباً چیزی را وامدار الگوی نخستین دموکراسی نیست. امروز یکی از چالش‌های اصلی ما، همزمان با نظارت بر نوع دموکراسی‌ای که در آمریکا داریم، ترویج دموکراسی در میان مردمانی با ریشه‌های فرهنگی بسیار متفاوت با خود ماست. آتنِ ۵۰۸ پ.م. با همۀ این موارد بیگانه بود.
mhzm

حجم

۵۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

حجم

۵۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

قیمت:
۱۳۶,۰۰۰
۹۵,۲۰۰
۳۰%
تومان